به نام خدا

فرق نوپدید- معنویت گرایی و عرفان های نوظهور

مریم محمدی[1]

چکیده

توسعه ابعاد مادی زندگی در جوامع مدرن نتوانسته است از میزان احساس نیاز ریشه دار و همیشگی انسان زمانه ما به معنویت خواهی بکاهد. اما آنچه در این شرایط، نگران کننده و هشداردهنده است سر برآوردن کیش‌ها، سبک‌ها و فرقه‌های عرفانی گوناگون است که در قالب،  مدل‌های رنگارنگ و جذابی عرضه می‌شوند.به نظر مي‌رسد واژه‌ي جنبش‌هاي نوپديد ديني اولين بار در ژاپن مورد استفاده قرار گرفته است.بعضي فرقه‌هاي شبه عرفاني را به هفت دسته كلي شامل: عرفان‌هاي هندي، عرفان‌هاي امريكايي، عرفان مسحيت، عرفان يهود، عرفان چيني، پديده فرا علم يا فراروانشناسي و سينماي ماوراء دسته‌بندي مي‌نمايند.

از دلايل جذابيت اين گروه‌ها می توان این موارد را برشمرد: وعده و وعيدها،فرار از موقعيت فعلي مثلاً فرار از مشكلات خانوادگي، بمباران محبت از سوي اين گروه‌ها، تصور ايجاد رابطه‌اي نزديك با خدا،احساس بهبود وضع زندگي،تحول فردي و توجه به علاقه فردي نوعاً جذاب و...

مهمترين خطر، متوجه مفهوم دين است. اديان جديد با فروكاستن مفهوم دين، زدودن اتوريته الاهي آن، جايگزيني خود‌محوري به‌جاي خدامحوري و فرعي‌سازي دين نسبت به غايات اومانيستي، بزرگ‌‌ترين ضربه را بر كيفيت تدين وارد مي‌آورند. رفان‌های وارداتی که زادگاه آن در کشورهای غربی است به سوی کشور ما در حال نفوذ است. در آغاز دهه 70 میلادی تعداد این فرقه‌ها در غرب 78 فرقه بود و در آغاز دهه 90 میلادی 350 فرقه، ولی امروز تعداد آنها درغرب بالغ بر 2500 فرقه نوپدید دینی می‌باشد.

این گروه ها برای جامعه ی ایرانی دارای خطراتي همچون:« اخذ پول زياد از افراد ، كسب پول هاي بادآورده كلان، تخريب قدرت كار و شغل در اعضا، ترويج بي بندوباري ، احساس ترس يا گناه، از ميان بردن احساس مسئوليت، هدايت كردن افراد به زندگي پرحيله، بي رحمانه و جنايت كارانه ، فاصله گرفتن از اديان الهي با توجيه تفسير آزاد متون ديني ، اشاعه مناسك و شعاير خالي از معنا و مفهوم ، تهي نمودن افراد از بينش هاي معنوي ناب ، ايجاد تفرقه ، شاخه شاخه نمودن و برهم زدن وحدت ،شبهه افكني در مباني اعتقادي، القاي آرا و طرح هاي خود (مستقيم يا غيرمستقيم) ، ايجاد بلوا و جنجال تبليغاتي و رسانه اي و دور شدن از عمق و ژرفاي دين مي باشند.

«در اكثر كشورهايي كه با مشكل تعدد چنين فرقي روبرو هستند، تدابيري را براي مقابله با آنها اتخاذ نموده‌اند. عمده‌ترين دلايل روياروي با چنين گروه‌هايي، قدرت گرفتن آنها در مقابل دولت‌ها مي‌باشد.

پيشنهاداتی مانند انجام مطالعات ميداني براي مشخص كردن وضعيت شكل‌گيري و فعاليت اين جنبش‌ها و سپس اتخاذ راهبردهاي اساسي و تدوين و تصويب قوانين و مقررات لازم و ايجاد هسته‌هاي بازبيني و كنكاش وضعيت فرق نوپديد و پردازش اطلاعات بدست آمده در خصوص آنها ارائه می شوند.

مقدمه

تأثیر تمدن و تکنولوژی جدید بر دگرگونی و بهتر شدن وضع زندگی مادی بشر را هرگز نمی‌توان دور از نظر داشت اما این واقعیت تلخ که تمدن مدرن یکی ازعوامل مهم غفلت آدمیان از اصلی‌ترین ساحت وجودی خود یعنی روح ملکوتی و در نتیجه فروپاشی بنیادهای اخلاق و معنویت[1] در جهان معاصر بوده است را نیز نباید نادیده انگاشت.

 «بازگشت به اصالت‌ها و بارور ساختن بیشتر معنویت که ما درعصر حاضر شاهد رشد سریع آن هستیم، معلول واقعیت فوق می‌باشد. اما آنچه در این شرایط، نگران کننده و هشداردهنده است سر برآوردن کیش‌ها، سبک‌ها و فرقه‌های عرفانی گوناگون است که در قالب،  مدل‌های رنگارنگ و جذابی عرضه می‌شوند، در حالی که به نظر می رسد آنچنان که از جانب طرفداران آن انتظار می رود در دراز مدت پاسخگوی نیازهای معنوی اصیلشان نیستند.»[2]

«تردیدی نیست که این گونه آیین ها[3]،کیش‌ها[4] و مسلک‌ها از آن جهت که بر اصول و پایه‌های واقعی بنیاد نشده‌اند نه تنها درمان کننده بحران‌‌های اخلاقی، روحی و معنوی انسان‌های این عصر نمی‌باشند بلکه خود به تشدید این بحران‌ها کمک می‌كنند و جسم و جان آدمیان را در معرض دردها و مصیبت‌های جدیدی قرار می‌هند. مسأله معنويت‌گرايي نوپديد در عصري كه شايد بتوان آن را «عصر معنويت» ناميد از مهمترين مسائل فكري روز به شمار می آید.»[5]

واژگان کلیدی:

فرق نوپدید، جنبش های دینی نوین(NRMs)، معنویت گرایی، اوشو، مدیتیشن، عرفان سکولار.

