تهدید میانمایگی درمناطق کوردنشین ایران

حوزه های غالب میانمایگی

این توضیحات و نقل قول ها برای درک مفهوم، ضروری بود اما ارتباط این مصطلح با وضعیت فعلی مناطق کوردنشین ایران در موارد بسیاری نهفته است:

الف- تاثیرگذاری احزاب اصولگرا و اصلاح طلب و انتخابات:

دیرزمانی است که اصولگرایی و اصلاح طلبی در مناطق کوردنشین به بهانه ی حزب گرایی و امتیازگیری از روسای مرکزنشین و سهیم شدن در بخشی از قدرت سیاسی، به ویژه در بحبوحه ی انتخابات – چه مجلس شورای اسلامی و چه ریاست جمهوری- موجبات ترشح بزاق فراوانی می شوند و در جامعه تب و انگیزه ایجاد می کنند و سپس با عدم پاسخگویی و محقق نشدن وعده ها، رویای تغییر و امید بهبودی و ریشه های اعتماد مردم به دولت ها را می خشکانند و این را تلقی می کنند که مردم ابزارند و این نشانه های تزریق و تمرین میانمایگی در جامعه است. شاید همین نگرش برای سایر مناطق غیرکوردنشین نیز متصور باشد اما حداقل این استدلال موجود است که این احزاب برای دست اندرکاران آنها وارداتی نیست.

برای خروج از این وضعیت نیاز به احزابی تغییرگرا، خدمتگزار، بومی و رویاپرداز و پرانگیزه است.

ب- توسعه، اشتغال و امنیت:

خرسند بودن به وضع موجود، به چاودادانه وه ی خدمات رسانی آب و گاز و تلفن و برق و غیره در عصر جنگ ستارگان آن هم با قیمت های نجومی، مقایسه کشور مستقل و ثروتمند ایران با شرایط ملل و دولی که در رتبه های پایین تر توسعه قرار دارند، منّت گذاشتن بابت امنیت و ایجاد شک و شبهه رسانه ای از بابت به خطر افتادن این امنیت، فرافکنی عدم ایجاد اشتغال و توصیه به شکرگزاری بجای چاره اندیشی و آتیه نگری مصلحت کشور و غیره که تمامی این موارد احساس بی قدرتی مردمی، ناکارامد بودن تلاش جمعی و به نوعی ناامیدی و ناکامی در آینده ی این مناطق را تداعی می کند.

برای خروج از این وضعیت نیاز به برجسته سازی توانمندی ها و نقاط قوت است. تلقین و تزریق شجاعتی قانونی و جمعی برای برون رفت از برخی ذهنیت های تفرقه انگیزانه، سنتی و روتین است.

پ-فرهنگ و زبان

آداب و رسوم کوردی، زبان مادری و فرهنگ مادی و غیرمادی مناطق کوردنشین به واسطه ی تسلط رسانه های غربی، تئوری هضم و جذب، آموزش رسمی و سهل انگاری محاوره ای دستخوش روزمرگی و تعویض اجزا و عناصر با جایگزین های غیرمتناسب شده است. به عنوان مثال نوعی تسلیم و عجز عمومی در قبال احیای زبان مادری و شک و تردید در به کار آمدن و کارایی آداب و رسوم کوردی برای مسائل و چالش ها و زندگی معاصر وجود دارد و این «قناعت و اکتفا به همین حد» و «فارسی صحبت کردن دختران باکلاس نمای کورد» «قبول رسومات غیرکوردی در جشن ها و تشییع ها و ...» نیز از نشانه های همین میانمایگی موجود است. بعضاً میانمایگی به فرومایگی نیز می انجامد و طبعاً برای کل کشور نیز مضر و مخرب است و انگیزه ها، امیدها، رویاها، خلاقیت ها و تغییرات را سست و تا حدودی غیرممکن می نمایاند.

