جلسات پانزدهم و شانزدهم

نگاهی كلي به تاریخچه بحث توسعه و نتايج حاصل

مقدمه

نظری اجمالی در تاریخ کشورهای توسعه نیافته دو مسئله عمده را برای ما روشن می سازد: اول اینکه اغلب  کشورهای توسعه نیافته در مقطعی از تاریخ خود یا مستعمره کشورهای توسعه یافته صنعتی امروزی بوده اند، و یا وابستگی اقتصادی _سیاسی نزدیکی با آنها داشته اند. مسئله دوم اینکه علل توسعه نیافتگی را بایستی در پدیده توسعه جستجو کرد، چرا که توسعه نیافتگی هنگامی بوجود آمد که توسعه یافتگی پدیدار گردید. در واقع توسعه یافتگی و وابستگی دو روی یک سکه واحد هستند و شناخت هر یک از این دو پدیده نیازمند شناسایی پدیده دیگر است. بنابراین گرچه «توسعه نیافتگی» از دو قرن پیش آغاز شده است، اما تنها پس از جنگ جهانی دوم توجه محافل رسمی بین المللی و علمای اجتماعی و بالاخره جامعه شناسان را به خود جلب کرده است.

دربیانیه افتتاحیه «مجمع عمومی» سازمان ملل متحد، در دسامبر 1961، پیشنهاد شد که دهه 1960 به عنوان اولین «دهه توسعه» مورد توجه قرار گیرد. در این بیانیه «رشد اقتصادی» مورد تاکید قرار گرفته و توصیه شده بود که «توسعه» یک فعالیت مشترک و بین المللی تلقی شده و نه یک مسئله رقابتی.

دومین «دهه توسعه» در قطعنامه (xxv) 2626 مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در 24 اکتبر 1970 به تصویب رسید «توزیع متعادل تر ثروت و درآمد» را مورد توجه قرار داده و بر این نکته تاکید کرد که: «رشد تولید ناخالص ملی» به تنهایی نمی تواند در فقر زدایی عامل موثری باشد. بدین ترتیب مسئله برابری و ریشه کن کردن فقر از طریق توزیع عادلانه درآمد هدف اصلی سیاست توسعه قرار گرفت. در قطعنامه مزبور آمده بود:«هدف نهایی توسعه باید فراهم آوردن فرصتهای بیشتری برای زندگی» باشد. متن بیانیه متشکل از هشت بند بود که هر یک ازبندها بخشی از مسائل اقتصادی_اجتماعی کشورهای در حال توسعه را مورد توجه قرار داده بود.

در دهه 1970 نظر محافل رسمی به مردم و توسعه انسانی جلب شد. در نتیجه، در سومین «دهه توسعه» از طرف اساتید «موسسه توسعه» دانشگاه ساسکس در بریتانیا این سئوال مطرح شد که آیا «مردم صرفاً ابزار توسعه هستند و یا هدف توسعه نیز می باشند؟» در همین دهه پروفسور دادلی سیرز، استاد «موسسه توسعه» دانشگاه ساسکس، در تعریف توسعه تجدید نظر بعمل آورد و مسئله توسعه را از دیدگاه «درونی» تجزیه و تحلیل کرد و در مقاله ای تحت عنوان «مفهوم نوین توسعه»، مفاهیم فقر، اشتغال، برابری، توسعه عادلانه درآمد را مورد توجه قرار داد. بدنبال دگرگونی و تحول در مفاهیم توسعه، انسان هم «وسیله» و هم «هدف» توسعه شناخته شد. (جامعه شناسی و توسعه .یوسف نراقی .1382: 82)

1- تاريخچه

همانطور که از مباحث بالا برمی آید توجه به توسعه و توسعه نیافتگی بطور جدی در نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه بوده است. اما پیش از آنکه بطور خاص وارد بحث توسعه و توسعه روستایی شویم بهتر است همانطور که در ابتدای بحث مطرح شد نظری به دیدگاههای جامعه شناسان در مورد تغییر و تحول جوامع بیاندازیم، چرا که مفهوم توسعه در دیدگاههای نظری جامعه شناسان اولیه در مباحث تغییرات و تحولات اجتماعی و دسته بندی آنها آمده است، تا بتوانیم با یک پشتوانه نظری قوی به مباحث خود ادامه دهیم.