 

1- تعاريف

«توسعه ابعاد مادی زندگی در جوامع مدرن نتوانسته است از میزان احساس نیاز ریشه دار و همیشگی انسان زمانه ما به معنویت خواهی بکاهد.اکنون پس از سالها غفلت از این نیاز فطری،مدتی است که به اقتضای بازار گرم تقاضای معنویت جویی،عرضه این متاع نیز رو به فزونی گذارده،به گونه ای که بازار جهانی فرهنگ، امروزه برای ذائقه تنوع خواه و سلیقه های رنگارنگ انسان دوره ما، نسخه های متنوع و جذابی می پیچد تا رضایت مشتریان را هر چه بیشتر حاصل آورد.» (مظاهری،1387)

فرق نوپديد غالباً با پسوند ديني و با عناويني چون جنبش‌هاي نوپديد ديني، آيين، كيش، فرقه، مكتب و گروه يا حتي معنويت، اديان جديد بديل و يا اديان دوران جديد، مذاهب، نهضت‌هاي نوپديد دين، اقليت‌ها، دين ويرايش شده از پديده های جديدی در جهان معاصر خبر مي‌دهند.[6]

برخي از ادیان وشاخه‌هاي نوپديد[7] که در زمره ی جنبش‌هاي نوين نسل جديد قرار مي‌گيرند عبارتند از:

-        گروه هایی بر ذهن، جسم، روح و روح‌گرايي فردي تاکید دارند.

-        برخی گروه های موسيقي اوايل 1970به بعد

-        افکار سای بابا[8]، وین دایر[9] ، کریشنا مورتی،مرلین منسون[10]، دالایی لاما

-        مکاتب نوین و بازاندیشانه ی عرفان شمنیسم،تائوئیسم، بودیسم، هندوئیسم، مسیحی و عرفان اسلامی

-        عرفان تی.ام ، اندیشه اوشو ، افسانه معنویت پائولو کوئیلو، عرفان فالون دافا و عرفان سرخ پوستی

 

2- پیشینه تاريخي موضوع

«به نظر مي‌رسد واژه‌ي جنبش‌هاي نوپديد ديني اولين بار در ژاپن مورد استفاده قرار گرفته است. همزمان با آزادي عقيده در غرب و ازدياد تعداد انتخاب‌ها و گزينش‌هاي ديني اين جنبش‌ها گسترش پيدا كردند. در امريكا در زمان حال به حدود 2000 فرقه يا گرايش رسيده است.»[11]

همه ادیان در زمان خود، دینی نوظهور تلقی می‌شدند: مسیحیت، زرتشت، اسلام، متودیسم…. خصوصیت ویژه‌ای که در جنبش های دینی نوین([12] NRMs) معاصر وجود دارد و آن‌ها را از ادیان سنتی جدا می‌کند، تکثر، تنوع و التقاط‌گرایی شدیدی است که در میان آن‌ها یافت می‌شود. اولین موج ظهور فرق جدید در غرب نظیر «بیداری‌های بزرگ» در امریکا یا آیین‌هایی نظیر «علم مسیحی»، «شهود یهوه» و «مورمون‌ها» که در قرن نوزده ظهور کردند، تقریبا‏‏ًً همگی مشترکاتی با سنت یهودی- مسیحی داشتند؛ اما موج جدیدتر، اولاً به ادیان غیر ابراهیمی نظیرهندوئیسم، بودیسم و شینتو تمایل و تشابه فراوان نشان داده‌اند و ثانیاً ترکیبی التقاطی از ادیان رسمی، مفاهیم انسان گرایانه و روان شناسانه در قالبی تجربه‌گرایانه مهیا ساخته‌اند؛ علاوه بر این، جامعه‌شناسان دین از یک نوع ادیان بسیار جدید نیز یاد کرده‌اند که خصوصیت فروکاهشی دین در آن‌ها بسیار ملموس‌تر و مشهودتر است.[13]

جامعه‌شناسان دين از يك نوع اديان بسيار جديد  نیز ياد كرده‌اند كه نیاز جدید جهان غرب به معنویت و شریعت و دلزدگی از تکنولوژی و نظام ماشینی، عامل پیدایش این فرقه‌های نوپدید شده است وخصوصيت فروكاستي دين در آن‌ها بسيار ملموس‌تر و مشهودتر از ادیان اصلی است. به طور كلي سير فروكاهشي در اديان جديد بدین صورت ها ديده مي‌شود:

1. به مثابه وحي لايتغير الاهي به دين چونان عناصر معنوي و تجربي؛ متفرق و انتخابي اما معطوف به غايت الاهي؛

2. از اين دين معنوي فروكاسته به دين معنوي معطوف به غايات اومانيستي؛

3. از دين اومانيستي به دين مصرفي عرضه‌شده در بازار ديني؛

4. از بازار ديني به دين چونان ابزاري معطوف به اهداف اقتصادي دون‌پايه.

 

3- دسته‌بندي جنبش‌هاي نوپديد

«اكثر جنبش‌هاي نوظهور ديني بر مبناي نوعي تكثر، تنوع  والتقاط گرايي در اديان قديم است. در اين روند به طور كلي سيري فروكاهشي در اديان جديد رخ داده است. اين روند از دين به عنوان عناصر معنوي و تجربي به سوي غايات اومانيستي و در نهايت به ابزاري معطوف به اهداف اقتصادي دو پايه ساخته است.»[14]

«بعضي فرقه‌هاي شبه عرفاني را به هفت دسته كلي شامل: عرفان‌هاي هندي، عرفان‌هاي امريكايي، عرفان مسحيت، عرفان يهود، عرفان چيني، پديده فرا علم يا فراروانشناسي و سينماي ماوراء دسته‌بندي مي‌نمايند.»[15]

«در به كارگيري كلمه عرفان به عنوان مبنايي بكار رفته در بسياري از جنبش‌هاي نوپديد ديني بحث وجود دارد. بعضي اعتقاد دارند كه عرفان مورد استفاده در دين ما با كاربرد آن در ساير اديان تفاوت دارد و آنها را به عرفان معنوي و سكولار تقسيم مي‌نمايند. از آنجا كه جنبش‌هاي نوپديد ديني نيز به نوعي رياضت[16] را توصيه مي‌نمايند، مي‌توان گفت كه بين رياضت‌هاي ديني و غير ديني تفاوت وجود دارد.»[17]

از یک نظر می‏توان ریاضت را به دو نوع تقسیم کرد:

۱) ریاضت به صورت مطلق؛ قطع نظر از آموزه‏های دینی.