برای خروج از این وضعیت نیاز به «به روزآوری فرهنگ» متناسب با نیازهای جامعه و فرصت دادن فرهنگ ملی به فرهنگ های دیگر به ویژه در نقاط اتصال و مشترکات است. تغییر مستلزم ارتقای ظرفیت و سعه ی صدر و داشتن صبر و برنامه است که هر کدام از این موارد در حین برون رفت جوامع مناطق کوردنشین از میانمایگی به نفع تاخت کشور به سوی ترقی و پیشرفت بیشتر و تسریع در فرایند توسعه ی پایدار است....

ادامه نوشته

جست و جوی هویت در فضای مجازی (کودکان و نوجوانان)

دو اشتباه عامیانه که بیشتر درباره فضای مجازی با آن درگیر هستیم؛ فضای مجازی درست است، نه شبکه‌های اجتماعی. به این مفهوم که شبکه‌های اجتماعی این تلقی را برای برخی از خانواده‌ها ایجاد می‌کنند که بگذاریم بچه‌مان با این فضاها آشنا شود و به‌اصطلاح اجتماعی بار بیاید و منزوی و گوشه‌گیر نشود؛ این تلقی اشتباه است. شبکه‌ها مجازی است، نه اجتماعی. دومین تلقی اشتباه این است که فضای مجازی درواقع مجازی نیست و در زندگی همه ما رسوخ پیدا کرده و به واقعیت زندگی‌های امروز تبدیل شده است. افراد در فضای...

وقتی به کودک اجازه می‌دهیم در فضای مجازی کار کند، آیا از قبل آموزش دیده و بلد است در این فضاها چه باید بکند؟ درواقع زیرساخت ورود کودک به این فضاها آموزش دیدن است...

یکی از مهم‌ترین مسائلی که خانواده‌ها باید بر آن دقت داشته باشند این است که فضای مجازی چه بخواهیم و چه نخواهیم همه‌چیزش درهم است؛ خوب و بد و درست و غلط، همه‌چیز با هم با یک کلیک ساده در اختیار کودک قرار می‌گیرد. کودک نمی‌تواند تشخیص دهد راست و دروغ کدام است. این محتواها به‌سرعت بر ذهنیت و روحیات و هویت بچه تاثیر می‌گذارد و ناخودآگاه هر چه می‌شنود و می‌بیند در حالی که عجیب هم باشد فکر می‌کند درست است. خانواده‌ها نگران هویت کودکان باشند. بچه که در این فضاها ساعت‌های زیادی می‌گذراند، در بزرگسالی سخت می‌توان او را از این وادی خارج کرد و خط ذهنی و روند شکل‌گیری هویتش را تغییر داد...

ادامه نوشته

هێڵنجه‌کانی بۆکان!

هێڵنجه‌کانی بۆکان!

ئه‌گه ده‌نووسی ده‌ڵێن جا ئه‌و شت‌فرۆشه چیه سه‌ری خۆتی پێوه دێشێنی و گه‌وره‌ی ده‌که‌یه‌وه ئه‌گه نانووسی پێی وایه به ملهوڕی و شت‌فرۆشی بۆته قه‌باره‌ی نیزام و ناکرێ که‌س وانێک و قامکی تێوه‌ژه‌نێ.
بۆکان هێڵنج ده‌دا. ده‌یان ساڵه. به خوێندنه‌وه‌ی هه‌ر نامه‌یه‌ک که ده‌نووسرێ و ده‌ینووسێ.
بۆکان هێڵنج ده‌دا به بیستنی هه‌ر خه‌به‌رێکی خۆی و 30-40 نۆکه‌ره‌که‌.
بۆکان هێڵنج ده‌دا به دیتنی هه‌ر وێنه و فیلمی خه‌ڵک و خۆفریودان و زیق و هه‌رای زه‌بوونانه.
بۆکان هێڵنج ده‌دا به له سه‌ر کردنه‌وه‌ی چه‌ن ماستاوچی خوێری.
له روانگه‌ی پزیشکیه‌وه گەلێک هۆکار لە هێڵنج و ڕشانەوەدا دەوریان هەیە.بۆ هه‌موو چین و توێژ و سن و ساڵێک.
لەوانەیە بە هۆی خۆراکی گەندەڵ بێ. بۆکان له مێژه خۆراکی گه‌نده‌ڵی جواوه.
به هۆی کاردانەوەی مێشک لە هەمبەر تومۆر بێ. بۆکان له مێژه تومۆری هه‌یه.
به هۆی دووگیانی بێ. بۆکان دووگیانه به بارودۆخی تازه و خوڵقانی قاره‌مانیه‌تی به سه‌بر و ‌زه‌بری خه‌ڵک.
به هۆی گوشاری دەروونی بێ. بۆکان له مێژه گوشاری هه‌یه. بۆیه لۆمه‌ی وڵاتی که‌رکووک ناکه‌م.
هه‌ر هێڵنجه و شاره جوانه‌که‌م ده‌یداته‌وه. شه‌و نه‌خوونین. به‌شکه‌م بڕشێته‌وه و سووک بێ بۆکانه‌که‌م...