دکتر ازکیا می نویسد: از لحاظ تاریخی پژوهشگران قرن نوزدهم، توسعه را در بیان تاریخ انسان بکار می بردند. اسپنسر و مارکس معتقد بودند که جوامع انسانی از مراحلی (پایین تر ) به مراحل (بالاتر) در حرکت هستند. این حرکت با چند قانون کلی و عمومی در مسیری مستقیم است. هر جامعه ای از این مراحل یا گذشته یا در حال گذشتن است و یا اینکه این مراحل یکنواخت را طی خواهد کرد. به بیان دیگر آنها در جستجوی کشف قوانین کلی برای چنین توسعه ای بودند. این دستاوردهای کلی و جهانی از تاریخ انسان، با خوشبینی همراه بوده است، حتی بعضی از این پژوهشگران «مرحله اول» تاریخ بشر را به کمال مطلوب رسانده بودند و اکثراً اعتقاد داشتند که گذار از یک مرحله به مرحله دیگر موجب پیشرفت انسان در جهات مختلف خواهد شد، چه در زمینه مادی و چه در زمینه فرهنگی و عقلایی کردن انسان. (ازکیا و غفاری.1368: 79)

 

2-مفهوم توسعه

به هر حال هر مفهوم علمی بصورت خلق الساعه بوجود نمی آید بلکه بطور ضمنی در اندیشه های متفکران پیشین به نوعی مطرح شده اند و به مرور زمان با جزئی تر شدن علوم و تخصصی تر شدن آنها کسانی وارد ریز مسائل شده اند و پس از مدتی می بینیم که یک گرایش جدیدی در علوم بوجود می آید. اصطلاح  و مفهوم توسعه نیز از این قاعده مستثنی نیست، این اصطلاح بصورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از« لفاف» است. در قالب نظریه نوسازی، لفاف همان جامعه سنتی و فرهنگ و فرهنگ و ارزشهای مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از این مرحله سنتی خارج شوند. در تعریف توسعه نکاتی را باید مد نظر داشت که مهمترین آنها عبارتند از اینکه اولاً توسعه را مقوله ارزشی تلقی کنیم، ثانیاً آن را جریانی چند بعدی و پیچیده بدانیم، ثالثاً به ارتباط و نزدیکی آن با مفهوم بهبود[1] توجه داشته باشیم. (ازکیا ، 1384 : 8 )

 

 3-تعاریف اندیشمندان مختلف از توسعه

  3-1-مایکل تودارو:

توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی ونیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق است. توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواسته های افراد و گروههای اجتماعی در داخل نظام، از حالت نا مطلوب زندگی گذشته خارج شده و بسوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی بهتر است، سوق می یابد.  (مایکل تودارو : 135 )

3-2-برنشتاین:

تلاش برای ایجاد توسعه بار ارزشی به همراه دارد که کمترکسی با آن مخالف است. اشتیاق برای غلبه بر سوء تغذیه، فقر و بیماری که از شایع ترین و مهمترین دردها ی بشری هستند از جمله اهداف توسعه به شمار می رود.

3-3- دادلی سیرز:

رئیس موسسه اطلاعات توسعه ای دانشگاه ساسکس، توسعه را جریانی چندبعدی می داند که تجدید سازمان وسمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی_ اجتماعی را به همراه دارد. به عقیده وی توسعه علاوه بربهبودمیزان تولید و درآمد، شامل دگرگونی اساسی در ساختهای نهادی، اجتماعی اداری و هچنین ایستارها و وجه نظرهای مردم است. توسعه در بسیاری ازموارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز دربر می گیرد. ( از کیا، نظریه های توسعه نیافتگی، نامه علوم اجتماعی، شماره 1 : 183 )

3-4- میسرا:

محقق و صاحب نظر هندی نیز تعریفی از توسعه داده که در آن بر ابعاد فرهنگی تاکید شده است. به نظر او توسعه از دستاوردهای بشر و پدیده ای است با ابعاد مختلف، توسعه دستاورد انسان محسوب میشود و در محتوا و نمود دارای مختصات فرهنگی است. هدف از توسعه ایجاد زندگی پر ثمری است که توسط فرهنگ تعریف میشود. به این ترتیب می توان گفت که توسعه دستیابی فزاینده انسان به ارزشهای فرهنگی خود است. (ازکیا و غفاری. جامعه شناسی توسعه. 1384: 9 )

4- انواع و اقسام و جوانب توسعه

تمام اندیشمندان و متخصصان توسعه، توسعه را امری چند بعدی دانسته که دارای جنبه های کلی و اساسی است، که شامل زمینه های اصلی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و انسانی است. به همین دلیل یک بازبینی کلی از جنبه های فوق الذکر از دیدگاه اندیشمندان باعث غنای هرچه بیشتر بحث خواهد بود.

4-1- توسعه ناموزون: اين اصطلاح از آقاي دكتر سيف اللهي است و آن «عبارت است از دگرگوني نامتعادل و غيرمتوازن كه در بخش هاي اقتصادي، مناطق جغرافيايي، شهري و روستايي، و ساير ساختارهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي جامعه رخ مي دهد و موجب ناهماهنگي هاي اقتصادي- اجتماعي در جامعه مي گردد.» (سيف اللهي، 1381، 37)

4-2-توسعه اقتصادی:

 توسعه اقتصادی[2] از مفاهیمی است که اغلب با مفهوم رشد اقتصادی یکی شمرده می شود، در حالی که بین این دو مفهوم تفاوتهای قابل ملاحظه ای وجود دارد. رشد اقتصادی در برگیرنده شاخصهای کمی اقتصادی است، لکن توسعه اقتصادی متضمن فرآیندهای پیچیده تری است، به گونه ای که این مفهوم با مفاهیمی چون تغییر و تحولات اقتصادی نزدیکتر است تا مفهوم رشد اقتصادی. (ازکیا و غفاری.1384 :44)

مک لوپ می گوید: توسعه اقتصادی عبارت است از کاربرد منابع تولیدی به نحوی که موجب رشد بالقوه مداوم درآمد سرانه در یک جامعه بشود. و نیز اظهار شده که توسعه اقتصادی فرآیندی است که طی آن مبانی علمی وفنی تولید از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن متحول می شوند. (همان: 45 )

 

4-3-توسعه اجتماعی:

توسعه اجتماعی از مفاهیمی است که با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوندی تنگاتنگ دارد و در ابعاد عینی بیشتر ناظر یر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقرزدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد. براین مبنا است که گفته شده «منظور از توسعه اجتماعی اشکال متفاوت کنش متقابلی است که در یک جامعه خاص همراه با توسعه تمدن رخ می دهد. توسعه اجتماعی و توسعه فرهنگی جنبه های مکمل و پیوسته یک پدیده اند و هردونوع الزاماًبه ایجاد وجوه تمایز فزاینده جامعه منجر می شوند.(توسلی.1372 :438)

... در دوره جدید مباحث مربوط به جامعه مدنی، دموکراسی اجتماعی، عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی موضوعات محوری توسعه اجتماعی را تشکیل می دهند. (ازکیا و غفاری. 1384 : 48)

 

 4-4- توسعه فرهنگی:

مفهوم توسعه فرهنگی[3]در اوایل دهه 1980 به بعد از طرف یونسکو بعنوان یک سازمان فرهنگی در مباحث توسعه مطرح شده و از مفاهیمی است که نسبت به سایر بخشهای توسعه چون توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی و توسعه سیاسی از ابعاد و بار ارزشی بیشتری برخوردار است و تاکید بیشتری بر نیازهای غیر مادی جامعه دارد. بنابراین فرآیندی است که در طی آن با ایجاد تغییراتی در حوزه های ادراکی، شناختی و گرایشی انسانها، قابلیتها و باورها شخصیت ویژه ای را در آنها بوجود می آورد که حاصل این باورها و قابلیتها، رفتارها و کنشهای خاصی است که مناسب توسعه می باشد.به عبارتی حاصل فرآیند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خرده فرهنگهای نامناسب توسعه ای است. (ازکیا و غفاری.1384 :48)