۲) ریاضت در قالب آموزه‏های دینی و براساس معیارهای شرعی.

فرق‏های این دو عبارتند از:

۱) ریاضت به معنای مطلق، عبارت است از این که انسان از هر راه ممکن، جسم خود را به مشقّت بیندازد تا مهارت‏ها و توانمندی‏هایی را در بعد روحی به دست آورد؛

اما در ریاضت‏های دینی (مانند روزه)، هرگز فرد از چارچوب شریعت خارج نمی‏شود و هر قدرت و نیرویی برای او مطلوب نیست.

فرق دیگر ریاضت دینی با ریاضت غیردینی، این است که دین، به انسان اجازه ضرر زدن به خود یا به دیگری را نمی‏دهد و بر اساس قاعده کلی «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام»اعمال او همواره باید فایده عقلایی داشته باشد.

تفاوت دیگر، مربوط به انگیزه و هدف است. ریاضت کشی در دین نسبی است و با هدف کسب رضای الهی است در حالی که ریاضت مرتاضان برای اهداف و انگیزه های این دنیایی و تقویت روح و مهارت هاست.

گاه از آن‌چه محتواي اصلي اديان جديد را تشكيل مي‌دهد، به «معنويت» تعبير مي‌شود. غايت و هدف اصلي معنويت، «تحول فردي» است. اصولا «اديان خود» كه گاه «كيش‌هاي روان‌درماني» و گاه «جنبش نهفته بشري» خوانده مي‌شوند، هدف خود را «تحول فردي» اعلام مي‌كنند. مفاهيم كليدي مورد علاقه «معنويت» عبارتند از: مديتيشن، اگو «ego» و سلف «self»، تمركز فكر و نشان دادن تاثير خلاقه ذهن بر عين، آرامش و رهايي از رنج، رازهايي همچون روح، غيبگويي و تسخير نفوس، آزاد كردن نيروهاي عظيم نفساني بشر و… . كريسايدز در يك تيپولوژي مقدماتي، جنبش‌هاي ديني نوپديد را در پنج دسته جاي مي‌دهد و در بيان دسته چهارم مي‌نويسد: «دسته چهارم: دسته‌اي از علايق كه نوعا با معنويت در ارتباطند‌: شفابخشي، مراقبه، تجسم‌بخشي و تمرين‌هايي كه اغلب رازوَرانه ناميده مي‌شوند؛ مانند فال‌گيري، قَبالا (عرفان يهودي) و شايد واسطه‌گري در احضار روح»[18]

بر اين اساس، نمي‌توان گفت كه يك دسته‌بندي گوياي تمام جنبه‌هاي جنبش‌هاي نوپديد ديني كه به نوعي معنويت‌گرايي را دنبال مي‌نمايند، باشد. از اين رو مناسب است تا با رويكرد تحقيق به بازتعريف دسته‌بندي جنبش‌ها اقدام گردد. 

 

4- دلايل جذابيت جنبش‌هاي نوپديد

محققان بسيار تاكنون سعي نموده‌اند دلايل جذابيت اين گروه‌ها را مشخص نمايند. آنچه به  نظر مي‌رسد روش‌هاي كاربردي اين جنبش‌ها در سراسر جهان موفقيت‌آميزتر از ساير مبلغان مذهبي عصر حاضر بوده است. موج تبليغات رسانه‌اي، رسانه‌هاي رسمي خارجي تأكيد زيادي بر مذهب و مسائل مذهبي خصوصاً در ايران دارند. عمده‌ترين دلايل جذابيت را مي‌توان به شرح زير گفت:

«- وعده و وعيدها

- فرار از موقعيت فعلي مثلاً فرار از مشكلات خانوادگي

- شست‌ و شوي مغزي

- بمباران محبت از سوي اين گروه‌ها

- تصور ايجاد رابطه‌اي نزديك با خدا

- احساس بهبود وضع زندگي

- تحول فردي و توجه به علاقه فردي نوعاً جذاب»[19]

 

5- خطرات جنبش‌هاي نوپديد

مهمترين خطر، متوجه مفهوم دين است. اديان جديد با فروكاستن مفهوم دين، زدودن اتوريته الاهي آن، جايگزيني خود‌محوري به‌جاي خدامحوري و فرعي‌سازي دين نسبت به غايات اومانيستي، بزرگ‌‌ترين ضربه را بر كيفيت تدين وارد مي‌آورند؛ هرچند كميت دينداران را احياناً بالا مي‌برند اما عمده خطري كه در اين ميان احساس نموده است، شكل‌گيري گروه‌هاي متفرق مي‌باشد كه اهداف و اميال خاصي را دنبال مي‌نمايند.« از طرف ديگر، به دليل شكل‌گيري در خفاي اين گروه‌ها، نمي‌توان از وضع آنها اطلاع دقيق و شفافي را داشت. افراط و تفريط از ديگر مشكلاتي است كه اين جنبش‌ها براي جامعه بوجود مي‌آورند.»[20] 

«ادعاي NRMs در مورد انحصار در داشتن حقيقت، ساختارهاي اتوريته‌اي كه اطاعت بي‌چون و چرا مي‌طلبند، تشويق به وابستگي فزاينده به جنبش از نظر مادي، معنوي و منابع اجتماعي، بريدن گروه از جامعه، همه و همه، خطرات بالقوه ديگري هستند كه نبايد از آن‌ها غفلت كرد. خطرات بالفعل از يك فرقه تا فرقه ديگر فرق دارد، خطراتي همچون اخذ پول زياد از افراد و مشتريان و كسب پول‌هاي بادآورده كلان، تخريب قدرت كار و شغل در اعضا، عدم ازدواج يا بي‌بندوباري جنسي، احساس ترس يا گناه، از ميان بردن تام احساس مسئوليت، هدايت كردن افراد به زندگي پرحيله، بي‌رحمانه و جنايت‌كارانه.»[21]

عرفان‌های وارداتی که زادگاه آن در کشورهای غربی است به سوی کشور ما در حال نفوذ است.  این فرقه‌ها به نام‌های ادیان بدیل، ادیان مجازی، عرفان‌های نوظهور، خورده‌ فرهنگ‌ها و بیشترین عنوانی که به آن معروف هستند به نام جنبش‌های نوپدید دینی در دنیا شناخته می‌شوند.

