مونوگرافی یا تک نگاری
غفور شیخی
 
توجه : این فایل از دو قسمت اصلی ( اول: چرایی روش تک نگاری ؛ دوم: چگونگی روش تک نگاری) تشکیل شده است که هر کدام به شرح زیر ارائه می گردد:
قمست اول ) چرایی روش :
اهداف و انتظارات این قسمت: چنین انتظار می رود که بتوانیم
1-گرایشها و شاخه های متعدد انسان شناسی را با معادل های انگلیسی آنها نام ببریم.
2- تفاوت های آکادمیک میان شاخه های متعدد انسان شناسی را توضیح دهیم.
3- با استفاده از نمودار و جدول این تفاوت ها را تجزیه و تحلیل نماییم.
4- بزرگان مردم شناسی و نام نظریه های آنها را ذکر کنید.
5- نظر دانشمندانی چون مارسل موس، مالینوفسکی، دو سوسور و براون را در خصوص مردم شناسی و جهت ها و اهداف آن مقایسه کنید.
6- برای تحقیقات مردم شناسی،مردم نگاری و تک نگاری در صورت لزوم از چه نظریات جامعه شناسی می توان بهره برد؟
7- مهارتهای چهارگانه ی مورد نظر اسپردلی و مک کوردی را با بیان مثالی کاربردی تشریح نمایید.
کلید واژه های بحث:
مردم نگاری(Ethnography )، مردم شناسی(Ethnology )، انسان شناسی(Anthropology)، مردم شناسی اجتماعی Social Ethnology  ، تطور گرایی  Transformism، اشاعه گرایی Diffusionism ، فرهنگ گرایی Culturalism، کارکردگرایی Functionalism، ساخت گرایی Culturalism
مقدمه:
انسان شناسی در حالت کلی از این اصل پایه ای حرکت می کند که نوع بشر دارای یگانگی است. به عبارت دیگر انسان شناسی انسان را به مثابه موجودی واحد مورد بررسی قرار می دهد. (کلود ریویر، 1384 : 19) پس مبرهن است که بررسی انسان تنها در یک بعد نمی گنجد و این بررسی دقیق علمی تنها یک جنبه یا بعد از وی را در بر نمی گیرد بلکه ممکن است ، تحقیقات ، عادی ترین و ریزترین ماده ی مصرفی ( مانند یک نوع ماهی غالب در بندر لنگه ) را تا بزرگ ترین کارخانجات و زرادخانه های تسلیحاتی آمریکا و ویژگی های روانی و فرهنگی انسان را دربر گیرد.انسان تنها نیست و در کنش با دیگران و چرخه ی تاثیر وتاثر زیست بوم نیز قرار دارد علاوه بر این از نظر زمانی نیز موجودی راکد و ایستا نبوده و بر گرده ی گذر دالان های دوار تاریخ سوار و در حرکت است. و این همه در یک رشته ی علمی نمی گنجد.
می گویند انشتین اظهار می دارد که من بر شانه ی غول های بزرگ گذشته سوار بودم که توانستم فرمول ها و قوانین مهم را کشف کنم. نظریات ابطال نشده ی دانشمندان هر رشته به منزله ی چراغ راهی است که ما را از دوباره کاری و رفتن قدم های رفته و کانال های کوره راهی باز می دارد. بررسی سیر اندیشه ی دانشمندان و مقایسه ی نظرات آنها همان قمست تئوریکی است که تنه ی شکل گیری آن دانش را نشان می دهد که سعی شده است در انتها بسیار مختصر تحت عنوان مردم شناسی در کارهای بزرگان جامعه شناسی و مردم شناسی بدان اشاره شود.
 اگر انسان شناسی را بطور معمول تقسیم بندی کنیم هم محدوده ی مطالعاتمان دقیق تر خواهد بود و هم مسیر حرکتمان مشخصتر.پس با هم نگاهی می اندازیم به پیشینه ی این علم و تقسیمات شاخه ها و شعبه های آن.
 
1-تفاوت های مردم نگاری[1]و مردم شناسی[2]و انسان شناسی[3]
 انسان شناسی سعی می کند یک زمینه ی جامع و گسترده باشد و آن مطالعه ی جامعه ی خود ما یا حتی غرب محدود نیست. ما سعی می کنیم با مطالعه ی اسکیموهای گروئنلند تا ابوریجنی Aborigines های استرالیا درکمان را از انسان ارتقاء دهیم. انسان شناس چه انسان ماقبل تاریخ را مطالعه کند و چه هیات مدیره ی یک شرکت بزرگ را در همه حال سعی می کند مشابهتها و تفاوت های موجود را در رفتارها کشف کند و خود را به چند مدل یا نظریه ی توضیحی محدود نمی کند. هدف اصلی انسان شناسی ، توصیف ، طبقه بندی ، مقایسه و توضیح این مشابهتها و تفاوت هاست (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 : 23 )
دلیل آن که در مردم شناسی .........
 
برای تهیه فایل کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک فرمایید. موفق باشید.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
با واژگان مترادفی چون مردم نگاری، انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی ...روبه رو می شویم نخست اختلاف های اندکی است که از لحاظ موضوع، روش و جهت گیریهای خاص این یاآن کشور وجود داشته است.
مردم نگاری را باید نخستین مرحله یعنی مرحله ای به شمار آورد که داده ها جمع آوری می شوند.مردم شناسی مرحله ی بعدی است که این داده ها نخستین تالیف ها را می سازند و سرانجام در سومین مرحله ، انسان شناسی قرار می گیرد که به تعمیم نظری موضوع پس از مقایسه هایی که در پژوهش انجام شده است، می پردازد. (کلود ریویر، 1384: 26)
در حالی که همه ی اهداف مردم شناسی مهم هستند و برای رسیدن به آنها طرق مختلفی وجود دارد به طور روز افزون آشکار می شود که در مردم نگاری ، توصیف از اهمیت اساسی برخوردار است . دانشجویی که به کار تحقیق میدانی مشغول است نباید مردم نگاری را با مردم شناسی اشتباهی به کار گیرد.برای رشد انسان شناسی یک علم توصیف فرهنگی اهمیت زیادی دارد و همانطور که والاس Wallace اظهار داشته است درانسان شناسی فرهنگی تمام نوشته های نظری و تطبیقی به توصیف دقیق و کامل مردم نگاری بستگی دارد.
                          جدول 1 – تفاوت مردم نگاری و مردم شناسی
اهداف مردم شناسی فرهنگی
1 مردم نگاری                          توصیف        Description
مردم شناسی                                      توضیح         Explanation
مقایسه          Comparison
طبقه بندی    Classification
منبع : پژوهش فرهنگی ( مردم نگاری در جوامع پیچیده) ، پ.اسپردلی ، ص 25
 