 4-5-توسعه سیاسی:

توسعه سیاسی[4] از مفاهیمی است که پس از جنگ جهانی دوم در ادبیات توسعه مطرح شده است و حوزه بحث مهمی را در علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی تشکیل می دهد. در ارتباط با فضای عمومی این واژه دیدگاههای مختلفی وجود دارد. توسعه سیاسی به نظر برخی از افراد،شرایط سیاسی لازم و اساسی برای توسعه اقتصادی و صنعتی است. بدین ترتیب توسعه سیاسی، ایجادشرایط سیاسی و حکومتی لازم برای تحقق کارآیی اقتصادی بیشتر است.

به نظر لوسین پای که از صاحب نظران بنام توسعه سیاسی است، توسعه سیاسی حداقل در پنج معنای مختلف زیر بکار برده شده است:

1.     استلزامات سیاسی توسعه اقتصادی. سیاست نمونه جوامع سنتی.

2.     نوگرایی سیاسی.  عملکرد ملت _ کشور.

3.     توسعه اقتصادی _ اداری.  بسیج عمومی و مشارکت.

4.     استقرار دموکراسی.  تغییر و تحول منظم و با ثبات.

5.     بسیج و قدرت. (ازکیا و غفاری.1384 :50)

 

 4-6- توسعه انسانی:

در سالهای اخیر برنامه های توسعه اقتصادی و عمرانی از این جهت که در نیل به اهداف توسعه ای چون رفاه و بهزیستی انسانها و بالا بردن کیفیت موفق نشدند و عمده تاکید آنها بر شاخصهای کمّی چون افزایش درآمد ملی و درآمد سرانه بود، مورد نقد و موشکافی قرار گرفتند. این امر بخصوص از طرف محافل بین المللی چون سازمان ملل مورد توجه ویژه ای واقع شد که حاصل چنین توجهی طرح مفهوم توسعه انسانی است، که در چارچوب آن، هدف اساسی توسعه که ایجاد محیطی توانبخش برای مردم است تا بواسطه آن از حیاتی طولانی، سالم و خلاق برخوردار شوند، مورد توجه قرار گرفته است. سازمان ملل برای اولین بار گزارشی را تحت عنوان توسعه انسانی در سطح جهان منتشر کرد که در آن اهمیت توجه به توسعه انسانی، تعریف توسعه انسانی و چگونگی سنجش انسانی همراه با آمارها و شاخصهای مربوط به توسعه انسانی در سطح جهان مورد بحث واقع شده بود. (همان: 52)

در گزارش توسعه انسانی 1990 سازمان ملل در تعریف توسعه انسانی چنین آمده است: توسعه انسانی روندی است که طی آن امکانات افراد بشر افزایش می یابد. هرچند این امکانات با مرور زمان می تواند اساساً دچار تغییر در تعریف شود، اما در همان سطوح توسعه، مسئله بنیادین برای مردم عبارت است از: برخورداری از زندگی طولانی همراه با تندرستی، دستیابی به دانش و توانایی و توانایی نیل به منابعی که برای پدید آوردن سطح مناسب زندگی لازم است. چنانچه این سه امکان غیر قابل حصول بماند، بسیاری از موقعیت های دیگر زندگی دست نیافتنی خواهد بود. اما توسعه انسانی به همین جا ختم نمی شود، انتخابهای دیگر نیز نزد مردم از ارزش والایی برخوردارند، مانند آزادی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، داشتن فرصت و موقعیت برای دستیابی به نقش خلاق و سازنده، برخورداری از حیثیت و منزلت شخصی و حقوق انسانی تضمین شده .