غفورشیخی.آذر1396

وقتی از دهه هشتادی ها حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟!

دهه هشتادی ها نوجوان هایی هستند که هر از چندگاهی با کارهای عجیب و غیرمتعارف در صدر خبرهای روزنامه ها و خبرگزاری ها قرار می گیرند. نوجوان هایی مثل همان دو دختر اصفهانی که قبل از خودکشی از خودشان فیلم سلفی گرفتند، یا همان جماعت دو هزار نفری ای که خرداد ماه امسال در یکی از پاساژهای معروف پایتخت قرار دورهمی گذاشتند.

دهه هشتادی ها قبل از آن هم خودشان را نشان داده بودند ، همان هایی که خیابان را برای مراسم تشییع یکی از خواننده های پاپ بند آوردند، یا با یک قرار آب بازی دسته جمعی، خودشان را به یکی از در پارک های تهران رساندند. این اما همه ماجرا نیست ، آنها حاکمان مطلق دنیای مجازی هستند، جزء به جزء زندگی شان را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند و حضور فعالی در صفحات چهره های مشهور و سلبریتی دارند. نوجوان هایی که حالا برخی رفتارهایشان همانند ماجرای خودکشی آن دو دختر اصفهانی می تواند نگران کننده باشد.

مهمترین خصوصیت، زندگی آنها درفضای مجازی است، چیزی که به افکار، خصوصیات و نگرش آنها جهت می دهد همین فضاست یعنی همین اینستاگرام، تلگرام و اینترنت. در بُعدی فراتر آنها مشتری های دائمی فضای رسانه ای هستند

ما در رفتار این نسل یک جور خودنمایی را می بینیم. دهه هشتادی ها خیلی در خفا کارهایشان را انجام نمی دهند، در اصطلاح جامعه شناسی ، گرفتار خودتن نمایی هستند، یعنی با زبان بدنشان حرف می زنند، تلاشی برای پوشیده نگاه داشتن حالات و احساسات شان ندارند، همه آنچه را که دارند همه جا به نمایش می گذارند . مثلا خصوصی ترین مسائلشان را در اینستاگرام به نمایش می گذارند، اصلا قضاوت دیگران برایشان مهم نیست

نسل گذشته خیلی نمی تواند به سوال های این نسل جدید جواب بدهد چون اصلاً درک یکسانی از زندگی و مسائل آن این وسط وجود ندارد....

ادامه نوشته

فِرَق نوپدید و مکاتب بشری در مناطق کوردنشین

برخي از فِرق وشاخه‌هاي نوپديد که در مناطق کوردنشین نیز نمود دارند عبارتند از:

1- گروه‌هایی که بر ذهن، جسم، روح و روح‌گرايي فردي تاکید می‌ورزند و با دعانویسی، رمالی، شفاگیری، جِن‌درمانی و... فعالیت و کاسبی می‌کنند. این خصیصه از دیرباز به ویژه در بسیاری از روستاهای کردستان، کنار قبور شیوخ و اشخاص اشتهار به صالحین و بافت‌های سنّتی و اذهان جوانان احساسی و... وجود داشته و دارد.