در آغاز دهه 70 میلادی تعداد این فرقه‌ها در غرب 78 فرقه بود و در آغاز دهه 90 میلادی 350 فرقه، ولی امروز تعداد آنها درغرب بالغ بر 2500 فرقه نوپدید دینی می‌باشد.

نیمی از این فرقه‌ها در انگلستان و کمترین آن درکشور سوئد و سوئیس وجود دارند و بیشترین حضور و فعالیت آنها در ایالت متحده آمریکا است. بخش مهم فعالیت فرقه‌های نوظهور به صورت اینترنتی و ماهواره‌ای در فضای مجازی صورت می‌گیرد که به فرقه‌های رسانه‌ای نیز معروف شده‌اند. فرق و جنبش‌های مختلف و در رأس آنها جنبش‌های عرفانی دینی در جهان به سرعت در حال گسترش است.

امروز قدرتمندان به فکر جایگزین کردن دینی به جای دین اسلام افتاده‌اند و جنبش‌هایی که امروز مطرح می‌شود با این تفکر شکل می‌گیرد و این جنبش‌ها به جهان شرق و اسلام تسری پیدا کرده اند.

«فرقه‌های هندی در ایران و جهان تأثیرگذارترین فرقه‌ها هستند وعرفان مسیحی، عرفان یهودی، عرفان‌های چینی، پدیده نوظهور فراعلم، سیمای ماوراء و فرقه‌های آمریکایی از جمله فرقه‌های معروف در جهان هستند که همه آنها نیز متأثر از فرقه‌های هندی است.

فرقه اُشُو خطرناکترین فرقه است و بسیاری ازجوانان، اُشُو را به عنوان بزرگترین بت معنویت در جهان تلقی می‌نمایند. او هفت‌هزار سخنرانی کرده است اما یک کلمه ننوشته است.»[22]

به صورت خلاصه و در خصوص خطرات آن گروه ها برای جامعه ی ایرانی می توان اظهار داشت که دارای خطراتي همچون:« اخذ پول زياد از افراد ، كسب پول هاي بادآورده كلان، تخريب قدرت كار و شغل در اعضا، ترويج بي بندوباري ، احساس ترس يا گناه، از ميان بردن احساس مسئوليت، هدايت كردن افراد به زندگي پرحيله، بي رحمانه و جنايت كارانه ، فاصله گرفتن از اديان الهي با توجيه تفسير آزاد متون ديني ، اشاعه مناسك و شعاير خالي از معنا و مفهوم ، تهي نمودن افراد از بينش هاي معنوي ناب ، ايجاد تفرقه ، شاخه شاخه نمودن و برهم زدن وحدت ،شبهه افكني در مباني اعتقادي، القاي آرا و طرح هاي خود (مستقيم يا غيرمستقيم) ، ايجاد بلوا و جنجال تبليغاتي و رسانه اي و دور شدن از عمق و ژرفاي دين مي باشند.»[23]

بسياري ازمنابع مربوط به اين ديدگاهها مربوط به غرب مي باشد كه با ارزش ها و هنجارهاي جامعه ما تفاوت دارند.

نكته ديگر اين كه در كشورهاي غربي بعضا گروهها و فرقه ها پذيرفته شده اند، لذا عملكرد آنها شفاف و روشن است.يعني تبليغ مي كنند، مراكز معرفي يا اجراي مناسك دارند و نشريات يا كتابهاي خود را آزادانه به چاپ مي رسانند تعداد اعضاء كاملا مشخص است. برخي از آنها قانون اساسي جامعه را به رسميت شناخته و قوانين مدني را رعايت مي كنند. اما در ايران به دليل تعريف نشدن يا نهادينه نشدن اين موضوعات اين گروهها همواره در سايه به سر مي برند لذا عملكرد روشن و شفافي ندارند و درنتيجه همين روش منجر به بروز مشكلاتي در بطن جامعه مي شودكه گاهي خارج از كنترل هم مي باشد . هم چنين عدم شفافيت و حركت هاي غير شفاف منجر به تفسير و تعبيرهاي بعضاً اشتباه و نادرست از ديدگاههاي اين گروه ها مي شود.

از ديگر موارد مطرح در خصوص جنبش هاي ديني نوپديد بايد گفت برخي از اين گروه ها از حد اعتدال خارج شده و دچار افراط وتفريط مي شوند.

 

6- منتقدان جنبش‌هاي نوپديد

به نظر مي‌رسد كه انتقاد به جنبش‌هاي نوپديد گاهي به اصل و مبناي ديني بسياري از آنها توجه نشده و با نگاهي كلي چنين جنبش‌هاي مورد سوأل قرار مي‌گيرند. گاهي افرادي سعي نمودند تا تحقيقاتي در اين مبحث انجام دهند و آثاري را بر جاي بگذارند.