2- موقعیت مردم شناس:
موقعیت مردم شناس مانند مهندسی است که نخست طرح و نقشه ای را در ذهن مجسم می کند و بعد طی یک سلسله اعمال حساب شده آن را به مرحله ی اجرا در می آورد یعنی عملا کار می کند و تنها دقت و صحت منطقی طرح و نقشه را کافی نمی داند.امکان استفاده از تجربه ی درونی شخص روی خود( روش ذهنی) یکی از روشهایی است که پژوهشگر می تواند به وسیله آنها به نتایج تجربی نهایی که علوم طبیعی و علوم انسانی اهمیت یکسانی برای آن قائلند ، برسد. (تقوی ، 2536 :15)
 
3- وظیفه ی مردم شناس:
مردم شناسی وظیفه ی کارکردن بر مواد گردآوری شده به وسیله ی مردم نگاری بر عهده دارد. برای این امر ، مردم شناس پس از تحلیل و تفسیر این مواد، آنها را در سطح یک تالیف نظری که خود بر مطالعات تطبیقی استوار است بررسی نموده و با ساخت الگوهایی، خواص صوری آنهارا مورد بررسی و پژوهش قرار می دهد.
مردم شناسی ، فرهنگ را در دو بخش مادی و معنوی مطالعه می نماید.اگر انسانها به وسیله نمادها و علایم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند درین صورت برای مردم شناسی که عبارت است از بررسی ارتباط انسان با انسان، همه چیز عبارت خواهد بود از نماد (Symbol)و علامت(Sign).[4]
نخستین موضوع مورد مطالعه ی مردم شناسان،جوامع باستانی(Ancient) یا ابتدایی(Primitive) بود.[5]چون بر این باور بودندکه از اصالت و شفافیت برخوردارند. (کلود ریویر، 1384 : 19)
واژه ی مردم نگاری نخستین بار در سال 1810 توسط یک مورخ آلمانی به نام ب.ث.نیبر(B.C.Niebur) و واژه ی مردم شناسی به سال 1787 از سوی یک معلم اخلاق سوئیسی به نام شوان (Chavanne) به کار گرفته شد.
در حال حاضر بریتانیایی ها واژه ی (Anthropology) را به صورت معادلی با واژه ی (Ethnologie) در زبان فرانسه بکار می برندو واژه ی ( Ethnology) را به مطالعه ی مسایل مربوط به منشا، بازسازی گذشته ها، اشاعه ی مشخصات فرهنگی و تماس هایی به کار می برند که مستقیماً ارتباطی با مطالعه بر نهادهای اجتماعی ندارند. (کلود ریویر، 1384: 27)
اشتراوس نیز در خصوص مردم شناسی اجتماعی چنین اظهار نظر می کند که:«پنجاه سال پیش از آنکه ما تصمیم به تاسیس کرسی مردم شناسی اجتماعی بگیریم سرجیمز جورج فریزر[6] سخنرانیی مربوط به گشایش نخستین کرسی مردم شناسی را برای نخستین بار در سراسر جهان در دانشگاه لیورپول بعمل آورد.پنجاه سال پیش از آن یعنی 1858 نیز فرانتس بوآس[7] در آمریکا و امیل دورکیم[8] در فرانسه دیده به جهان گشوده بودند که حق تقدم آنان اگر نه به عنوان بنیان گذار، دست کم به عنوان طراحان اصلی مردم شناسی اجتماعی از طرف مردم شناسان پذیرفته شده است.» (تقوی ، 2536 :8)
 
4- نظریات بزرگان مردم شناسی/نگاری و جامعه شناسی
4-1-  مارسل موس[9] و مالینوفسکی[10] :
اشتراوس می گوید:«کسی را سراغ نداریم که به عنوان شاگرد و پیرو به اندازه ی مارسل موس از دورکیم در مقام یک استاد قدردانی کرده و راه وی را ادامه داده باشد.او در آغاز کار (1924)اظهار داشت که« جامعه شناسی جزو مردم شناسی است» و اگر اشتباه نشود موس نخستین کسی بود که در سال 1938 واژه ی "مردم شناسی اجتماعی" را در فرانسه به کار برد.» (تقوی ، 2536 :9)
جامعه شناسی عملی موس جامعه ها را همچون جهانگردان و قوم نگارانی که بطور موقت و کوتاه در زندگی این جوامع مشارکت می کنند و با شتاب می گذرند، مورد مطالعه قرار می دهد.به عقیده ی موس هدف و اصول مطالعه ی انسان باید درک کل گروه و تمام رفتارهای آن باشد. (تقوی ، 2536 :12)
موس مردم شناسی را بررسی خصوصیات مشترک انسان می داند.از نظر او افراد انسانی به کمک نمادها و سمبولها با همدیگر ارتباط برقرار می کنند...زیرا غرایز یکسانی دارند. (تقوی ، 2536 :45)
بی تردید این دو تن به کمک همدیگر ( موس به عنوان نظریه پرداز و مالینوفسکی به عنوان تجربه گر) مدارک و مبانی تشکیل دهنده ی دانش های مردم شناختی را در دسترس دانشدوستان قرار دادند.مالینوفسکی روی مشارکت جدی و واقعی قوم نگار درزندگی و اندیشه ی جوامع ابتدایی تاکید می کند در حالیکه مارسل موس اظهار می دارد که آنچه اساسی است تحرک همگانی است یعنی مرحله ی فعال و لحظه زودگذری که در آن جامعه نسبت به خود آگاهی حاصل می کند و انسان از طریق روابط چهره به چهره به وضعیت خود پی می برد. (تقوی ، 2536 : 13)
مارسل موس با تحقق بخشیدن هدف های دورکیم ، مردم شناسی را از تقابل و تضاد غیر واقعی و دروغینی که متفکرانی چون دیلتای[11] و اشپنگلر[12] میان تبیین علوم طبیعی و علوم انسانی قایل شده بودند رهانید.
موضوع اساسی و مورد بحث مردم شناسی اجتماعی تبیین و درک علی متقابل پدیده ها نیست. بلکه موضوع آن عبارت است از روشن کردن نکته ای که ممکن است از نظر عینی درو و غیر قابل دسترس و از نظر ذهنی محکم باشد. (تقوی ، 2536 :15)
 
