بوکان، نمی خواهد از خواب برخیزد...
بوکان، نمی خواهد از خواب برخیزد...
پیشگفتار
این روزها اغلب نوشته ها و نقدها در راستای فضای انتخابات دهم پیش روی مجلس شورای اسلامی است و سایر آسیب ها و معضلات یا نقاط قوت و پیشرفت ها کمتر به چشم می آیند و درباره اشان قلم فرسایی می شود.
نگارنده در این مطلب، به تناسب تخصص و حوزه کاری، بر یکی از مسائل فرهنگی- اجتماعی شهرستان بوکان انگشت نهاده که از آن می توان به «عدم مطالبه گری و احساس بی قدرتی» یاد کرد.
مطالبه گری به معنای درخواست قانونی حقوق فردی و جمعیِ خود از مسئولین و منتخبین است.
احساس بی قدرتی: این احساس، میزان باور فردی یا جمعی از توانایی خود در کنترل کافی پیامدهای رویدادهای سیاسی- اجتماعی و اقتصادی را بیان می کند. به عبارت دیگر انتظارات پایین برای کنترل وقایع است. چون مفهوم قدرت و بی قدرتی، ذهنی هستند می توان در هر دو سطح فردی و اجتماعی بدان پرداخت (شیخی، 1391) یعنی مردم، احساس می کنند که تغییر این اوضاع یا ممکن نیست یا تلاش برای بهبود آن بی فایده است یا از خود می پرسند مگر من چه می توانم بکنم؟
رهبر معظم ایران درخصوص مطالبه گر بودن بارها گوشزد نموده اند که «همه ى همت ما بايد اين باشد كه اين روحيه ى مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمينه هاى گوناگون را در نسل جوان كشورمان گسترش بدهيم. پيگيرى كردن، مطالعه كردن، درباره ى مسئله انديشيدن، آن را پخته كردن، راهِ كارِ اجرائى را براى آن جستجو كردن، براى طرحش با مراكز دست اندركار و مجرى تلاش كردن و فعاليت كردن و بالاخره خود وارد ميدان كار شدن و...» (91/5/16).
الف) اثبات این خواب عمیق
امّا چگونه می توان اثبات کرد که این مطالبه گری و احساس بی قدرتی، در حد یک معضل و آسیب، در شهرستان بوکان وجود دارد؟ که در پاسخ به آن، تیتروار، می توان دلایل زیر را مطرح نمود:
1- کمبود واکنش های مردمی نسبت به مسائل مختلف شهرستان. به این معنی که بسیاری از مردم به صورت شبانه روز با معضلات بیکاری، گسترش اعتیاد، افزایش ترافیک شهری، عدم تکریم ارباب رجوع در اداره ها، پیش نرفتن طرح ها و پروژه ها، جایگزینی نفع شخصی و جناحی بر مصلحت جمعی و شهری روبرو هستندو درگیرند و واقف اند امّا عموماً با چهره ای عبوس و شانه بالاانداختن و چه می شه کرد و کلاً تقصیر مسئولین است و... از کنار آن می گذرند.
2- وجود ترس و رعب در بیان دیدگاه ها و اتخاذ تصمیم ها و داشتن واکنش ها. به این معنی که بیشتر مردم بر حقوق شهروندی و قانونی خود یا اطلاعات و آگاهی کافی ندارند یا مجرا و مسیر آن را نمی پیمایند و لذا در بازخواست مسئولین مقصر و کم کار، بیان اعتراض به نواقص طرح های شورای شهر و شهرداری، تذکر و یاداوری حقوق شهروندی به همدیگر و بسیاری موارد دیگر، نوعی ترس اسطوره ای و امنیتی در وجود خود احساس می کنند و همین شکاف احساسی، سبب جداانگاری خود با نظام و دولت و حقوق شهروندی می گردد و خود را پایین و مظلوم و مسئولین و دولت را بالا و حق به جانب می بینند.
3- فعال نبودن کافی و وافیِ «مردم نهادها» و تریبون ائمه جمعه و جماعات، دانشگاه ها، رسانه های متعهد و بدون وامداری و همچنین نداشتن حلقه های نقد و بررسی مسائل شهری و شکل نگرفتن همبتسگی بزرگان رابط و فقرطرح و ایده و تعاون و همکاری همگانی از دیگر نشانه های این عدم مطالبه گری و احساس بی قدرتی است.