بنابرآنچه در دسته‌بندي جنبش‌ها و در اين مبحث آمد مي‌توان گفت كه جنبش‌ها از دريچه‌هاي خاص به جهان و معنويت و گاهي خدا نگريسته‌اند و براين اساس بايد مورد نقد قرار گيرند. در بسياري از جهات مي‌توان گفت به لحاظ معنايي و محتوايي با آنچه در جامعه ما و دين اسلام وجود دارد تفاوت دارند و بسياري از نقدها نيز بهمين دليل است.[24]

از عمده دلایل این تفاوت ها می توان چنین استدلال کرد:« نگاه اسلام، نگاه متوازن و متعادل است، طبق آیات قرآن زندگی دنیا دو بخشی است؛ بخشی از آن آلام و رنج هاست اما بخش دیگر آن پر از زیبائی هاست. «بودیسم اعتقادی به خداوند ندارد، ولی فرقه ماهایانا بعدها بودا را به مقام خدایی رسانده[25] و مورد پرستش قرار دادند.»(هوکینز،1380: 75-74)

«اساس بودیسم بر این عقیده است که جهان جز رنج (دوکه)نیست و انسان باید در جستجوی رهایی باشد.» (رضایی،1380: 281) و بودا انسان را به فرار از رنج ها دعوت می کند، حال آنکه این فرار امکان پذیر نیست و فلسفه آن تذکر و توجه به خدا است و این حلقه مفقوده اندیشه های بوداست.آئین تنتره هر گونه تحرک و تعالی و پویایی انسان را حاصل تعاملات جنیستی می داند و نکته قابل توجه در مورد آئین های هندی این است که همه آن ها حاصل تجربیات درونی انسان است؛ بنابراین ارتباطی با وحی الهی ندارند.  فرقه های نوظهور هندی شامل یوگا، اشو، سای بابا، رام ا...، کریشنا، یوگاناندا و دالایی لامای می باشد.

امروز در کشور حدود هزار مرکز آموزش یوگا فعال است که بسیاری از این ها غیرقانونی و غیر رسمی فعالیت می کنند. یوگا هشت مرحله دارد که این هشت مرحله حدود هزار تکنیک را شامل می شود. این تکنیک ها بسیار حساس است خصوصاً بعضی از آن ها اگر درست آموزش داده نشود آثار مخربی خواهد داشت که گاهی منجر به کمردردها و دیسک های شدید و علاج ناپذیر می شود. در یوگا اعتقاد به این نکته وجود دارد که کیهان یکپارچه ای انرژی است و در بدن اکثر انسان ها این انرژی ها خفته اند و باید آن را با راهکارهایی از قبیل موسیقی درمانی، سنگ درمانی، رنگ درمانی و... بیدار کرد. امروزه انرژی درمانی در جهان دارای جایگاه علمی است، اما در بعضی کشورها از جمله ایران، سوء استفاده شده و افراد مدعی به نام انرژی درمانگر خودشان را معرفی می کنند و بدون این که زمینه های علمی را فرا گرفته باشند به عنوان یک دکان و مغازه از این شیوه ها استفاده می کنند.

یوگا مجموعه تکنیک های ورزشی است که اگر درست فرا گرفته شود آثار مثبتی از قبیل کاهش اختلالات روحی، روانی، آرامش فکر و... دارد. اما نکته اینجاست که یوگا هیچ ارتباطی به عرفان ندارد. یکی از مسائلی که امروز در کشور ما تبلیغ می شود می گویند یوگا انسان را به آسمان می برد. اساساً انواع فرقه های معنوی هند از جمله یوگا هیچ اعتقادی به خدا ندارند. امروزه عرفان ها دو دسته اند: عرفان های سکولار و عرفان های دینی. عرفان سکولار سه عنصر اساسی دارد:

1- هیچگونه اعتقاد به خدا در آن نیست.

2- فاقد شریعت وحیانی  و آسمانی است.

3- فاقد اعتقاد به قیامت و جهان دیگر است.

لذا هر گونه مکتب عرفانی که این سه در آن باشد عرفان سکولار است.

«در اولین بند تحلیل شاخص‏های عرفان سکولار، اساتید مدیتیشن برای مشغولیت چند مورد زیر را به عنوان مثال پیشنهاد می‏کنند.

1- تراراک[26]: خیره شدن به یک شعله شمع

2- مانترا: تکرار صداها یا کلمات

3- تمرکز بر روی تنفس.» (پروتو،1375: 75-78)

دومین کیش نوظهور هندی، اُشو است. اولین و مهمترین اصل معنوی اندیشه های اشو اصل عشق است. او عشق را زمینی و جنسی می داند. وی به دلیل فساد اخلاقی از امریکا اخراج شد. از جمله خصوصیات آیین اشو  نفی اعتقادات، نفی زهد و توبه، نفی زیارت، نفی مذهب، نفی تقدیر، جواز بت پرستی و... می باشد. »[27]

عده اي ديگر از منتقدان جنبش هاي نوين اعتقاد دارند ادعاهاي برخي از افراد در اين گروهها قابل اثبات نيست و به قولي اين گروهها صداقت لازم را ندارند لذا بايد در مورد صحت و سقم ديدگاههاي آنها شك كرد.

در حوزه هاي تخصصي تر در گروههاي مختلف منتقدان ، انتقادات ظريف تر و دقيق تري به گروههاي مختلف وارد می کنند مثلاً در جنبش هاي موسوم به درمانگري نوپديد ، منتقدان بر اين باورند كه روش هاي درمانگري نوپديد از نظر كيفيت ، داراي نقصان هستند ، هم چنين برخي ديگر منتقدان در مورد صحت و سقم چنين روش هايي انجام آزمايشات مكرر و مشاهدات مختلف را ضروري مي دانند و هيچ موضوي را تا از نظر علمي به اثبات نرسد باور نمي كنند.

برخي منتقدان روش هاي درمانگري نوپديد يا موسوم به طب مكمل را اساساً خطرناك معرفي مي كنند.

عده اي معتقدند نسل نوين به دليل اين كه پيشينه محكمي ندارند و از نظر سلسله مراتبي محكم نيستند مورد انتقاد قرار دارند . اين افراد معتقدند ، كتاب مرجع و يا مرجع درست و دقيقي براي فعاليت نسل نوين وجود ندارد لذا فعاليت آنها شفاف و روشن نيست.[28]

از دیگر تفاوت های اسلام با هندوهای نواندیش این است که اسلام در مورد معاد و جهان آخرت با اطمینان و استدلال بحث می کند. اما «به عقیده هندوها زندگی در سرای دیگر که چندان شناخته شده نیست، برای عده مخصوص و بسیار محدودی محقق می‏شود یا کسانی که به نیروانا رسیده اند و یا کسانی که در نهایت شقاوت سقوط کرده اند. اما همه انسان‏های دیگر در چرخه سمسارا[29] به این جهان بازگشته و زندگی می‏کنند و البته زندگی آنها بستگی به اعمال گذشته ایشان دارد. اگر خوب بوده‏اند زندگی خوب در خانواده‏ای برهمنی یا از طبقات بالا خواهند داشت و در غیر این صورت در طبقات پایین و حتی به صورت حیوانات یا گیاهان به این جهان باز می‏گردند.» (ناس،1375: 156-155)

