جامعه شناسی انتخابات در مناطق کردنشین

تاکنون تلاش های بسیاری شده تا رفتارهای انتخاباتی افراد مورد بررسی و مداقه قرار گیرد و از روی مطالعات و مشاهدات به تهیه و تنظیم نظریه هایی قابل تعمیم با توجه به شرایط زمانی و مکانی متعدد، برسند. سه حوزه اصلی یعنی جامعه‌شناسی، اقتصاد سیاسی و روانشناسی سیاسی، متولیان این نظریه پردازی هستند.در میان نظریه‌های گوناگون تحلیل رفتار انتخاباتی، نظریه‌هایی بر نقش تعلقات نژادی و روابط قومی، نظریه هایی بر اهمیت دل‌بستگی‌ها و هویت حزبی؛ نظریه‌هایی بر اهمیت عضویت گروهی و صف‌بندی اجتماعی؛ نظریه‌هایی مبتنی بر انتخاب عقلانی و محاسبه منافع شخصی و نظریه‌هایی بر انتخاب‌های فردی به وسیله تدبیر و کنترل ایدئولوژیکی تاکید دارند. ساموئل هانتینگتون (نظریه پرداز جنگ تمدن ها) انتخابات در کشورهای درحال توسعه را «انتخابات گیج‌کننده» و «انتخابات شگفت‌انگیز» می خواند. در جمهوری اسلامی ایران، رفتار انتخاباتی شهروندان با هیچ کدام از سه‌ دسته الگوی نظری جامعه‌شناسی، اقتصاد سیاسی و روانشناسی سیاسی، به صورت روشن و کامل، قابل تبیین نیست. بلکه رفتار انتخاباتی «پدیده‌ای زمان‌پرورده، زمینه‌پرورده و مکان‌پرورده است.» بدین خاطر نمی‌توان به نظریه ای جهان شمول دست یافت که چرایی و چگونگی و محتوای رأی‌دهی در کل کشور و حتی همه حوزه‌های انتخابیه درون یک واحد جغرافیایی مانند یک استان را مورد ارزیابی قرار داد. از روی رفتارهای انتخاباتی مناطق کردنشین، آمارهای موجود و شواهد عینی و تجربه همزیستی می توان استدلال کرد که مناطق مرزی کشور (مانند آذربایجان، کردستان، سیستان و بلوچستان و...) به طور عام و مناطق کردنشین غرب به طورخاص، طی ده دوره انتخابات ریاست جمهوری کمترین میزان مشارکت در بین استان های مختلف را دارا بوده اند.کردستان در پنج دوره جزو دو استان با کمترین میزان مشارکت بوده است.(جدول شماره1)

دوره

رئیس جمهور

زمان برگزاری

استان های غرب

تعداد واجد رأی

تعداد آراء مأخوذه

درصد مشارکت

درصد مشارکت کشور

دور1

ابوالحسن بنی صدر

5/11/1358

کردستان

460775

59100

83/12

۶۷/۸۶

به روایتی 42/67

آذربایجان غربی

836643

335569

11/44

دور2

محمدعلی رجایی

2/5/1360

کردستان

486931

212884

8/29

۶۴/۲۴

دور3

سیدعلی خامنه ای

10/7/1360

کردستان

486931

235980

46/48

۷۴/۲۶

دور4

دور5

دور6

دور7

سیدعلی خامنه ای

علی اکبر هاشمی رفسنجانی

علی اکبر هاشمی رفسنجانی

محمد خاتمی

25/5/1365

6/5/1368

21/3/1372

2/3/1376

۵۴/۷۸

۵۴/۵۹

۵۰/۶۶

۷۹/۹۲

دور8

محمد خاتمی

18/3/1380

کردستان

910364

486596

45/53

۶۷/۷۷

آذربایجان غربی

1726987

974181

41/56

دور9

محمود احمدی نژاد

3/4/1384

کردستان

1032306

385776و بعد 257643

37/37 و بعد 96/24

۶۲/۶۶ و به روایتی 3/61

و در دور دوم ۵۹/۸۲

آذربایجان غربی

1916929

843803 و بعد 712114

02/44 و بعد 15/37

دور10

محمود احمدی نژاد

22/3/1388

کردستان

۹۴۳٬۸۱۸

۶۱۰٬۷۵۶

جدول شماره 1- میزان مشارکت مناطق غرب کشور در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری

منبع: مقصودی، 1385

آذربایجان غربی

۱٬۸۸۳٬۱۴۴

۱٬۳۳۴٬۳۵۶

کرمانشاه

۱٬۲۳۱٬۶۷۲

۹۸۳٬۴۲۲


البته عواملی مانند جنگ تحمیلی، نبود امکانات کافی جمع آوری رای، اطلاع رسانی و تبلیغ ناکافی و... در دوره های قبل بر این کاهش درصد مشارکت تاثیرگذار بوده اند.