4-2-  فردیناند دو سوسور[13] و رادکلیف براون[14]:
کسی دقیق تر از فردینان دو سوسور به تعریف مردم شناسی اجتماعی موفق نشده است.قلمرو مردم شناسی دست کم شامل تعدادی از نظامهای علایم و نظام های دیگر می باشد که از جمله  آنها می توان به زبان اساطیر ، علایم شفاهی تشکیل دهنده ی شعایر و مراسم، قواعد زناشویی، نظام های خویشاوندی، قواعد آداب و رسوم، اصطلاحات وشرایط ویژه ی مبادله ی اقتصادی و... اشاره کرد.به نظر اشتراوس درین صورت مردم شناسی داخل بخشی از قلمرو نشانه شناسی(Semi logy) قرار می گیرد. (تقوی ، 2536 :16)
مردم شناسی اجتماعی با متمایز کردن و تفکیک هدف ها و تکنیک ها و همچنین پذیرفتن این نکته که مردم شناس باید روی معانی کار کند از رادکلیف براون به اندازه ی کافی فاصله گرفت.چرا که او معتقد بود که در آینده مردم شناسی بتدریج به صورت یک دانش استقرایی در می آید و از اینرو خود را از قوم شناسی(Ethnology) کنار می کشد. زیرا قوم شناسی سعی دارد گذشته ی جوامع ابتدایی را بازسازی کند و از روشهایی موقت و ناپایدار استفاده می کند. اما در واقع هدف مردم شناسی عبارت است از تعیین هویت و طبقه بندی تبیین های مختلف،تحلیل اجزای تشکیل دهنده و برقراری روابط متقابل میان آنها. (تقوی ، 2536 :22)
 
4-3-  لویی اشتراوس :
حقایق اجتماعی مورد مطالعه ی مردم شناسی در بطن جامعه قرار دارند و هر کدام از آنها به نوبه ی خود یک هستی تام (Total Entity) و عینی (Concrete) و همبسته (Cohesive) می باشد.نباید فراموش کرد که جوامع کنونی زاده ی تحولات مداومی هستند که بشریت را در مراحل ویژه ای از تحول ماقبل تاریخ و در مکان های ویژه ای از کره ی زمین به خود دیده و سلسله ی پیوسته ای از رویدادها آنها را به حقیقت هایی که در حال حاضر با آنها مواجه هستیم مرتبط ساخته اند. نظریه ی پیوستگی زمانی و مکانی میان نظم طبیعی و نظم فرهنگی که اسپیناس با اصرار تمام روی آن پافشاری می کرد مبنای تاریخ گرایی(Historicism) فرانتس بوآس را تشکیل می دهد. زیرا فرهنگ از یک سو زاییده و نتیجه ی طبیعی مغز است و از سوی دیگر در حکم شیوه ی اجتماعی درک محسوب می گردد و محیطی برای روابط ذهنی متقابل به وجود می آورد که وجودش برای تحولات آینده ضروری می باشد. (تقوی ، 2536 :25)
 
4-4-  اسپردلی و مک کوردی :
کتاب اسپردلی و مک کوردی بر این فرض بنا شده است که بینش انسان شناسی فرهنگی از طریق تحقیق میدانی در مردم نگاری قابل حصول است.هدف کتاب این است که دانشجویان را قادر سازد تا در آنچه که ما آن را تجربه ی فرهنگی Cultural experience می نامیم شرکت نماید.برای انجام این کار دست کم چهار مهارت خاص ضروری است:
مراحل تجربه ی فرهنگی
مهارت 1 کسب ابزارهای مفهومی درک مفهوم فرهنگ و آموختن بعضی از روشهای تحقیق میدانی
مهارت 2 ورود به میدان تحقیق انتخاب یک زمینه ی فرهنگی و ایجاد رابطه با افراد اطلاع رسان مورد نظر
مهارت 3 انجام کار میدانی جمع آوری و ثبت داده ها
مهارت 4 توصیف فرهنگی تجزیه  و تحلیل و گزارش توصیف فرهنگی
منبع : پژوهش فرهنگی ( مردم نگاری در جوامع پیچیده) ، پ.اسپردلی ، ص 20
 
« ما معتقدیم که مردم نگاری می تواند زمینه ای برای ایجاد دگرگونی اجتماعی باشد.اکنون در بسیاری از دانشگاهها سعی برای سازماندهی مردم علاقمند به امور عمومی در جریان است که
 
مشتاق به کمک کسانی هستند که مایل به انجام مردم نگاری استراتژیک Strategic ethnography اند واحتمالاً این قبیل تحقیقات به چندین ترم کار و وقت زیاد نیازمند است.»(اسپردلی و مک کوردی ،1372 : 21 )
 
5-  به طور خلاصه: جریان های عمده در اندیشه ی مردم شناسی عبارتند از:
5-1-        تطور گرایی با نظریه پردازانی چون حقوق دان آمریکایی مورگان[15] که دوست سرخ پوستان بود.دوم ادوارد برنت تایلر(Taylor) با مشاهدات ایستاگرای خود مفهوم کارکرد را مطرح نمود. و سپس جیمز فریزر(Frazer) که به مطالعه ی اسطوره ها، توتمیسم، قربانی، الوهیت پادشاه ... پرداخت.[16]
5-2-        اشاعه گرایی با دو زمینه که اولی با عنوان اصلاح تاریخ از طریق جغرافیا شهرت دارد که خود به سه شعبه ی مکتب بریتانیایی (موسوم به مصرگرا یا خورشید گرا با سرکردگی ج.الیوت اسمیت و ج.پری.) و مکتب آلمانی-اتریشی (به وسیله ی ف.گربنر و و.اشمیت با روش تاریخی-فرهنگی) و مکتب آمریکایی با دانشمندانی چون کروبر،گلدن وایزر،ساپیر،وایسلر) دوم کارهای تحقیقاتی فرانتس بوآس (1942-1858)
5-3-                   فرهنگ گرایی با کارهای رالف لینتون، آبرام کاردینر، روث بندیکت، مارگارت مید.
5-4-                   جریان های نظام اندیشه و پویانگر و مارکسیستی انسان شناسان فرانسوی
5-5-                   کارکردگرایان با نمایندگانی چون مالینوفسکی،مرتن.
5-6-                   ساخت گرایی با حضور رادکلیف براون،تالکت پارسونز، لوی اشتراوس.
 