«معتقدند هیچ چیز پایدار نیست، می‏گویند حتی در سمسارا نیز کسی به طور کامل باز نمی گردد بلکه برخی از ویژگی‏ها به زندگی دیگر منتقل می‏شود.» (تیواری،1381: 58)

اسلام بر معنادهی و معنابخشی کل جهان هستی و سازمان یافته بودن آن بر اساس حکمت الهی و بری بودن از پوچی و بی هدفی است در حالی که «بوداییان برای درک پوچی، تمرکز بر درون را تنها راه می‏دانند. زیرا با ریاضت کشیدن و تمرکز بر درون فراشناخت یا پرگیا حاصل می‏شود. فراشناخت هیچ بودن یا تهی بودن عالم را به انسان می‏نماید. " تهیت موضوع تعقل نیست بلکه موضوع پرگیاست "در پرگیا حقیقت اشیاء درک می‏شود و انسان می‏فهمد که همه چیز پوچ و نیستی است. انگاه که چیزی برای دلبستگی و تعلق وجود ندارد، علتی هم برای رنج نیست و آرامش پدید می‏آید. این راهی است که هر کس باید به تنهایی آن را طی کند تا حقیقت را دریابد.»( سوزوکی،1380: 66)

اعتقاد به خدا در اسلام، مرکز وحدانیت و اساس تمام شئونات دیگر و حتی مایه ی آرامش است در حالی که «ماهاریشی ماهش با معرفی مدیتیشن متعالی[30] می‏کوشد این روش را به همه مردم جهان بیاموزد و این روش را متعالی توصیف می‏کند تا نشان دهد که هر کس به آن عمل کند به ورای تجربه بیداری و آرامش عمیق می‏رسد. »( تی ام - دانش هوشیاری خلاق ص 48)

«طرف داران این روش مدعی‏اند که بدون اعتقاد به خدا و پیامبران می‏توان در درون خود، ماوا گزید و نشاط و آرامش معنوی و درونی را تجربه کرد.» (هویت،1376)

«در هندویسم به ویژه فرقه سمارتو برهمن[31] که شانکارا پایه گذار آن بود، حقیقت همانا برهمن- آتمن[32] است و هر چه غیر از آن توهم است. با درنگی در اندیشه‏های شانکارا به خوبی روشن می‏شود که او زیر تاثیر بودیسم این فرقه جدید را در هندویسم پدید آورده و بسیاری از مفاهیم و مبانی بودایی را در مکتب خود گنجانده است. اشاره ی ما به شانکارا و فرقه او که در قرن هشتم میلادی می‏زیسته ، برا ی این است که ماهاریشی‏ماهش مروج مشهور روش‏های معنوی در غرب- که در بالا اشاره کردیم- از پیروان سبک و سلوک اوست» (بلوفیلد،1376: 77-76)

 

7- اقدامات انجام شده در جهان و ايران

«در اكثر كشورهايي كه با مشكل تعدد چنين فرقي روبرو هستند، تدابيري را براي مقابله با آنها اتخاذ نموده‌اند. عمده‌ترين دلايل روياروي با چنين گروه‌هايي، قدرت گرفتن آنها در مقابل دولت‌ها مي‌باشد. در اكثر كشورها مجموعه‌اي از قوانين، رويه‌ها و شبكه‌هاي اطلاعاتي براي مقابله با اين امر شكل گرفته است.»[33]

«در ايران از سوي معاونت تبليغ حوزه در سال 1387 كارگروهي براي مقابله با فرق انحرافي شكل گرفته است. مطالعات و تحقيقاتي نيز در اين زمينه توسط مراكز پژوهشي انجام گرفته است. نشست‌ علمي عرفان نوظهور ويژه روحانيون نيز در تير ماه 1387 برگزار گرديده است.»[34]

به نظر مي‌رسد كه تاكنون اقدامات سازمان يافته و هماهنگي در ايران در اين خصوص انجام نشده و يا اطلاعي از آن در دست نيست.

 

8- پيشنهادات

- انجام مطالعات ميداني براي مشخص كردن وضعيت شكل‌گيري و فعاليت اين جنبش‌ها مقدمه كار است. سپس اتخاذ راهبردهاي اساسي و تدوين و تصويب قوانين و مقررات لازم ضرورت دارد.

- ايجاد هسته‌هاي بازبيني و كنكاش وضعيت فرق نوپديد و پردازش اطلاعات بدست آمده در خصوص آنها ضرورت دارد.

- شكل‌دهي گروه‌هاي مقابله با حركت‌هاي تفرقه‌آميز و گاهي شرك‌آميز در قالب حركت‌هاي مردمي و مؤسسات غيرانتفاعي اقدام مناسب ديگري كه مي‌توان مورد توجه قرار گيرد.

- آگاهي‌دهي و آشنايي مردم با ويژگي‌ها، اهداف و مقاصد چنين گروه‌هايي، لازمه جلوگيري از رشد و گسترش چنين فرقي مي‌باشد.

- لازمه موفقيت همه راهبردهاي فوق، تدوين و ارائه الگويي ساده و جذاب از عرفان اسلامي به نسل جديد است تا در كنار آموزش مقاصد فرق مذكور بتواند الگويي مطلوب را شناخته و دنبال كنند.

- عرفان‌های نوظهور درجهان غرب برای مردم دغدغه نشده و شاهد آن، رشد و توسعة چشمگیر فرقه ستیزی است که در آمریکا دویست NGO در این زمینه پدید آمده است. پس می توان گسترش و بهادادن به افزایش فعالیت های NGOها را راه حلی مناسب در این خصوص دانست.