البته این بدان معنا نیست که نقاط قوت و کارهای نیک انجام شده و برخی واکنش های پرصوابِ فردی و جمعی، نادیده انگاشته شده اند بلکه به آن معناست که از سطح بالای فرهنگیِ مردم فرهیخته شهرستان بوکان، انتظار در این مقوله، بسیار بیشتر از وضعیت موجود است.
مبرهن است که پیشرفت و توسعه یک شهرستان، نیازمند همبستگی مردمی، فراهم بودن بستر فرهنگی- سیاسی و اقتصادی، نظارت دقیق و پیگیری جدی و همچنین بودنِ اعتبارات لازم و سرمایه ی انسانی است اما با این وجود، نقش اصلی باز به مردم برمی گردد. اما چگونه می توان مطالبه گر بود و احساس قدرت را تقویت نمود؟
ب) پیشنهادها
- فردی یا جامعه ای می تواند مطالبه گر باشد که «آگاه» باشد. بنابراین آموزش حقوق شهروندی، افزایش مطالعه و سفر، برگزاری کارگاه های منشور شهروندی، اجرای همایش ها و سمینارهای علمی و عمومی می تواند نقش بسزایی داشته باشد.
- فردی یا جامعه ای می تواند این مطالبه گری اش را به مرحله عمل و ظهور برساند که «ابزار و سازوکار» آن را داشته باشد. تشکیل مردم-نهادها، فعال کردن هیئت امناها، افزایش رسانه های سایبری و نشریه ای غیروامدار، همبستگی و نشست بزرگان و صاحبنظران شهر، اهتمام به روشنگری منتقدین، تاسیس صنف و سندیکاهای اجتماعی- سیاسی و... می توانند هر یک به سهم خود، ابزاری قدرتمند و موثر در این راستا باشند.
- فردی یا جامعه ای می تواند قدرتمند باشد که دارای «هویت» منسجم و ثبات فکر و مرام و قدم و شخصیت باشد. احساس قدرت با مفاهیمی مانند اغتشاش، اراذل و اوباشگری، قانون گریزی و حُرمت شکنی، بسیار متفاوت است و از طرف دیگر با مفاهیمی مانند اعتراض قانونی و محترمانه،ارائه نقد سازنده، نداشتن رودربایستی و تعارف، اولویت دهی به ضوابط به جای روابط، جانبداری از حق در هر حالت و... بسیار سازگار و همراه است. لذا ترویج عمومی این مفاهیم سازگار و مقتضی، پیشنهاد می گردد.
پ) جمع بندی
اغلب مردم شهرستان بوکان با توجه به تحصیلات، بهره مندی از شبکه های اجتماعی، روابط با مرکز و خارج کشور و...، بر اوضاع عمومی کشور و اختصاصی شهرستان، واقف اند اما بنابر دلایلی نسبتاً موجه، مطالبه گر نیستند و در حدّ بیان گلایه ها و فرافکنی نابسامانی اوضاع، بیشتر، پیش نمی روند. یکی دلایل آن این است که مردم، احساس قدرت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نمی کنند و همواره با ترس، عدم ثبات رای ونظر، رودربایستی و تظاهر و تعارف درگیرند و سازوکارهای قانونی و راه های بکارگیری این قدرت را در حدّی که لذت جمعی آن را چشیده باشند، تجربه نکرده اند.
انتظار می رود که مردم نسبت به عدم توسعه یافتگی شهرستان، تسریع پروژه های شهرداری، رعایت اخلاق انتخاباتی مجلس، کاهش آسیب های اجتماعی، به نقدو بررسی و شناخت و چالش کشیدن ایده ها و برنامه های کاندیداهای پیش رو، استفاده از دیده بانی اجتماعی (تشویق و تنبیه و نظارت) اهتمام جدی تر بورزند و نسبت به مسائل شهرستان، دارای حساسیت و احساس مسئولیت و پیگیری بیشتری باشند تا بتوانیم همه با هم، کم و کاستی های موجود را تبدیل به نقاط قوت و پیشرفت نماییم.
لینک مستقیم دانلود مطلب در محیط word
انعکاس و نشر مطلب در پایگاه خبری تحلیلی کردستان فردا
علاقه ام به بحث های گروهی و تخصصی به ویژه حوزه ی جامعه شناسی و پژوهشگری است. از منتقدان گرامی درخواست دارم مرا یاری و راهنمایی فرمایند. متشکرم.