با کارت نماینده ها بازی نکنید

(نیم نگاهی به منطقه 2به 3 بوکان)

اول- برای آنکه یک فرد، گروه یا فکر و اندیشه ای در گذر پیچ و خم های تاریخ و زندگی روزمره، زیر گردوخاک فراموشی به دست مرگ و تنهایی سپرده نشود یا نیک بماند، نیاز به پویایی، حرکت، تغییر و سیالی خود یا پیروانش – یا هردو- دارد. بعضی از اشخاص و مشاغل نیاز حیاتی و مبرم به خبرسازی و شهرت نمایی و خودمطرحی دارند از جمله بازیگران سینما، مدل های مد و فشن، خوانندگان، برندهای تجاری، برخی نمایندگان مجلس و ... و روش های بسیاری درراستای نیل به این هدف وجود دارد که عمدتاً قابل تقسیم به دو دسته اند:

1-روش های نیکنامی: این روش ها عمدتاً مبتنی بر رعایت اخلاق، صداقت، انسانیت و منفعت رسانی به بشریت و جامعه هستند. دارای اثر عمیق ماندگاری چندین سال و حتی قرون اند. به همین دلیل است که برخی سلاطین و فرماندهان، دانشمندان، نویسندگان، شعرا، معماران و هنرمندان و به طریق اولی، پیامبران و اولیاء نامشان ماندگار و نیک است. امروزه می توان از ساخت بیمارستان و مساجد و پل و ضروریات زندگی بشری، تاسیس و توسعه انجمن های خیریه، فعالیت های مردم نهاد، ایجاد اشتغال برای اقشار مستمند و ... نام برد. معمولاً بانیان این روش های نیکنامی، تمایل به مطرح شدن، مورد تشویق قرارگرفتن، غوغاسالاری، خودمطرحی، خودشیفتگی، دستور دادن و... ندارند. به فرموده مولانا: «دانه پنهان کن بکلی دام شو......غنچه پنهان کن گیاه بام شو». به صورت ملموس می توان به فتح بیت المقدس صلاح الدین ایوبی، سی و سه پل، مدارس نظامیه، مثنوی معنوی مولانا، اختراع برق، چاپ روزنامه وقایع، دهقان فداکار و انگشت پطروس و تراشیدن موی سرمعلم مریوانی و... اشاره کرد که در تمامی آنها عنصر ماندگاری نام نیک متفق علیه جریان دارد و به فرموده فردوسی: «اگر توشه‌مان نیکنامی بود ...... روانها بران سر گرامی بود».

2-ترفندهای کسب شهرت: این ترفندها عمدتاً مبتنی بر نفع شغلی، شخصیتی، شخصی یا حزبی اند. هدف مشخصی را درنظر دارند و هر نوع وسیله و ابزاری را توجیه می کنند. به همین دلیل است که برخی ظالمان تاریخ، دروغگویان، عوام فریبان، استعمارگران، مداحان درباری و دلالان سیاسی از گذشته تاکنون و در عصر حاضر، نامشان مانده است. امروزه می توان از تظاهر و چندچهره بازی، حاضرشدن دیپلماتیک در هنگام غم و شادی مردم، کار و تلاش دیگران را به نام و کام خود زدن، نخود هر آشی شدن، متوسل شدن به انواع ابزارهای تبلیغی- اقتصادی و حتی دینی و قومی نام برد. معمولاً بانیان این ترفندهای کسب شهرت، تمایل به مطرح شدن، خودبزرگ بینی، مورد تشویق و پاداش واقع شدن، غوغاسالاری و خودمداری و آقابالاسری و تظاهر و بازیگری شدید دارند. به فرموده پروین اعتصامی: «درین قبیله خودخواه، هیچ شقفت نیست...... چو نیک درنگری، هر چه هست عنوانی است». به صورت ملموس می توان به جرس و رسن عدالت انوشیروان، جایزه صلح نوبل شیمعون پرس و اوباما، وعده تزار روس به قاضی محمد، زیارت قم وکعبه محمدرضاشاه، رویت امام زمان و هاله نور، رد پیشنهاد وزارت از سوی چند نماینده مجلس و آسان سازی کنکور و کواوپاتول کوبانی پوشیدن و... اشاره کرد که در تمامی آنها عنصر خودشیفتگی و فریب عموم جریان دارد و به فرموده فردوسی:« اگر در فرازی و گر در نشیب ...... نباید نهادن سر اندر فریب». چه زیباست اگر انسان تلاش کند که با امکانات و توانی که دارد در راستای نیکنامی و خدمت به خلق خدا و کسب رضای خدا، همت گمارد و تقوی پیشه کند(تقوا به تعبیر حضرت عمر یعنی باپای برهنه در بیایان خاردار طوری راه رفتن که به سالم رسیدن منجر شود) و از اینکه شعور دیگران را به بازی و سخره بگیرد نیشخند و رضایت نداشته باشد. جامعه نیز نیاز دارد تا به صورت مستدل تاریخی و منطق مباحث، روشن و متذکر گردند که هم این روش انسان دوستانه و هم این ترفندهای متظاهرانه وجود دارند و با عقل سلیم و قلب منیب قضاوت نمایند.