2- تاکید افراطی و خوانش معیارمنشانه بر افکار اوشو، سای‌بابا، پائولو‌کوئیلو، وین دایر، کریشنا مورتی، مرلین منسون، دالایی لاما، فالون دافا و عرفان تی.ام  و... در قیاس و مقابله با اسلام و شخصیت‌های ایرانی و علما و دانشمندان کورد. یعنی نوعی نگرش مدرن‌گرایی در برابر تحجر و سنت‌گرای پوسیده را به جامعه القا می‌کنند و حامل تکثر، تنوع و التقاط‌گرایی هستند. جلسات زیرزمینی، نقدهای خشونت‌بار، تمسخر اعتقادات و شعور مردم، شبهه‌افکنی و ترویج تناقض، خلاقیت و تفاوت در اندیشه از ویژگی‌های آنان می باشد.

3- عرفان‌گرایی بشری و مکاتب نوین و بازاندیشانه‌ی شینتو، شمنیسم، تائوئیسم، بودیسم، هندوئیسم، مسیحیت و عرفان اسلامی که با دخل و تصرّف و درهم‌آمیختگی نظرات شخصی و جملات زیبا و تأکید بر نسبیّت و آزادی، محصول جدیدی را در اختیار جوانان به ویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی قرار داده‌اند. دوددرمانی، طب سنّتی، عبادات میلی، تاتو و خالکوبی، رهایی جنسی، موسیقی ساختارشکن و ... از موارد مورد تاکیدشان می‌باشد.

4-الحادگرایی که در آن به صورت مستقیم و غیرمستقیم، شفاف و واضح در مقابله با ارزش‌ها، اخلاق و دین و عرف جامعه قرار می‌گیرند. مانند شیطان پرستی(Satanism)، توهم‌گرایی، شرّپرستی با اعمال خشن مانند...

ادامه نوشته

بررسی جامعه‌شناسانه معضلات کارگری در جامعه ایران (اعتراض بی صدا)

به‌طورکلی جامعه ایرانی صنف‌گرا نیست؛ زیرا صنف قدرت را تجزیه می‌کند. نظام سیاسی کشور ما در طول تاریخ پذیرای تجزیه قدرت نبوده و آثار آن تا امروز در جامعه باقی مانده است.»

اصناف در ایران درباره قوانین آشنایی کمی دارند. حتی خود اعضای صنف‌ها از حقوق خود اطلاعی ندارند. مورد دوم این‌که بیشتر صنف‌ها درست است که خودجوش و اختیاری‌اند، ولی به دولت وابسته هستند. این مسئله صنف‌ها را به‌سمت کسب رضایت مسئولان دولتی سوق می‌دهد. مورد سوم این‌که اصناف بیشتر نمایشی و اعضا منفعل هستند؛ به‌همین دلیل، اثربخشی آن‌ها پایین است و اصناف آن‌طور که باید نمی‌توانند نقش اهرم فشار و پیگیری حقوق داشته باشند.

«مشکل اصلی کارگر در ایران حقوق است؛ حقوقی که هم کم است و هم با تاخیر پرداخت می‌شود. به‌تازگی مطلع شدم کارگران شهرداری شهرستان بوکان آذربایجان‌غربی دست به اعتصاب زده‌اند؛ چون چهارماه حقوق نگرفته‌اند. من کارگری را می‌شناسم که 700 هزار تومان پول نان به نانوایی محل زندگی‌اش بدهکار بود و می‌گفت حتی نانوایی هم دیگر به من نان نمی‌دهد. این کارگر در مقایسه با کارمندان هیچ مزایایی هم ندارد.»

و...

