خداگرافی شبکه ای
خداگرافی شبکه ای
جرات کنیم و بیندیشیم (1 از 4)
این اصطلاح ترکیبی «خداگرافی شبکه ای یا NGG» و ایده ی تشریحی آن برای اولین بار از سوی غفور شیخی در تاریخ 26/10/1395 ارائه گردیده است.
آموخته ی زیر را به چالش و پرسش بکشید! و برای مطالعه ی عمیق در دنیای مجازی وقت بگذاریم!
1-خُداگِرافی شبکه ای (Network Godgraphy)
گراف (graph) مجموعهای غیرخالی از رأسهاست (V). روابط میان این رأسها را میتوان با کمک ماتریس (مختصات سطر و ستون بُرداری) بیان کرد. مثلاً تصور کنید صحنه ی خورشید تا زمین.
خورشید یک رأس(V1) و زمین هم یک راس دیگر (V2) است. هر نقطه ای از جهان، بر روی بردار هستی دارای مقادیر سطر (m) و ستون (n) (طول y و عرضx ) است.
این رأس ها، توسط خانوادهای از زوجهای مرتب به نام یال (E) به هم متصل و مرتبط اند. مثلاً خط جاده ای دو طرفه که از خورشید کشیده می شود و به زمین متصل می گردد و برعکس، یک یال است.
یالها بر دو نوع ساده و جهت دارند. یال ساده مانند جاده ی دو طرفه، یال جهت دار مانند جاده ی یک طرفه با تعیین مسیر و جهت حرکت.
مثال ساده تر: دو انسان که روبرو می شوندو با هم دست می دهند. انسان ها، راس و ارتباط دستی همان یال است. حالا تصور کنید که جهان پر از این گراف است از پل بین دو منطقه گرفته تا چند منظومه.
اندازه بزرگی یا کوچکی گراف بستگی به تعداد یالهای آن دارد چون بعضی یال ها هستند که رأس را به خودش وصل میکند.
گراف، انواع مختلف و متعددی دارد. از یک گراف ساده و یکریختی و ناهمبند و منتظم گرفته تا چندگانه و بازه ای و کامل و وزن دار وغیره مثلاً اگر در مثال فوق مسافت بین راس خورشید تا راس زمین را روی یال جاده ی دوطرفه ی آنها با عدد 149میلیون کیلومتر نشان دهیم از «گراف وزن دار» استفاده کرده ایم یا مثلاً وقتی بین دو عموزاده – که قبلاً فامیل اند- پیوند ازدواج صورت گیرد یک «گراف چندگانه» است چون بین دو رأس متمایز از یک گراف بیش از یک یال و ارتصال وجود دارد. یا مثلاً شکل مثلث که بین هر دو راس آن دقیقا یک یال وجود دارد «گراف کامل» است.
مهمترین کاربرد گراف، مدلسازی پدیدههای گوناگون و بررسی آنها و حل مشکلات است. مثلاً حل مشکل ترافیک با ایجاد یال یا راس و...
با گراف میتوان به راحتی یک نقشه بسیار بزرگ یا شبکهای عظیم را تشریح نمود که قصد ما در اینجا همین است.
اکنون این گراف های مختلف اگر با همدیگر ارتباط و اتصال برقرار کنند و روابط نامتقارن بین اشیاء گسسته را ایجاد کنند، تبدیل به «شبکه Net» می شوند. صرفنظر از انواع مختلف شبکه (از خطی، ترکیبی و ستاره ای گرفته تا اجتماعی و...) عموماً یک شبکه دارای ویژگی های اصلی زیر است:
1-ساختار (Structure): چارچوب و ساختمان و شکلی که یک نظام و مجموعه را تشکیل می دهد و دارای خرده نظام و عناصر مختلف است. مثلاً کوزه یک ساختار است. بدن انسان، وضعیت سیاره ها و ستاره های منظومه شمسی و مدار گردش و چرخش آنها یک ساختار است.
2- راس و یال (V & E): گره ها و روابط اتصالیِ آنها که درون ساختار ناتهی هستند. مثلاً افراد، نهاد و سازمانی که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی مانند همشهری بودن، اعتقادات، شراکت مالی، دوستیها، روابط خویشاوندی، لینکهای وب و... به هم متصل اند یا نوک انگشت سوخته با مرکز عصبی که از طریق یال عصب متصل اند و محرک و پاسخ (یا در روابط موجودات باشعور کنش و واکنش) ایجاد می کنند.
3- سِروِر یا مرکز کارساز: این قسمت، ارائه دهنده ی انواع خدمات، ایده، اطلاعات، انرژی، فایل، الهام، اطلاعات، وحی و داده به کل مجموعه است و مرتباً در خورد و بازخورد است که در صورت لزوم می توان از سرورهای اختصاصی و جانبی و اقماری و... بهره برد یا درگیر خودسازی مستمر و خودتخریبی تدریجی و... باشد. مثلاً نماد درخت مقدس (Tree of Secrets) در فیلم آواتار که با اتصال ریشه ای، راس و یال ها را تشکیل می دهد و منبع احساس و الهام جماعت می گردد. مجتهدی که مستمراً در جریان پرسش و پاسخ مقلدان و رفع نیازها و ارائه ی دستورات مقتضی است ضمن ایجاد راس و یال، نقش سرور در شبکه ی خود را ایفا می کند.
4- ابزار و تجهیزات (tools): واسط های مادی (فیزیکی، جسمی، سخت افزار) یا غیرمادی (متافیزیکی، ذهنی، نرم افزار) که تسهیل کننده و رسانای عاملی هستند. مثلاً کارت شبکه یک ابزار برای برقراری ارتباط درون شبکه است. مثلاً کعبه جزو ملزومات شبکه ی حج است. برنامه ی تلگرام یک نرم افزار مقتضی شبکه است. دفترثبت اسناد، عامل تسهیل و ثبات معاملات درون شبکه ی جامعه است. تعصّب افراطی، ابزار غیرمادی لازم برای انتحار درون شبکه ی حزبی است. خود این تجهیزات عموماً فاقد اختیار و انتخاب اند ولی در عوض قابل برنامه ریزی یکطرفه اند.
ادامه دارد...