دوم- در دسته ترفندهای کسب شهرت، تکنیک هایی وجود دارد که با مکانیسم خود طوری عمل می کند تا فرد ایجاد کننده این تکنیک همچنان در محوریت و مرکزیت بماند و دیگران- چه نخبگان و چه مسئولان و ناظران و غیره- پیرامون آن بحث و گفتگو کنند و تشکیل جبهه موافق و مخالف بدهند. برخی از نمایندگان شهرستان ها که در تشرف انتخابات دور جدید مجلس هستند از این تکنیک ها به تناسب حال و هوای موضوع و جامعه به کرات استفاده می کنند که اهم آنها عبارت اند از:

- بزن دررویی: به این معنی که برخی از نمایندگان، که در موضع سوء استفاده از امکانات دولتی و قدرت قانونی خود هستند و تریبون و فرمانداری را در اختیار دارند به تناسب فضا، موضوعی را نسبت به پروژه ای، شخصی، جریانی یا نوشته ای مطرح می کنند و مردم و نخبگان و پاسخ دهندگان را با انبوهی از سوالات و استدلال ها و... که حق بیان و دفاع دارند جا می گذارند و خود گزارش کامل به بالادستی ارائه می دهند و می روند سراغ موضوعی دیگر.

- حمله تدافعی: در این تکنیک، معتقدند که بهترین دفاع، حمله است. قبل از آنکه گروهی به اسم اصولگرا به انتخابات ورود پیدا کنند با حمله ای شتابزده آن ها را جریان انحرافی بخوانند، قبل از اینکه نامزدی احتمالی کسب شهرت کند با حمله ای رابطه گرا، پرونده اش را رونمایی و محکوم کنند و...

- تظلم: مظلوم نمایی کردن و دست به قلم بردن و از مردم درخواست کمک کردن و با عجز و لابه تلاش خود را صادقانه و مخلصانه جلوه دادن و خود را به دلیل تحریم اقتصادی و کمبود بودجه و وجود اختلاف در میان شورای شهر و... از همه چیز مبرّا کردن و بعضاً گفتن اینکه ما اشتباه کرده ایم و اشتباه مان را قبول داریم و... یعنی نوعی بیچاره منشی و بدبخت نگونی را در میان مردم پخش می کنند تا ترحم و دل عده ای که احساس برایشان مقدس است را به دست آورند. گوشه چشمی و چند قطره اشک زلال نیز پای این تکنیک را تر و امضا می کند.