حداقل سه گرایش اصلی در اهداف و دلایل مشارکت در انتخابات مناطق کردنشین وجود دارند:

1- فرصت گرایان: عده ای از مردم که در تمامی طیف ها وجود دارند بر این باورند که طبق محاسبات خود و توصیه های برخی اشخاص و گروه ها به نامزد خاصی، در این دوره، گرایش و تمایل یابند و و علیرغم اعتقاد و میل باطنی، همکاری نمایند و با أشکال مختلف، در انتخابات شرکت کنند، بهتر است و می توان از این فرصت در آتیه استفاده نمود. این گروه مترصد و در کمین نشسته اند تا از اولین فرصت ممکن از این معادله و معامله به نفع خود و نزدیکان بهره برداری نمایند و حتی برخی پیشاپیش الک خود را نیز آویخته اند.عنصر عقلانیت و محاسبه گری، چندچهره نمایی، اولویت نفع و مصلحت شخصی و برنامه های مقعطی و فردگرایی در این گروه مشهود است. با عده ای خاص به قصد نشان دادن کار و فعالیت خود، عکس می اندازند (فرم گرا) و معمولاً شامل کارکردگرایان، پراگماتیست ها و تک صداگراها (مونولوگیست) بوده و رابطین بین مردم و دست اندرکاران و قشر خاص جامعه هستند. مانند برخی فرمانداران، رئیس و روسای ادارات، نماینده های مجلس شورای اسلامی و نخبه های اقتصادی.

2- مسلک گرایان: عده ای از مردم که با توجه به اعتقادات دینی، تعهد ملی و عصبیت قومی- زبانی و پایبندی به اصول زندگی خود، در انتخابات با میل و رغبت و انتخاب و اختیار خود شرکت می کنند و مسلک مشخص و متقنی دارند که بخاطر فرصت ها و شرایط خاص و تبلیغ رسانه ای مخالفان خارجی و خوشایند بدخواهان داخلی، به اصول نظام و مملکت و نامزد یا نامزدهای موردنظر و پسندشان پشت نمی کنند و حمایت خود را کتمان نمی نمایند. می توان به این گروه ثابتون هم لقب داد. چرا که مخالف نان به نرخ روزخوردن و رنگ عوض کردن و فردی برای تمام فصول بودن هستند. عنصر عرق و عصبیت و غیرت، ثبات، پایبندی و وفاداری و جمع گرایی در این گروه مشهود است. جز با عده ای خاص، برای نشان دادن مشارکت و اعتقاد، با همگان عکس می اندازند و مصاحبه می کنند و معمولاً شامل ساختارگرایان، محافظه کاران و چندصداگراها (دیالوگیست)، بزرگان خاندان ها، اهل علم و هنر و دیانت، کسبه و بازاری و تجار اصیل و اقشار سنّتی و باتجربه جامعه هستند. مانند اسلام خواهان ایرانگرا.

3- مُهرگرایان: عده ای از مردم که در تمامی طیف ها وجود دارند بر این باورند که شناسنامه یا مدارکشان، توسط مجریان رسمی انتخابات، مُهر بخورد و طبق محاسبات خودشان، از مزایا برخوردار و از محرومیت ها، مبرّا باشند. مفهوم مُهرخوردن در اینجا، کنایه از افرادی نسبتاً خنثی و بدبین است که استدلال کلی شان این است که وضعیت مملکت و بانیان و مجریان قانون و جامعه بدان ها مربوط نیست و یا از دست آنها کاری ساخته نیست. جریانات سیاسی را غیرقابل اعتماد و ازپیش تعیین و تنصیب شده می دانند. رای شان به راحتی تغییر می یابد و گوش به زنگ موج جامعه هستند که البته با ارتقای آگاهی سیاسی- اجتماعی و فرهنگی و آشنایی با حقوق قانونی می توان این گروه را به حداقل رساند. عنصر تظاهرو ترس، سن بالا و کم سوادی و ترجیح نفع شخصی در این گروه مشهود است. آهسته و سریع، پای صندوق های رای می روند و رغبتی به عکس و نظردادن و غیره نیستند و معمولاً شامل جبرگرایان، قضاوقدرگرایان و اقشار ضعیف جامعه، حاشیه نشینان، کارکنان و افراد تحت حمایت برخی نهادهای نظامی، اقتصادی و آموزشی هستند.