ادامه نوشته

نامه به شهریاری،استاندار آ.غ

ِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیم
استاندار محترم آذربایجان غربی
جناب آقای محمّدمهدی شهریاری

سلام علیکم
یکی از نقش‌های تحلیل‌گران، منتقدین و معتمدین استان، ارائه‌ی دیدگاه و اطلاعاتی است که امکان شناخت بیشتر بسترها، زمینه‌ها و توانمندی‌ها و حتی کم و کاستی‌ها را به مسئولین و مجریان متعهد بدهد و این نوعی مسئولیت‌پذیری شهروندی و مشاوره مردمی محسوب می‌گردد. از این رو جنابعالی به نیکی بر حساسیت و اهمیت استان آذربایجان‌غربی واقفید و موارد زیر را که برداشتی کلی از تحلیل وضعیت دهه‌ی اخیر استان است تقدیم می‌دارم که هدیه‌ی خوشامدگویی و تبریک انتصاب شایسته‌اتان باشد:
1-یکی از ویژگی‌های بارز فرهنگ آلمانی‌ها، نظم و رسمیّت و تعصّب ملّی خاصی است که در زندگی روزمرّه‌ی خود دارند دقیقاً بر عکس آنچه که طی یک دهه در استان آذربایجان غربی ساری و جاری بوده است. بی‌نظمی در مدیریت امور، روابط‌گرایی بجای ضابطه‌مندی، شدّت یافتن تنش‌های برخی افراطیون احساسیِ قومی وجود دارد. این مورد با رویکرد «شایسته‌سالاری» و «تشکیل شورای مشاوران شایسته از سراسر استان» بدون توجّه قاطع به قومیّت، حزب سیاسی، مذهب و دوری-نزدیکی به برخی رجال، قابل حل و موردپسند خدا و عموم است.
2-هرگاه به زادگاه خود می‌اندیشید به یاد می‌آورید که جامعه‌ای داریم سنّتی، مردمی پاک و بی‌آلایش، نیازمند امکانات و تسهیلات و خدمتگزاری، معتقد و البتّه با برخی آسیب‌های اجتماعی که طبیعت هر جامعه‌ی بشری است. اینجا نیز در کل، استانی با ضریب محرومیت بالا، نوسان زیاد در شاخص‌های توسعه، ناموزونی تقسیم سرانه‌ها و اعتبارات، جوان بودن توزیع سِنّی و البتّه غالباً معتقد و ملتزم و خواهان به رعایت شئونات دینی – چه در بخش تشیّع و چه تسنّن- هستند. این جامعه با این ویژگی‌ها نیاز به «اشتغال‌زایی عدالت‌محور» دارد تا متناسب با نیاز مناطق، شاخص‌های قوّت تقویت و نقاط ضعف کاسته شوند.
3-تغییرات منطقه به ویژه در کردستان عراق، وضعیت گمرک و مبادلات اقتصادی با ترکیه و آذربایجان، افراط و سوءاستفاده‌ی برخی نمایندگان مجلس و تحریک مسائل قومی-مذهبی یا چاپلوسی برای کارچاق‌کنی برخی دیگر، اصرار رسانه‌های معاند بر انتشار احساس بی‌قدرتی و ناامیدی و احتمال ناامنی در میان مردم استان، این را ضرورتاً می‌طلبد تا هم در درون استان و هم در مراوده با همسایگان، اصل بر کرامت متقابل، تعامل و هم‌اندیشی باشد که سابقاً متاسفانه روال بر منفعت‌طلبی اقتصادیِ جناحی و تبعیض‌آمیز و تحقیرگرایانه بود.
4-اگر «فورتِ» فرانکفورت به معنای پایاب و جای کم عمق رودخانه برای عبور و مرور انسان و احشام است امّا اورمیه به معنای سرزمین آب است که به درازای شکوهِ تاریخ و تمدنش همواره سرچشمه‌ی آب‌های تلخ و زلال و رودخانه‌های خروشان و نگین دریاچه‌ بوده است که مستحضرید متاسفانه به مرور سدسازی غیرکارشناسی، برداشت بی‌رویه‌ی آب‌های زیرزمینی، چارت کاشت نادرست، انتقال آب از بوکان به آذربایجان شرقی و... سبب شده‌اند تا بجای شعف از ساحل زیبای «ماین و سیمینه‌رود» بر سوگ شوره‌زارها گریست. برنامه‌ریزی عمل‌گرایانه و اهتمام جدّی بر ساماندهی وضعیّت آب و درخواست همکاری از متخصصان متعهد این حوزه در داخل و خارج کشور می‌تواند خدمتی ماندگار در این دیار غریب باشد که قطعاً مصلحت ملّی نیز به دنبال دارد.
5- اگر چهار مورد فوق‌الاشاره مدیریّت گردند می‌توان بسیار خوشبین بود تا آسیب‌ها و معضل‌های دیگر به آرامی پیشگیری، کنترل، راهکاریابی و حل شوند. مانند رسیدگی به وضعیّت جادّه‌های استان که تبدیل به قتل‌گاه شده‌اند. مانند رسیدگی به نیازسنجی اولویت‌دارِ کشاورزان و باغداران این استان در بخش‌های خرید گندم، چغندر، سیب و نظارت بر مراکز خرید و احداث کارخانجات و سیلوهای ضروری. مانند رسیدگی به شهرک‌های صنعتی، تجهیز بیمارستان‌های شهرستان‌های غیر از مرکز استان، پیشگیری از مهاجرت به شهر و سکونت‌گاه‌های غیرمجاز و حاشیه، تخصیص زمان صداوسیمای استان به تمام شهرستانها، کار بر پتانسیل بسیار بالا و مهیّای گردشگری استان و موارد بسیار دیگر که امیدواریم ان‌شاءالله با مدیریّت جنابعالی و همکاری تیم‌های استانداری و صراحت مشاوران و صداقت سران انتظامی و نظامی استان و راهنمایی روحانیون معزّز هرچه بیشتر به نعمت خدمت آراسته و نائل گردید.
بوکان. 23 مهر 1396. غفور شیخی