... در بحث از چگونگی اندازه گیری و سنجش توسعه انسانی علیرغم شاخصهای عدیده ای که می توانند در ارتباط با توسعه انسانی مطرح شوند و از طرفی بدلیل فقدان آمارهای لازم بخصوص در مورد بخشهای توسعه نیافته جهان، پیشنهاد شده که فقط بر روی سه شاخص کلیدی طول عمر، سطح دانش و سطح معاش آبرومند تاکید شود و مطرح شده که این سه شاخص بسیاری از ابعاد و جنبه های مربوط به کیفیت زندگی را در بر می گیرند. (همان:54)

4-7- توسعه پایدار:

مفهوم توسعه پایدار[5] مفهومی است که در سالهای اخیر در ادبیات جامعه شناسی مطرح شده است. در سمپوزیمی که در سال 1991 در لاهه برگزار شد، در مورد مفهوم توسعه پایدار آمده است: اگر منظور از توسعه، گسترش امکانات زندگی انسانهاست، این امر نه تنها در مورد نسل حاضر بلکه برای نسلهای آینده نیز باید مد نظر باشد.

منظور از توسعه پایدار تنها حفاظت از محیط زیست نیست، بلکه مفهوم جدیدی از رشد اقتصادی است. رشدی که عدالت و امکانات زندگی را برای تمام مردم جهان و نه تعداد اندکی افراد برگزیده است. در فرآیند توسعه پایدار سیاستهای اقتصادی،  مالی، تجاری، انرژی، کشاورزی، صنعتی و ... به گونه ای طراحی می شود که توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را تداوم بخشد. بر این اساس دیگر نمی توان برای تامین مصارف جاری، بدهی های اقتصادی که باز پرداخت آن بر عهده نسلهای آینده است، ایجاد کرد. در نهایت توسعه پایدار به معنی عدم تحمیل آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و یا زیست محیطی به نسلهای آینده است. ( همان : 60)

 

4-7-1- توسعه پايدار و شاخص ها و تعاريف آن

توسعه پايدار[6]در حقيقت ايجاد تعادل ميان توسعه و محيط زيست است.

در سال 1980 براي نخستين بار نام توسعه پايدار در گزارش سازمان جهاني حفاظت از منابع طبيعي (IUCN) آمد. اين سازمان در گزارش خود با نام استراتژي حفظ منابع طبيعي اين واژه را براي توصيف وضعيتي به كار برد كه توسعه نه تنها براي طبيعت مضر نيست، بلكه به ياري آن هم مي‌آيد.

پايداري مي‌تواند چهار جنبه داشته باشد: پايداري در منابع طبيعي، پايداري سياسي، پايداري اجتماعي و پايداري اقتصادي.

در حقيقت توسعه پايدار تنها بر جنبه زيست محيطي اتفاقي تمركز ندارد بلكه به جنبه‌هاي اجتماعي و اقتصادي آن هم توجه مي‌كند. توسعه پايدار محل تلاقي جامعه، اقتصاد و محيط زيست است.

يكي از مهمترين رويدادهاي بين‌المللي كه در زمينه توسعه پايدار وجود دارد، نشست جهاني توسعه پايدار(WSSD) است. در اين نشست توافق‌هايي در زمينه توسعه پايدار ميان شركت‌كنندگان انجام شد.

كاهش تعداد افرادي كه دسترسي به آب ندارد به نصف تا سال 2015 ميلادي، به حداقل رساندن مواد شيميايي كه بر سلامتي انسان و طبيعت اثرات مخرب مي‌گذارند تا سال 2020 ميلادي، نصف كردن سرعت كاهش ذخيره‌هاي دريايي و رساندن منابع دريايي به سطحي پايدار تا سال 2015 ميلادي، كاهش روند از بين رفتن تنوع طبيعي تا سال 2010 ميلادي، افزايش پايداري در استفاده از انرژي‌هاي تجديدشونده و برنامه‌ريزي براي تدوين برنامه‌اي 10 ساله در مورد توسعه پايدار از اصلي‌ترين توافقات اين نشست بود.

هرچند اين روزها بسياري از دولتمردان و فعالان زيست محيطي به دنبال رسيدن به توسعه پايدار هستند، اما برخي فعالان زيست محيطي اين گزينه را براي حفظ محيط زيست كافي نمي‌دانند.