- ايجاد بانك اطلاعات محققان عرفان و اخلاق (شناسايي و رده‏بندي علمي پژوهشگران عرصه اخلاق و تربيت) و تلاش براي جلب مشاركت هدفمند ايشان

- شناسايي مراكز فعال در عرصه انديشه عرفانی و اخلاقي جهت رايزني و تعامل علمي

- استفاده از روانشناسانی که در تعیین مطالب برای مخاطبان خاص مهارت داشته باشند و شیوه‌های مؤثر ارائة مطالب به مخاطب را طراحی کنند. و برای مخاطبان گوناگون از لحاظ سن، جنسیت، تحصیلات و غیره شیوه‌های مناسب انتقال پیام معنوی دین را بیابند. در این مجموعه حضور جامعه شناسان نیز در کنار متخصصان عرفان و ادیان و اسلام شناسان ضروری است. 

- فراخوان مقالات در رده‏هاي مختلف علمي و تشويق جامعه علمي جوان كشور به تفكّر معنوی و اخلاقي و روی‌آوری به پژهش‌های معنوی با رویکرد انتقادی نسبت به عرفان‌های کاذب.

- ترجمه كتاب‏هاي عرفان و اخلاق اسلامي از فارسي و عربي به زبان‏هاي زنده دنيا.

منابع:

- برولی هوکینز، آیین بودا، ترجمه محمدرضا بدیعی، چاپ اول 1380 انتشارات امیرکبیر

- ب. ل. سوزوکی، راه بودا، ترجمه ع. پاشایی چاپ اول ویرایش دوم 1380 نشر نگاه معاصر

- جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، چاپ هشتم 1375 انتشارات علمی و فرهنگی.

- جلال الدین آشتیانی، عرفان بخش چهارم و دانتا، چاپ اولی 1375 شرکت سهامی انتشار

- جیمز هویت، ریلاکسیشن و مدیتیشن، ترجمه رضا جمالیان چاپ اول 1376 ناشر و کلمه گران

- سروپالی راداکریشنان،تاریخ فلسفه شرق و غرب جلد اول،ترجمه خسروجهانداری چاپ دوم 1382 انتشارات علمی و فرهنگی.

- عبدالعظیم رضایی، تاریخ ادیان در جهان ج 2، چاپ دوم 1380 انتشارات علمی

- کدارناث تیواری، دین شناسی تطبیقی، ترجمه مرضیه شنکایی چاپ اول 1381 انتشارات سمت

- لوئیس پروتو، طریقت آلفا رسیدن به آرامش در پنج گام ترجمه رضا جمالیان و نرگس اسکندر لو چاپ دوم 1375 انتشارات اطلاعات

- مظاهری سیف،حمیدرضا(1387)،جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور،نشرپژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،تهران

- مرضیه شنکایی، بررسی تطبیقی اسمای الاهی چاپ اولی 1381 انتشارات سروش

- هارولد اچ بلوفیلد، تی ام، دانش هوشیاری خلاق، ترجمه فرخ سیف بهزاد چاپ اول 1376 نشر خاتون

- ايران و رشد دين نماهاي جديد، بهزاد حميديه

 http://mouood.org/content/view/6712/3/

- نشست علمي عرفان نوظهور ويژه روحانيون عمره دانشجويي

 http://www.masoumeh.com/far/html/news?id=3976

- فرقه سازي‌هاي شبه عرفاني در جهان مدرن

 http://saramomeni.persianblog.ir/post

- تشكيل كارگروهاي مقابله با فرق انحرافي از سوي معاونت تبليغ حوزه

- جنبش‌هاي نوپديد ديني

http:// www.vasama.org

- تفاوتهاي عرفان ديني با معنويت‌گرايي‌هاي غير ديني

http://sarmomeni.persianblog.ir/post/20/

- عرفان سكولار

http://www.hawzah/net  

- بررسي كتاب جريان‌شناسي انتقادي عرفان‌هاي نوظهور

http://www.bfnews.ir

- تفاوتهايي كه بين رياضت‌هاي غيرديني و رياضت‌هاي ديني وجود دارد

http://tebyan-zn.ir

- كتابخانه الكترونيك والسماء

http:// www.vasama.org

 



[1] Spirituality

[2] فرقه سازي‌هاي شبه عرفاني در جهان مدرن http://saramomeni.persianblog.ir/post

[3] Sects

[4] Cults

[5] بررسي كتاب جريان‌شناسي انتقادي عرفان‌هاي نوظهورhttp://www.bfnews.ir

[6] www.vasama.org

[7] Neo- new religious movements

[8] ساتیا در 23 نوامبر 1926 در دهکده کوچکی به نام پوتاپارتی بدنیا آمد.ساتیا فرزند چهارم خانواده ای فقیر و مؤمن بود.ساتیا در سن 14 سالگی اعلام کرد که روح متعال در جسم او حضور دارد و جسم او برای هدایت انسانها بر روی زمین شکل گرفته است؛او خود را تجسم بعدی قدیس سای بابا شیردی (درویشی مسلمان و والا مقام که در ده شیردی زندگی می کرد؛متوفی 1918) اعلام نمود و خود را سای بابا نامید.

[9] وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰، می، ۱۹۴۰ در شهر دترویت از توابع ایالت میشیگان، ایالات متحده در خانواده‌ای به خود متکی به دنیا آمد. او یک نویسنده و سخنران است. کتاب قلمرو اشتباهات شما (Your Erroneous Zones) در سال ۱۹۷۶ در حدود ۳۰ میلیون نسخه فروخت و جزو یکی از بالاترین فروش کتاب‌ها در تاریخ شد. دایر در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران ایالات متحده شناخته شد. در دانشگاه سنت جان به عنوان یک پی اچ دی خارج شد. دایر در مائوی، هاوایی زندگی می‌کند. او تا کنون دوبار ازدواج کرده و هفت تا از هشت فرزندش را از زن دومش یعنی مارسلنه (Marceline) دارد. بیش از30 اثر دارد. از جمله آغاز موازنه - ۹ روش برای هماهنگی عادات و آرزوها (فوریه ۲۰۰۶)؛هر روز در آگاهی موفقیت هایتان باشید (۱۵ آوریل ۲۰۰۶)؛افکارتان را مجبور کنید که برای شما کار کنند (۱۵ فوریه ۲۰۰۷)؛افکارتان را تغییر دهید تا زندگیتان را تغییر دهید - زندگی در معرفت تائو (۳۱ ژولای ۲۰۰۷)؛زندگی در معرفت تائو - همه چیز در مورد تائو ته جینگ و اثبات درون (۳۱ ژولای ۲۰۰۸)؛از بهانه‌ها خارج شو (ژانویه ۲۰۰۹)