مرور و خلاصه ی قسمت اول( چرایی روش):
مردم نگاری را باید نخستین مرحله یعنی مرحله ای به شمار آورد که داده ها جمع آوری می شوند.
مردم شناسی مرحله ی بعدی است که این داده ها نخستین تالیف ها را می سازند و عبارت است از بررسی ارتباط انسان با انسان به وسیله ی نماد و علامت که نخستین موضوع مورد مطالعه ی آنها،جوامع باستانی یا ابتدایی بود.
وسرانجام در سومین مرحله ،انسان شناسی قرار می گیرد که به تعمیم نظری موضوع پس از توصیف ، طبقه بندی ، مقایسه و توضیح مشابهتها و تفاوت هایی که در پژوهش انجام شده است، می پردازد و معتقد است که نوع بشر دارای یگانگی است.
به عبارتی دیگر انسان شناسی دایره ی بزرگی است که مردم شناسی درون آن و مردم نگاری نیز در درون مردم شناسی قرار می گیرد.انسان شناسی کلیت انسان و مردم شناسی به تحلیل تفاوت ها و مشابهات های گروههای انسانی و مردم نگاری در سطحی پایین تر به توصیف می پردازد.
موس به عنوان نظریه پرداز ،جامعه ها را همچون جهانگردان و قوم نگارانی که بطور موقت و کوتاه در زندگی این جوامع مشارکت می کنند و با شتاب می گذرند، مورد مطالعه قرار می دهد و هدف و اصول مطالعه ی انسان را بررسی خصوصیات مشترک انسانهایی که به کمک نمادها و سمبولها با همدیگر ارتباط برقرار می کنند ودرک کل گروه و تمام رفتارهای آن می داند.امامالینوفسکی به عنوان تجربه گر روی مشارکت جدی و واقعی قوم نگار درزندگی و اندیشه ی جوامع ابتدایی تاکید می کند. از طرف دیگر به نظر دوسوسور قلمرو مردم شناسی دست کم شامل تعدادی از نظامهای علایم و نظام های دیگر(زبان اساطیر،علایم شفاهی تشکیل دهنده ی شعایر و مراسم، قواعد زناشویی، نظام های خویشاوندی...)می باشد و براون می گوید که در آینده مردم شناسی بتدریج به صورت یک دانش استقرایی در می آید و از اینرو خود را از قوم شناسی کنار می کشد. که اشتراوس در جمع بندی آراء می نویسد« هدف مردم شناسی عبارت است از تعیین هویت و طبقه بندی تبیین های مختلف، تحلیل اجزای تشکیل دهنده و برقراری روابط متقابل میان آنهابه صورتی که حقایق اجتماعی در بطن جامعه قرار دارند و هر کدام از آنها به نوبه ی خود یک هستی تام وعینی و همبسته می باشند.
اسپردلی و مک کوردی برین عقیده اند که کسب ابزارهای مفهومی، ورود به میدان تحقیق، انجام کار میدانی و توصیف فرهنگی چهار مهارت لازم برای انجام یک تجربه ی فرهنگی مردم نگارانه اند.
? نمونه سوال:
1- تفاوت های میان مردم شناسی و مردم نگاری را بنویسید.
2-  ارتباط میان انسان شناسیAnthropologyوشاخه های مختلف آن مانند مردم شناسیEthnology ومردم نگاریEthnographyرا توضیح دهید.
3- جریان های عمده در اندیشه ی مردم شناسی را با ذکر دانشمندی از هر کدام نام ببرید.
4- نظریات مالینوفسکی ، موس و اشتراوس را در خصوص نگرش مردم شناسی تشریح نمایید.
5- مهارت های چهارگانه ی مورد نظر اسپردلی و مک کوردی را در تجربه ی فرهنگی مردم نگارانه توضیح دهید.
منابع بیشتر برای مطالعه :
1-  در خصوص انسان شناسی و انسان فرهنگی ،اقتصادی،فلسفی و...به فرهنگ علوم اجتماعی گولد و کولب ص109 تا 119 و مردم شناسی و قوم نگاری به همان ص 771 مراجعه فرمایید.
2-  کولمن، سایمون و واتسون، هلن (1372) ، درآمدی بر انسان شناسی،ترجمه محسن ثلاثی ، ( تهران ، نشر سیمرغ ، چاپ اول) فصل دوم و سوم بیشتر به بحث های فوق اشاره دارد.
3-      پواریه،ژان (1370)، تاریخ مردم شناسی، ترجمه پرویز امینی، ( تهران ، نشر خردمند، چاپ اول)
4-    تفاوتهای قوم شناسی و مردم شناسانه به فصل دوم همین پژوهش در آراء فردیناند دو سوسور.
5-  در خصوص سیرزندگی و تکامل فکری دانشمندان فوق به سیراندیشه ی بزرگان جامعه شناسی از لویس کوزر و نظریه های جامعه شناسی جرج ریتزر رجوع فرمایید.
برای تشریح بیشتر جریان های عمده در اندیشه ی مردم شناسی نیز رک به ریویر،کلود(1384)، درآمدی بر انسان شناسی، ترجمه ناصر فکوهی، (تهران،نشرنی،چاپ اول)تمام فصل دوم.
 
 
قسمت دوم ) چگونگی روش :
اهداف و انتظارات این قسمت: چنین انتظار می رود که بتوانید
1- با ارائه ی تعریفی از مونوگرافی ( تک نگاری) ، انواع و موضوع های آن را بنویسید.
2- برای ورود به تحقیق میدانی روشهای غلبه بر اضطراب و نحوه ی اعتماد سازی را بیاموزید.
3- زمینه ها و موضوعاتی که در نگارش و تهیه ی تک نگاری باید مد نظر و مشاهده قرار گیرد را تحلیل کنید.
4-      از مردم نگاری و انواع آن تعریفی روشن بدهید.
5-      مراحل مختلف یک پژوهش مردم نگارانه را شرح دهید.
6-   با توجه به فصل گذشته، دو روش تک نگاری و مردم نگاری را مقایسه نماییم و محاسن و معایب ، تفاوتها و تشابه ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید.
کلید واژه های فصل:
تک نگاریMonography ، اعتماد سازیTrusting، نگارش و یادداشت Writing، مشاهدهObservation، مردم نگاری Ethnography ، مشاهده ی مشارکتیCorporative Observation  ، منابع اطلاعاتیInformation Source .
مقدمه:
تک نگاری را سابقاً جزو قسمتی از تحقیقات و گزارشهای مردم شناسی و حتی سیاسی می دانستند که کم کم مستقل و جدا شد و امروزه حاوی تهیه و توصیفی جامع و کامل از یک منطقه، محدوده، کارخانه ، روستا و... است که با استفاده از امکانات صوتی و تصویری جدید و مهارت های دانشگاهی و روش های یادداشت برداری و فیش نویسی و دسته بندی اطلاعات انجام میشود.هدف از آن شناخت نسبتاً کامل آن موضوع است و صرفا به توصیف همه جانبه ی آن اکتفا می شود.مطالعات و مشاهدات تک نگاران برای استفاده مردم شناسان بسیار مفید است که با جمع بندی ، طبقه بندی و تحلیل آنها به شناخت فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی و... بیشتری منجر خواهد شد.
مردم نگاری علاوه بر توصیف و مشاهده شامل دسته بندی ، تنظیم و طبقه بندی اطلاعات به دست آمده نیز می باشد که وسیع تر از تک نگاری است و ممکن است خود شامل چندین تک نگاری باشد. به لحاظ حوزه ی کاری دارای وسعت بیشتری است.در مردم نگاری امکان مقایسه فرهنگ ها وجود دارد.به لحاظ زمانی نیز وقت گیرتر و هزینه بردارتر است. موضوع اصلی و تم و زمینه ی کاری مردم نگاری همان فرهنگ است .فرهنگ یا تمدن در مردم نگاری به معنی وسیع کلمه یک کل پیچیده است که شامل باورها ، هنر ، اخلاقیات ، قانون ، رسوم و هرگونه قابلیت و عاداتی است که فرد به عنوان عضو جامعه کسب می کند. (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 :50 )
منابع تهیه ی یک تک نگاری و مردم نگاری کم و محدوداند و بیشتر به مهارت پژوهشگر و تحدید موضوع و بیان مساله ی وی بستگی دارد که درین فصل به اجمال گذری برین روش پرکیفیت و عمیق خواهیم انداخت.
 