کار تیمی و کار گروهی

گروه، حداقل به دو یا چند موجود یا انسان که بر اساس روابط و قراردادی مشخص برای رسیدن به هدف یا اهدافی در مدت زمانی، همکاری می کنند گفته می شود. مانند گروه سرود، گروه تلگرامی و...

تیم، حداقل به دو یا چند انسان متخصص و ماهر که بر اساس روابط و قوانین مشخص برای رسیدن به هدف یا اهدافی در مدت زمانی معین، همکاری می کنند گفته می شود. مانند تیم فوتبال، تیم جراحی.

گروه و تیم نقاط مشترک زیادی دارند اما در گروه لزومی نیست تک تک اعضا متخصص و ماهر باشند بلکه بیشتر بر هماهنگی اعضا تاکید می شود اما در تیم هم باید متخصص و ماهر باشند و هم هماهنگ عمل نمایند و هم اینکه عموماً تیم برای انسان بکار برده می شود و کاربرد پیدا می کند.

در جامعه پیشین و سنتی و همچنین شرایط پسین و معاصر، کارهای بسیاری انجام شده و می شود که می توان با عینک کار تیمی یا گروهی بدان ها بازنگری شود. مثلاً یک کاروان حجاج باید تبدیل به یک تیم شود تا بتوان اطمینان حاصل کرد که مناسک زیارت را به درستی بجا بیاورند. «هه‌ره‌وه‌ز و ده‌سته‌واو» نمونه ای از کار گروهی شبیه و نزدیک به کار تیمی در امور کشاورزی بوده که هر یک بر انجام نقش و کار خود توان و شایستگی لازم را دارا بوده است. آماده شدن و مشارکت چند خانواده در تهیه و تدارک یک عروسی یا مراسم فاتحه‌خوانی مثال مناسبی برای کار گروهی است که...

 

ادامه نوشته