[10] مرلین منسون متولد 5 ژوئن 1969 است. نام واقعی او برین وارنر(Brain Warner) است.( نامش را از مخلوط کردن دو نام آورده است. نام کوچک او یعنی مرلین را از نام بازیگر زن معروفی به نام Marilyn Monroe گرفته ونام منسون را از یک رهبر نه چندان معروف که ففط به خاطره خشن بودن شناخته شده بود گرفت.) او در خانواده ای متوسط در کانتون زندگی می کرد . در یک مدرسه مذهبی ( مسیحی ) تحصیل می کرد. او در دهه 80 برای موسیقی راک نقد می نوشت.مرلین منسون خواننده مایه داری که جنجال های زیادی در جهان موسیقی متال به وجود آورده است او در بین جهانیان القاب وبحث های گوناگونی دارد بعضی ها او را شیطان بزرگ می نامند بعضی ها به او فرستاده شیطان می گویند گروهی او را دلقک رنگ کرده ای می نامند که پول پارو می کند و برخی در موسیقی خشن متال به او چیزی بهتر از کوچولو نمی گویند. خیلی ها فکر می کنند او فقط یک شیطان پرست است(شاید به دلیل اهدای لقب افتخاری « کشیش کلیسای شیطان » از سوی آنتون لوی Anton Lavey) در صورتی که مرلین منسون هرگز خود را مقید به احکام آیین شیطان پرستی نمی داند و در بسیاری از موارد اظهار می کند که از هر دین و آیینی آزاد است.دارای مدرک استادی در رشته فلسفه است و فلسفه آهنگ های خود را بر اعتراض بنا نهاده است ، به طوری که در این وادی از مرز ادب عبور کرده است و بی پروا در وادی زشتی و فساد قدم نهاده است. عقاید او که همه آنها در موزیک های او به نمایش در می آید این را حاکم است که انسان پست ترین موجود خلق شده است و دیگر اینکه خود را خدا می نامد و می گوید هر کس خدای خویش است. او دشمن دین مسیح است تا جایی که در یکی از کنسرت هایش انجیل را پاره کرد. او برای خود گروهی نژاد پرست درست کرده است که خود رهبری آن را به عهده گرفته است. در ضمن او با سیاست های آمریکایی ها نیز مخالف است.

[11] جنبش‌هاي نوپديد ديني www.vasama.org

[12] New Religious Movements

[13] ايران و رشد دين نماهاي جديد، بهزاد حميديه http://mouood.org/content/view/6712/3/

[14] همان، ص2

[15] فرقه سازي‌هاي شبه عرفاني در جهان مدرن http://saramomeni.persianblog.ir/post

[16] «ریاضت» در لغت چند معنا دارد که عبارتند از:
- تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس و تربیت خود یا دیگری.    - تمرین و ممارست.    - کوشش و سعی.
- گوشه‏نشینی توأم با عبادت و خودداری نفس. ریاضت در اصطلاح نیز به معنای تحمل رنج و مشقت و از نظر جسمانی، خود را در محدودیت قرار دادن و در قبال آن به توانمندی‏های روحی رسیدن است.

[17] عرفان سكولارhttp://www.hawzah/net

[18] كريسايدز، جرج د:«تعريف معنويت‌گرايي جديد»، ترجمه باقر طالبي‌ دارابي، در فصلنامه تخصصي هفت آسمان، شماره 19 (پاييز 1382)،ص. 139

[19] ايران و رشد دين نماهاي جديد، بهزاد حميديه http://mouood.org/content/view/6712/3/

و جنبش‌هاي نوپديد ديني www.vasama.org

[20] تشكيل كارگروهاي مقابله با فرق انحرافي از سوي معاونت تبليغ حوزه

[21] ر .ك. مقاله ايلين باركر تحت عنوان «An Introduction to New Religious Movements» در آدرس ذيل:

http://www.chaplaincy.ic.ac.uk

[22] بیانات حجت‌الاسلام فعالی،8تیر1387در

http://www.masoumeh.com/far/html/news?id=3976

[23] جنبش هاي نوپديد ديني،مركز مطالعاتي و تحقيقاتي والسما،صص15و16

[24] گروه‌هايي نيز هستند كه بيشتر مي‌توان آنها را گمراه يا ضاله ناميد كه در اين مبحث مورد توجه نيستند.

[25] «علی رقم این اعتقاد در بودیسم، کتاب مقدس هندوها (اوپانیشادها) برهمن را خدای واحد و غیر متشخص معرفی می‏کند. او خالقی است که در آغاز جهان وجود داشته و در مرکز همه موجودات و خدایانی است که کل جهان هستی را به وجود می‏آورند.» (شنکایی،1381: 319) یعنی خدایان دیگر مثل خدای آتش (آگنی ) و خدای باد ( وایو) فرمانبردار او هستند. (رضایی،1380: 240)

[26] Trarak

[27] فرقه سازی های شبه عرفانی در جهان مدرن

http://saramomeni.persianblog.ir/post/10/

[28] www.vasama.org

[29] Semsara

[30] Transcendental meditation

[31] Smartava Brahman

[32] «در اوپانیشاد از حقیقت دیگری نیز بسیار سخن رفته است و آن آتمن(ATMAN)به معنای روح یا نفس است. آتمن حقیقت درونی انسان است که بر اساس اوپانیشاد همان برهمن است. آتمن نور درونی انسان است که در دل جای دارد و همان پوروشه است که از دانایی تشکیل شده است. آتمن واقعا برهمن است که از درک... تشکیل شده است.»( بریهد آر نیکه، اوپانیشادها)

[33] جنبش‌هاي نوپديد ديني www.vasama.org

[34] نشست علمي عرفان نوظهور ويژه روحانيون عمره دانشجويي http://www.masoumeh.com/far/html/news?id=3976



[1] کارشناس ارشد پژوهشگری