- مونوگرافی ( تک نگاری)
1-  تعریف :
تک نگاری: هر پزوهش انسان شناسی و مردم شناسی که شامل توصیف شبکه های گسترده، روابط تعمیم دهنده، مناسبات اجتماعی و فرهنگی در مقیاس کوچک یا وسیع مشخص شده ای باشد را تک نگاری می نامند که توسط پژوهشگر مردم شناس یا جامعه شناس انجام می شود و هر پزوهش انسان شناسی و مردم شناسی معمولاً با یک تک نگاری به پایان می رسد.این سبک در نگارش با مطالعات لوپله(Le Play) و میانه ی قرن نوزده میلادی آغاز شد.تک نگاری انستیتوی سلطنتی انسان شناسی[17] مواردی مانند محیط طبیعی، زبان ، مسکن، اقتصاد ، سازمان اجتماعی، سازمان سیاسی ، قوانین ، دین ، فلکلور ، تغییرات اجتماعی را پوشش می داد.
هانری مندراس مونوگرافی را بررسی عمیق یک نمود اجتماعی یا یک مجموعه ی اجتماعی کاملاً محدود مانند یک گروه اجتماعی مانند خانواده ، ده ، اداره ، کارخانهکه پژوهشگر می کوشد طرز عمل ذاتی و درونی آن را کشف کند، می داند.
 
2-  انواع تک نگاری:
اما امزوزه تک نگاری های بزرگ جای خود را به دو نوع تک نگاری داده اند:
-2-1- تک نگاری کوچکی که به توصیف یک روستا، یک محله ی شهری یا خانواده ای اختصاص دارد.مانند کار لویس(O.Lewis) که موسوم به کودکان سانچز(Les Enfants Sanchez) است.
-2-2- تک نگاریهایی با جهت گیری های خاص به پدیده ای مانند آرگونت های اقیانوس آرام(Argonauts de Pacific’s Occidental)  توسط مالینوفسکی(Malinowski).
 
3- موضوع تک نگاری ها:
اگر بپرسید که چه چیزی و زمینه ای را برای بررسی تک نگارانه و مردم نگارانه انتخاب کنیم باید عرض کنم که «پیدا کردن یک زمینه ی فرهنگی مشکل نیست.بلکه مشکل اصلی انتخاب یکی و حذف صدها زمینه ی دیگر است.با تهیه ی فهرستی از همه ی طرح های ممکن،شروع کنیدمثلاً آسایشگاه از فروعی مانند پرستارها،بیماران،متخصصین تغذیه تشکیل شده است.(اسپردلی و مک کوردی،1372: 62)
پس موضوع تک نگاری ها می تواند بسیار متنوع باشد. تک نگاری مطالعه ی یک جامعه، گروه، نهاد، امر یا سازمان اجتماعی است که باشناسایی دقیق آن می توانیم به یک سری قواعد کلی برسیم.این نوع مطالعه از کلیه ی جنبه ها صورت می گیرد و کلیت و جامعیت بسیار دارد و به شناخت دقیق تمامی جوانب امر یا موضوع کمک می کند.
حتی ممکن است یک نمود اجتماعی خاص مانند خودکشی موضوع مونوگرافی باشد و در این صورت هدف از بررسی، تحلیل همه ی ابعاد و روابط آن باکل اجتماع است. (رنجبر و ستوده ،1380 : 97)
یک تک نگاری ممکن است قومی در اقیانوسیه یاروستایی در اروپا، جشنی در منطقه ای یا گروه طرفداران تیم فوتبالی در ایتالیا ، دهکده ای در کردستان یا کارخانه ای در شهر خودتان را توصیف کند.موزه نگاران نیز کسانی هستند که دست به توصیف ، صورت برداری و طبقه بندی رسوم وسنت های بیگانه یا مردمی می زنند و میتوانند برای تحقیقات تک نگاری ازیافته ها و به ویژه یادداشت ها و فیش های آنان استفاده کرد. (کلود ریویر، 1384: 27)
 
4- منابع اطلاعاتی:
به کلیه عوامل و چیزهایی گفته می شود که بتواند به پژوهشگر شناخت بیشتری بدهد که عبارتند از:
4-1- پژوهشگران: مردم شناس ممکن است به تنهایی یا با تیم همکار متخصصانش کار کند.مانند زبان شناسان،پزشکان،تاریخ شناسان و.. البته در تحقیقات تک نگاری تنها کار کردن پیشنهاد میشود.
4-2- اطلاع رسان ها: مجموعه ای از افراد و گروهها که جزو منابع اطلاعاتی پژوهشگر بوده و به کمک آنها مصاحبه و پرسشنامه ...انجام می گیرد.می توان آنها را به گروههای خانوادگی، صنفی،مذهبی، سنی،شغلی یا تیپ شخصیتی...تقسیم کرد. (کلود ریویر، 1384 :45)
4-3- اطلاعات: در زمان مشاهده به دست می آیند.زندگی نامه، شجره نامه، بودجه،آمار محله...شامل اطلاعات می باشند.
4-4- اسناد: به جز اسناد کاملاً شفاهی نظیر واژگان، مجموعه ی نامگذاریها(نومنکلاتور)،افسانه ها... پژوهشگر باید از همه ی اسناد مادی چون طراحی، نقاشی،اشیای هنری و مذهبی، نقشه ها، عکس ها، فیلم ها، ترانه ها، نوارهای صوتی و تصویری ، اسناد نوشتاری و مطبوعاتی مانند دفتر خاطرات، زندگی نامه ، آرشیوهای سازمانی، منابع دولتی مانند بهداشت و مدرسه و بیمارستان و دانشگاهی و کتابخانه ای و... استفاده کند.
 