- دام و دانه: برخی از نمایندگان و شخصیت های سیاسی، پست و جایگاه یا امتیازی ویژه را برای فردی خاص در نظر می گیرند و پشت پرده را هماهنگ می نمایند تا فرد در آن گرفتار آید سپس طراح این برنامه، مشکل را شکل می دهد و طوری برخورد می کند که گره بازشدن مشکل نیز فقط در دستان وی است. مانند مشکل تراشی جهت اخراج از شهرداری و دانشگاه و تاکسیرانی و منبر مسجد و ... و بازخوانی فرد به جایگاه پیش یا پُستی دیگر با بار دین و منت بر قربانی قضیه.

- کارتِ بازی: اصطلاحاً به این تکنیک «با کارت دیگری بازی کردن» گفته می شود. در این شیوه، نماینده یا شخص سیاسی، چند مسئله را در جامعه پخش می کند مثل کنارگذر، میدان فوتبال، جریان انحرافی، کارخانه قند و سد و... و سپس روی هر موضوع مانورهای مشخصی داده می شود. این سبب می شود که موافق و مخالف صحبت کنند و در هر دو جبهه و طرف، نام شخصی خاص برده شود. یکی تبلیغ مستقیم و دیگری تبلیغ غیرمستقیم با اندکی آسیب که طبیعی است. پادزهر این تکنیک این است که اول- موضوعات مختلف آن حوزه و شهرستان مطرح گردند از بودجه حوزه علمیه اهل سنت، مجوز دانشکده مالی، مجوز باند فرودگاه گرفته تا بودجه چندباندسازی راههای ارتباطی به شهرهای همجوار، قضیه انتقال آب از بوکان و امتیازهای گرفته شده/ نشده در قبال آن، قضیه استیضاح ها و سرانجام امتیازهای گرفته شده/ نشده در ازای پس گیری نامناسب امضا، تفرقه افکنی در میان نامزدهای شورای شهر، عزل و نصب روسای مورد نظر و جناحی اداره ها، قضیه مطالبات فرهنگیان و برخورد با آن، تحریکات قومی در قضیه کوبانی و شنگال و...، خرید وفروش ملک و املاک نقاط مختلف شهرستان، ضعف عمران و آبادانی و خدمات رسانی شهری و جریان بودجه چند میلیاردی و غیره... دوم- نامزدهای احتمالی راه مستقیم خود را بپیمایند و در فرصت های مناسب و قانونی، به تشریح برنامه و اهداف و معرفی تیم خود بپردازند و درگیر این حواشی و برنامه های پنهان نگردند.

سوم- قضیه کنکور94 و تنزل و عقب گرد بوکان از منطقه 2 به 3، مبرهن است که به ضرر شهرستان به ویژه در درازمدت و به ضرر رشته های مطرح کشوری است. این سیاست برخی سازمان های آموزشی کشور برای کاهش ورودی شهرستانی ها به پایتخت و برترین دانشگاه های کشور و ماندن آن ها در همان مناطق بومی و همجوار و مراکز استانی و افزایش ظرفیت آنها است. سال هاست مورد اعتراض خانواده ها و متولیان آموزشی مناطق 1 است که چرا ما با صرف این همه هزینه در منطقه 1، فرزندانمان کمتر از شهرستانی ها پذیرش می شوند. دو مرحله اصلی اینجا مطرح است: یک- برخورداری از سهمیه برای پذیرش دو- پذیرش در نوع دانشگاه و سطح شهر . این به نظر درست می رسدکه در مرحله اول شانس قبولی دانش آموز سهمیه منطقه 3 بیشتر است اما در مرحله دوم باید گفت که به کدام دانشگاه و کدام شهرها و با چه ظرفیتی؟ تشریح تخصصی بیشتر این قضیه نیاز به مجالی دیگر دارد. مانور تعجب آور نماینده شهرمان بر این قضیه وارونه، ممکن است در کدام تکنیک های فوق جای بگیرد؟

این مطلب اختصاصی سایت زریان می باشد که در اینجا بازنشر شده است.