 

مشارکت سیاسی- اجتماعی، اهرم مطالبه حقوق

مناطق کردنشین با توجه به شاخص های کمّی و کیفی توسعه، در زمره جوامع سنتی، عقب نگاه داشته شده و در حال پیشرفت هستند. خاصیت این جوامع درخصوص مسئله ای مانند انتخابات بدین شکل است که دارای انبوه عظیمی از سرمایه اجتماعی- انسانی است اما کانالیزه نشده و در میان جامعه پخش و پراکنده شده است که انتخابات مجال و مجرایی برای این تمرین سیاسی- اجتماعی به شمار می آید. این مسلم و مبرهن است که مشارکت گسترده مردمی در انتخابات بیانگر تائید و حمایت از نظام و تداوم مشروعیت آن، انجام وظیفه شهروندی و لبیک به دعوت رهبری است که بازتابی جهانی خواهد داشت. اما کردها از قِبل این مشارکت به چه نتایجی دست می یابند؟

تاثیر رسانه های مختلف غیرایرانی، گسترش بحث و گفتگو در میان مردم، افزایش تحصیلات و آگاهی از یک طرف و وعده های رنگارنگی که از طرف نامزدهای مختلف دوره های متعدد ریاست جمهوری به کردستان داده شده و به اجرا و عمل درنیامده اند از سوی دیگر، سبب شده اند که شکاف مشارکت در سال های اخیر کاهش یابد و مردم مطالبات قانونی خود را از دولت بخواهند و بر آن اصرار بورزند و ثابت نمایند که ایران شامل تمام ایرانیان و برای تمام ایرانیان است و به رغم بهانه نبود امنیت در منطقه و جوسازی های بدخواهان، از اختصاص بودجه، امکانات مختلف بهداشتی، آموزشی و رفاهی بیشتر بهره مند شوند و در هژمونی و توزیع ساختار قدرت سیاسی کشور نیز بیشتر سهیم گردند و به این نتیجه رسیده اند که مناسبات قومی و خویشاوندی و طایفه گری که در سیستم انتخابات دوره های پیشین، عامل و فاکتور اصلی نامزدهای ریاست جمهوری بر سر میز مذاکره با نخبگان و بزرگان و تاثیرگذاران غرب کشور بود دیگر مانند گذشته کارساز نیست بلکه اجرای قانون و تمکین بدان، رفع تبعیض و اجرای عدالت، تقسیم بودجه و ارائه خدمات، دادن امتیاز و التزام به ولایت و نظام از شروط اساسی مناطق کردنشین برای هر یک از نامزدهای ریاست جمهوری است و این جامعه کنونی در جریان تغییر فرهنگی- تاریخی خود، آهسته و پیوسته به سمت همگرایی بیشتر پیش می رود. این قانون اجتماعی مطرح و قابل تعمیم است که جوامعی که دارای میزان بالایی از دموکراسی هستند میزان اختیار و انتخاب آزادانه مبتنی بر عقلانیت افزایش می یابد و مشارکت سیاسی به سمت میانگین کاهش می یابد. افزایش مشارکت کردها (از حدود13درصد دور اول به 53درصد دور هشتم و 64درصد دور دهم) ناشی از افزایش آگاهی سیاسی و افزایش مطالبات قانونی از دولت است چرا که هرچه نامزدی، آراء بیشتری کسب کند از وجهه و پشتوانه مشروعیتی بیشتری در داخل و مجامع بین المللی برخوردار خواهد بود از این رو هم هر گروه و قوم و استانی که مشارکت بیشتری داشته باشد می تواند به همان نسبت، مطالبه گر، مصرّ و پیگیر حقوق خود و حل مشکلات متعددش باشد.