5-  ورود به میدان تحقیق:
مهمترین شرط اصلی در تک نگاری و مردم نگاری ، ورود پژوهشگر به میدان تحقیق است.در تمام مدت تحقیق وظیفه ی پژوهشگر این است که طوری رفتار کند که ایجاد اعتماد کند و شک و تردید و بدگمانی را از افراد جامعه ی مورد مطالعه بزداید.یکی از جنبه های هیجان انگیز کار میدانی ، همانا مشکل ایجاد اعتماد است.در ایجاد اعتماد اولین قدم، توضیح دادن اهداف و مقاصد خود محقق است.(اسپردلی و مک کوردی، 1372 : 91 )
کوشینگ Cushing در 1870 از نخستین پژوهشگران میدانی بود که سرخپوستان زونیZani  نیومکزیکو را مطالعه کرد که برای جلب اعتماد آنان هدایای کوچکی به آنها می داد بااین وجود باز به او اجازه ی ورود به مراسمات خاص را نمی دادند.به مرور زمان مجبورش کردند لباس زونی ها را بپوشد.روی پوست گوسفند بخوابد.از دشوارترین تجربیات او هنگامی بود که باید همسری بگیرد و زنی را برای او فرستادند.(گیدنز، 1377 : 320 )
در ایران اغلب، پژوهشگران را با مامور بیمه و مالیات و کسی که برای تفتیش آمده و یا توانایی استخدام پسرهای بیکار خانواده را دارد اشتباه می گیرند.
 
66- روشهای اعتماد سازی پاسخگویان:
روشهایی وجود دارد که می توان با توسل به آنها قابلیت اعتماد اظهارات یک اطلاع رسان را برای تهیه ی یک تک نگاری موفق و حتی مشاهده ای مردم شناسانه افزایش داد:
1-    رابطه ی موفق و دوستانه ای با وی برقرار کنید.
2-  سوال را عوض کنید و درباره ی عقاید شخصی او به تفحص بپردازید که به نظر او سایر افراد گروه دارای چه نظراتی هستند.
3-      درباره ی میزان و نحوه ی دریافت خودتان از پاسخ وی بحث کنید.(اسپردلی و مک کوردی ، 1372 : 83)
 
7- روشهای غلبه بر ترس و اضطراب در تحقیقات میدانی :
این را نیز به یاد داشته باشید که «در اوایل کار میدانی همیشه ترس در شدیدترین میزان خود است.» (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 :76)و برای شروع اقداماتی لازم است که عبارتنداز:
اولین قدم آن است که ترس خود را بپذیرید.
دوم با قبول اینکه تجربه ی چنین چیزی بسیار معمول است خود را تسکین دهید.چرا که احساس ناامنی جزیی از شوکه شدن فرهنگی Cultural Shock است که نوعی فشار روانی است که فرد در میان افراد گروه اجتماعی غیر خودی احساس می کند. (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 :77)
سوم کارکردن با گروه از ترس و اضطراب می کاهد.
چهارم انتخاب زمینه ی فرهنگی است که برای محقق تهدید کننده نباشد و حتی می توان با بچه ها نیز مصاحبه کرد و کم کم از ترس و اضطراب کاهید. (اسپردلی و مک کوردی ، 1372 :79)
 
8-  نحوه ی نگارش و تهیه ی یک تک نگاری:
بهترین تک نگاری آن است که توصیفی و تشریحی بوده و در آن واحد هم در نوع خود منحصر به فرد باشدو هم قابل مقایسه با تک نگاری های دیگر یعنی بتواند در خود خاص و عام بودن را ترکیب کند. (کلود ریویر، 1384: 49)
هر نوع تک نگاری می تواند شبکه های گسترده، روابط تعمیم دهنده، مناسبات اجتماعی و فرهنگی در مقیاس وسیع را نیز شامل شود. (کلود ریویر، 1384: 50)حتی کسب آگاهی سطحی از شناخت فرهنگی یک فرد مستلزم صرف وقت زیاد و یادداشت برداری های مستمر و اصلاح و اضافه های بسیار است. کیفیت یک نوشته ی تک نگاری و مردم نگاری تا حدی به مهارت ها و پشتکاری شما و همچنین به میزان همکاری اطلاع رسان ها وطرز ارتباط آنها بستگی دارد.(اسپردلی و مک کوردی ، 1372 :133)
 