آنها معتقدند در با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بين بردن منابع در جهان واژه "توسعه پايدار" مناسب نيست و بايد از لفظ جايگزيني چون "پايداري توسعه" استفاده كرد تا اين مفهوم در ذهن تداعي نشود كه قرار است منابع جديدي توليد شود.[7]

 

4-7-2- ویژگی های جامعه دارای توسعه پایدار

داراي محيط سالم (هوا ،آب و غذاي سالم) است

شهروندان آگاه در برنامه هاي بهبود جامعه خود مشاركت مي كنند.

مبتني بر اقتصاد محلي توانمند است.

داراي بخش صنعت و بازرگاني آگاه نسبت به مسئوليتهاي اجتماعي در خدمت رساني به جامعه است. 

دسترسي عادلانه به غذا،سرپناه و مراقبتهاي بهداشتي،حمل و نقل و شغل مناسب براي همگان وجود دارد 

داراي منابع محلي براي تامين غذا و انرژي هاي تجديد پذير است.

شهروندان شيوه زندگي سالم  در زمينه فعاليتهاي جسماني و فرهنگي دارند

تصميم گيريها در بخش دولتي و خصوصي بر اساس تاثيرات  بلند مدت تصميم هاست.

رهبري قوي،منابع وبرنامه های آموزشی مستمر، از اهداف توسعه پايدار پشتيباني مي كنند.

شهروندان پايبند به اصول اخلاقي،ايمان و اميد به داشتن دنيايي بهتر هستند.[8]

مفهوم توسعه پايدار نخستين بار به ­واسطه خطرات و عواقب مخرب زيست­محيطي ناشي از فعاليت­هاي کشورهاي توسعه­يافته در جهان مطرح شد. اما به تدريج دامنه شموليت اين مفهوم -که امروزه به عنوان يک پارادايم از آن ياد مي­شود- به دليل پيشتازي کلان­شهرها در تحقق توسعه ملي و برخورداري آن­ها از زيرساخت­هاي مختلف تکنولوژيکي و ارتباطي از بحث محيط زيست فراتر رفته و ابعاد گوناگوني چون پايداري­هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را نيز به خود گرفته است.

با توجه به ابعاد گسترده پارامترهاي تأثيرگذار در مديريت شهرهاي بزرگ، بايد اذعان کرد که در عمل نهادهاي متعددي اعم از سياست­گذار، مجري، مشاور و غيره در به ثمر رساندن اهداف توسعه در شهرها به ايفاي نقش مي­پردازند. اين خصيصه همواره مديريت شهرها را با بحران "عدم يکپارچگي در مديريت و بروز تداخلات سياستي" روبه­رو ساخته است که نتيجه­ اين امر چيزي جز اتلاف هر چه بيشتر منابع و ازهم گسيختگي مديريت شهرها نخواهد بود.

بنابراين يکي از اهداف مهم توسعه پايدار، تبيين و به­کارگيري سياست­هايي همسو و فراگير در جهت دستيابي به مديريت کارا و يکپارچه در کلان­شهرها است که اين امر مي­تواند امکان تجربه زندگي با استانداردهاي بالاي کيفيتي را براي شهروندان فراهم کند.

 در سال "حرکت به سوي اصلاح الگوي مصرف" اولين کنفرانس بين­ المللي "مديريت شهري با رويكرد توسعه پايدار" به دنبال آن است تا با گردهم­ آوردن تمامي دست اندرکاران و ذينفعان فعال در حوزه مديريت کلان­شهرها، علاوه بر تبيين مفاهيم و اهداف توسعه پايدار در سطح کلان، در جهت تحقق "مدل جامع توسعه پايدار در ­شهرهاي بزرگ" با تأکيد بر نقش و جايگاه کليه ذينفعان در عرصه­هاي عمومي، دولتي و خصوصي گام برداشته و زمينه تحقق حکمروايي شهري را فراهم نمايد. [9] (دانشگاه صنعتی شریف، گروه مطالعات توسعه).



[1] Improvement

[2] Economic development

[3] Cultural development

[4] Political development

[5] Sustained development

[6] Sustainable Development

[7] http://www.cloudysky.ir/page/viewtopic.php?lang=fa&part=article&id=495

[8] http://sustainability.blogfa.com/

[9] http://www.iranicds.ir/farsi/view.aspx?vid=56&src=index