تحقیق انجمن ژئوپلتیک ایران نشان داده که بین سال های 76 تا 84، عوامل اقتصادی، تاثیر رسانه‌ها، حقوق شهروندی، تغییر فضای سیاسی کشور و همچنین تغییر و تحولات سیاسی در کردستان عراق، بر کاهش سطح مشارکت مردم استان کردستان( از حدود 54درصد به حدود 24درصد در دور نهم سری دوم) تأثيرگذار بوده‌اند. مهمترين عامل داخلي اميد به تغيير فضاي سياسي کشور و مهمترين عامل تأثيرگذار خارجي نيز تغيير و تحولات صورت گرفته در مناطق کردنشين عراق و دستاوردهاي مهم آنان در چارچوب کشورشان بوده است و البته این روند طی دوره های بعد، سیر صعودی پیدا می کند.

سوالات متعددی درخصوص مشارکت و رفتارهای انتخاباتی از منظر علوم اجتماعی به ویژه با توجه به بافت مناطق مرزی، غربی و کردنشین، قابل طرح و بحث اند. ساز مخالف زدن و عدم مشارکت، در دراز مدت چه لزوم، نتایج و عواقبی به دنبال خواهد داشت؟ ضمانت اجرایی این فرمول مشارکت بیشتر و مطالبه بیشتر چیست؟ راهکارهای ارتقای آگاهی سیاسی- اجتماعی و عقلانیت و تدیّن در چارچوب قانون و نظام کشور که منجر به وحدت و انسجام ملی بیشتر شود کدامند؟دولت جدید درخصوص مناطق کردنشین چه برنامه، امتیازات و پیشنهاداتی دارد؟ و... که متاسفانه در این مجال مختصر نمی گنجند.

در پایان با توجه به همزمانی انتخابات شورای شهر وروستا با ریاست جمهوری، پیشنهاد می شود برای شورای شهر، از رای دادن به افراد کم تجربه، بی تخصص، بیکار، معلولیت شدید، غیرمردمدار، ترسو و چندچهره به شدت پرهیز شود تا فرصت های پیشرفت شهر و کشورمان هدر نرود و شورای شهر و ریاست جمهوری، آینه تمام نمای شعور سیاسی و فرهنگ اجتماعی مان باشد.انشاءالله.

 

جمع بندی

طی ده دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مناطق مرزی به طور عام مانند کردستان، آذربایجان، سیستان و بلوچستان و... و مناطق کردنشین به طور خاص مانند استان کردستان، به نسبت میانگین مشارکت کشور، دارای کمترین درصد میزان مشارکت بوده اند تا جایی که پنج دوره کردستان رتبه دوم مشارکت پایین را داشته است اما به مرور زمان این میزان مشارکت و سهیم و دخیل شدن در ساختار توزیع قدرت و بودجه به دلیل افزایش آگاهی عمومی، تاثیر رسانه های جمعی، گسترش مباحث و گفتگوهای بین مردمی، ارتقای تحصیلات و امکانات، اصل روان شناختی «مقایسه» خود با سایر جوامع، افزایش یافته است. مشارکت مردمی در انتخابات، بیانگر وجود اعتماد و امنیت در منطقه و بستر مناسب سرمایه گذاری و اختصاص بودجه و تسهیلات بدان است. مشارکت مردمی بالا در انتخابات، بیانگر اهمیت و اهتمام به سرنوشت کشور و مطالبه حق و حقوق قانونی خود از مجریان قانون یعنی دولت و زیرمجموعه اش است. انتخابات، مجرا و مجالی برای تمرین همگرایی سیاسی- اجتماعی در مناطق کردنشین در راستای حفظ و اعتلای کشور نیز می باشد. این مطلب بیانگر مختصر فرمول و استراتژی مشارکت بیشتر و مطالبه بیشتر در مناطق کردنشین از منظر جامعه شناسی سیاسی می باشد. عدم مشارکت عده ای از مردم در امر انتخابات نیز به دلایل مختلفی قابل تامل و تبیین است که بجای کتمان قسمتی از واقعیت، می توان با برگزاری نشست های قانونی و حضور نخبگان و فرهیختگان سیاسی- دینی و ترجیحاً بومی از طریق رسانه ها و نشریات بدان ها پاسخ های مناسب و مستدل داد تا اذهان عمومی، قانع و شفاف گردد.

 

منبع این مطلب

- شیخی، غفور (1392) جامعه شناسی انتخابات در مناطق کردنشین، دوهفته نامه سراسری جامعه کردستان، سال سوم، شماره 5، ص3