9- زمینه ها و موضوعاتی که در نگارش و تهیه ی تک نگاریباید مد نظر و مشاهده قرار داد:
در مونوگرافی از فنون مصاحبه ، مشاهده ، پرسشنامه ، اسناد و مدارک استفاده می شود.از آنجا که درین روش تمام جوانب مربوط به یک موضوع واحد مورد توجه قرار میگیرد ، از عمیق ترین روشهایی است که در تحقیقات اجتماعی معمول است. (رنجبر و ستوده ،1380 : 97)
لذا زمینه ها و موضوعاتی که در نگارش و تهیه ی تک نگاری باید مد نظر و مشاهده قرار داد مهم و زیاد هستند و به برخی از آنها اشاره می کنیم و باید بگوییم که بسیاری از زمینه ها و دانسته هایی که در روش مردم نگاری و مردم شناسی ذکر خواهند شد برای این روش نیز کاربرد دارند.
دانستیم که موضوع تک نگاری غالباً موردی کوچک و محدود است.مانند یک یا دو روستا.لذا تک نگاری باید شامل یادداشت برداری از تمام جزئیات مورد مطالعه و مشاهده باشد که در صورت لزوم تهیه ی عکس هوایی و طراحی و یا فیلم واسلاید ( یا در برخی موارد نمودار،جداول و نقاشی و کروکی...) لازم است و بایداز نظر
-   جمعیتی ( تعداد و هرم ، بافت سنی ، میزان مرگ و میر ، زادوولد و در یک مورد کارخانه ای مثلا تعداد کارگران و رده بندی مهارتی و سنی آنها...)
-   جغرافیایی ( آدرس مکان ،موقعیت سوق الجیشی، شرایط غالب جوی و رودها و کوهها و غار و قنات های مشهور و وضعیت زمین های زراعی و دیمی و میزان بارش های جوی و چشمه ها و...)
-   اقتصادی (درصد مشاغل و میزان و منابع درآمدها، پرورش ماهی یا زنبور و شتر و... محصولات کشاورزی و میوه های رایج و ابزارهای کشاورزی و دامپروری و مراسمات جوت و... مرکز خرید ودر مورد کارخانه مثلاً نحوه و میزان مواد اولیه و بازار خرید وفروش و...)
-   فرهنگی (پیشینه ی تاریخی، امکانات باسوادی و آداب و رسوم مختلف مانند ختنه ، عروسی ، تشییع جنازه و همیاری های کاشت و دروکشاورزان ودر برخی موارد ضرب المثل ها و ترانه ها و قلاع موجود...)
-      اجتماعی ( تسهیلات رفاهی، مخابراتی، بهداشتی، ورزشی و جاده وارتباطات ، معادن و... میزان جرائم و طلاق ...)
-   مذهبی( دین رایج و مذهب اکثریت و مراسمات و عبادات و نحوه ی برگزاری و زمان ومدت و تعداد تکیه ها و امام زاده ها ومسجد ... و در صورت وجود مذاهب دیگر ذکر شود...)
-      معماری ( نحوه ی چیدمان خانه ها و مزارع ، رنگ های بکار رفته، ملات و مصالح ساختمانی غالب، قبله یابی و...)
-   و... مورد بررسی توصیفی قرار گیرد و نباید نادیده گرفت که حوزه ی کاری، بسته به تحدید موضوع و خلاقیت پژوهشگر نیز می باشد.
 برای بهتر درک کردن این روش، مشاهده و مطالعه ی یک مونوگرافیِ انجام شده، است که درین مجال آوردنِ آن نمی گنجد.
مونوگرافی یا تک نگاری وسیله ی بیان مردم نگاری یا روش بررسی موارد خاص و ویژه است.در روش ژرفانگر برای تحقیق و بررسی در جامعه های محدود مورد استفاده قرار می گیرد.
تک نگاری در درک طرز عمل جامعه، افق بازتری پیش روی پزوهشگر می گشاید و به او امکان می دهد تا مفاهیمی را تعریف کند، تئوریهایی را به وجود آورد و جامعه را از هر حیث مورد مداقه و مطالعه قرار دهد. (رنجبر و ستوده،1380 : 97)
 
10-  تک نگاریهای ایرانی :
در ایران تک نگاری هایی انجام گرفته که از ارزش و اعتباری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، شهری و روستایی و عشایری برخوردارند.مانند اورازان،جلال آل احمد1334- اهل هوا،غلامحسین ساعدی1345- یوش،سیروس طاهباز1342 – جزیره ی خارک،خسروی و ساعدی1342-  طالب آباد،جواد صفی نژاد-ایل باصری،فردریک بارت1343- فشندک، هوشنگ پورکریم1341 و کارهای شادروان نادر افشارنادری که با تیره های مختلف عشایر مدت های دراز زندگی و ییلاق و قشلاق کرد و فیلم های مستند علف،بلوط، مشک، دهدشت ، گلاب از همین مطالعات تهیه شدند(.نراقی و آیتی، 1379 : 410 )
 
 
 
 
 
 
 
 
 
فرهنگ نامه ی جیبی مونوگرافی و مردم نگاری
 
-آیین Ritual: جنبه هایی از رفتار رسمی مجاز است که پیامد تکنولوژیکی مستقیم ندارد.در آغاز به معنی آداب و رسوم بود بعدها به معنی اختصاصی رسوم  دینی یا جادوگرانه بکار گرفته شد.برخی عالمان مسیحی آیین را همان Liturgy یعنی اشکال مجاز عبادت عمومی می انند. و Ceremony (مراسم) را برای اعمال فردی رفتار آیین گزاران بکار می برند. گولد و کولب،
1376 : 1
-ابتدایی  Primitive چهار کاربرد عمومی دارد:1- در زیست شناسی تکاملی به معنای نیاکان است و اشاره به قدمت زمانی،سادگی شکل ،توقف در پیشرفت دارد.2- حاوی معیاری غیرارزشی بوده و متذکر دوران باستانی است که فاقد خط می باشد.3- در انسان شناسی و مردم شناسی و تاریخ برای نشان دادن وضع زندگانی دیرینه ی انسان،دستکارها، نهادها و خود انسان به کار می رود.4-آن چیزی که ساختاری ساده، ناپیچیده و نامشخص دارد. یعنی هرگونه حالت، صفت یا رفتاری که خام، خشن، عامیانه یا حقیرانه تلقی شود. همان، 20 و 21
-اسطوره  Myth در انسان شناسی نظر کلی براین است که اسطوره عبارت است از افسانه ئی روایتی که موضوع آن به خدایان و طبیعت و معنی جهان و انسان مربوط می شود.لوی برول نیز در یادداشت های خود اساطیر را مورد بررسی قرار داده است به نظر او اسطوره ها دیگر تاثیری بر ما ندارند...بلکه فقط داستان های عجیب و غریبی هستند که برای درک آنها کوشش زیادی لازم است. همان ، 62 و تقوی ، 2536 :49
-افسانه  Legend سنت ها،نوشته و نانوشته،که بیانگر زندگانی گذشته ی مردم واقعی یا شرح رویدادهایی است که الزاماً تنها خاص انسان ها نیست. (فریزر) همان، 76
-انسان  Man هر نوع آدم خاصه نوع هوشمند آن که صاحب فرهنگ باشد. همان،110
-پاتلاچ  Potlatch مجموعه ایی از فعالیت هاست شامل جشن،رقص،نمایش های دراماتیک، اعلان های عمومی ، وام دادن و بخشش مال که بین سرخپوستان شمال غربی آمریکای شمالی رواج دارد. همان، 175
-تابوگرایی  Tabooism همه چیز مربوط به توتم ، تابو به شمار می رود.اصطلاحی است متعلق به قوم پلی نزی.رومیان آن را ساکرSacer،یونایناناگیوس و یهودیان کادوش می نامند.درفارسی وعربی آنرا به محرمات میشناسند.در ادبیات مردم شناسی به معنی ممنوع،قدغن،لازم الاجتناب،و منع به حساب می آید.0«تابو از یک ویژگی جادویی مذهبی برخوردارست و سرپیچی از آن موجب مجازات از جانب نیروهای نامرئی می شود.«
در واقع در بین اجتماعات اولیه تابوها همان منزلتی را داشتند که  قوانین در میان ملت های متمدن در حال حاضر دارند. (دورانت،1367: 83)(پانوف و پرن،1368: 345)
-تبار  Descent پیوند خویشاوندی بین دو نفر که یا یکی نیای دیگری است یا هر دو نیایی مشترک دارند. همان،210
ترانه: از نخستین ثمره های ذوقی و ذهنی نژاد آریایی است که سرشار از احساس اند و گاه رنگ و بوی تقدس آمیزی نیز به خود می گیرند.سندهای معتبری هستند برای بررسی های سیاسی واجتماعی.مثلاً
فرنگی اومده بندر گرفته... اول کشتی دوم لنگر گرفته...سلام ازمن به شاه عباس رسونین...که کافر دین پیغمبر گرفته
در مردم شناسی ترانه ها را می توان از دونگاه فرهنگ مادی و غیرمادی مورد بررسی قرار داد.ترانه ی زیر ترکیبی است:(رنجبر و ستوده ،1380 : 115 )
بیابورفتن مو جبروزوره...که چایی خودن مو آب شوره...به دیدار تودلبر خواهم آمد...که روزگرم است وشب باد سموره
ترانه ها بستر بازتاب همه دردها،شادیها،ناکامیها،رنجها،طغیانها و بیان مکنونات درونی عاشقان است.مثلاً
دلم میسوزه و سوز تو داره... نوشتم نامه ای کس نیس بیاره
به ابرش گر دهم ترسم بباره ... به بلبل گر دهم شیرین زبونه
به ماهی گر دهم میره به دریا... به قمری گر دهم بارش گرونه
-توتم گرایی  Totemism ابتدایی ترین تظاهر دین در عالم و یکی از اساسی ترین شکلهای سازمان اجتماعی و اعتقادی مردمان ابتدایی در سراسر جهان بوده است.جامعه های بشری پیکر جانور یا گیاهی را که اصل وجود جامعه بدان منسوب است مورد پرستش قرار داده وجود خویش را وابسته به وجود آن حیوان یا گیاه می دانسته اند.
توتم به حیوان یا گیاه و یا هر پدیده ی طبیعی گفته می شود که افراد یک کِلَنClan اصل و خاستگاه خود را از آن می دانند.
مساله ی توتمیسم که به نظر برخی مردم شناسان کاملاً خیالی و غیر واقعی است سالها مورد توجه اندیشه پردازان مردم شناسی بوده است.فرافکنیProjection منفی یک ترس غیر قابل کنترل در مقابل اشیاء و افراد مقدسی که شخص نمی تواند خود را از نفوذ آنها برکنار بدارد ازینرو می توان گفت که نظریه ی توتمیسم «برای ما» ساخته شده و به صورت «برای خود» وجود ندارد. تقوی ، 2536 :48
-جادو  Magie عموماً به روشهایی اطلاق می شود که با هدف تاثیرگذاری بر طبیعت با استفاده از ابزارهای غیبی و با اتکابر حضور ارواح و نیروهای ذاتی جادوگر یا نیروهای خارق العاده انجام می گیرد.دو نوع جادوی سیاه و جادوی سفید وجود دارد.
جادوی سفید برای انجام یک امر خیر بکار می رود مانند معالجه ی بیماری، دور کردن جن. اما جادوی سیاه برای امری زیان رسان و با توسل به ارواح خبیثه است.مانندنازاشدن زنی. هر نوع جادویی از یک سری نمادهادایره،مثلث..،ورد مفهوم یا نامفهوم...،اشیادم اسب،نعل زنگ زده...،حرکات ویژه دست،سر،خم شدن و پریدن..،زمان مشخصصبح،چاشت...،مکان مشخصزیر بالش،روی شانه... تشکیل می شود. مارسل موس در اثر خودنظریه ی جادو 1904جادو و سحر را به یکدیگر آمیخته است و به تضاد میان پدیده های دینی و پدیده های جادویی انگشت می نهد. مردم شناسی کلودریویر ،190
-جان گرایی  Animism تایلور می گوید:همه چیز در طبیعت دارای جان است.دو نوع جانگرایی وجود دارد:
1-جان گرایی خاص: اقوام ابتدایی هر موجودی را دارای جانی خاص می پندارند و چون بر انبوه جان ها تسلط ندارند می ترسندو به پرستش آنها می پردازند.
2- جان گرایی عام: برخی دیگر چون مارتMrreet برخلاف تایلور و فریزر اعلام می کنندکه جان های موجودات از یکدیگر جدا نیستند وفقط یک جان عام چون مانا وجود دارد ودر همه چیز متجلی است.
-مناسک Rites   به معنی راه و درس عبادت و جای قربانی کردن است.مناسک به مجموعه قواعدی گفته می شود که در فرایند پرستش معمول می گردد و ممکن است رسمیت نیز یافته باشد.مانند مناسک حج
مناسک به دو نوع مناسک تقویت و مناسک گذر.که به معنی مراسمات خاصی است که در دوران حساس زندگی مانند بلوغ...برگزار می شود. رنجبر و ستوده ،1380 : 415
-خانواده  Family یک واحد اجتماعی مشتمل بر دو یا چند نفر که باهم زندگی می کنند واز طریق خون، ازدواج، یا فرزندپذیری به هم پیوند می خورند.
خانواده گروهی از انسانهاست که بر محور پیوندهای خویشاوندی سازمان می یابد و در هر جامعه ای نوعی نظام نهادین اساسی به شمار می رود.
دیویس خانواده را گروهی از افراد می داند که روابط آنان با یکدیگر بر اساس همخونی شکل می گیرد و نسبت به یکدیگر خویشاوند محسوب می شوند.
مالینوفسکی خانواده را قراردادی می داند برای بوجود آوردن فرزندان و حفظ و نگهداری آنان و نیم کوف خانواده را به عنوان یک شرکت کم وبیش پایدار یا بدون فرزند تعریف می کند. رنجبر و ستوده ،1380 : 122
-دین  Religion مردم شناسان دین رابه عنوان نظامی از اعتقاد به نیروهای فراطبیعی،نمادها و مناسک تعریف می کنند.نظامی که در جهت معنی دار ساختن زندگی عمل می کند.
لُفلرLoffler  دین را نظامی از نمادها می داند که کار آن پدیدآوردن حالات و انگیزشهایی نیرومند و پایدار و ترغیب کننده در انسان است.
جان بتیBethy  مردم شناس انگلیسی می گوید:» برای مردم شناسی مطالعه ی ارزشها و باورهای مردم حتی اگر نتواند ارتباط مستقیم آنها را با رفتارهای اجتماعی نشان دهد از اهمیت بسیار برخوردار است رنجبر و ستوده ،1380 : 142
-سحر  Sorcellerie آزانده های سودانی ریشه ی سحر را در جوهری می دانند که در کالبد برخی از افرادجای دارد و فرداز یکی از والدین هم جنس خود به ارث می برد و کسی نمی داند دارای چنین جوهری است.سحر می تواند معمولاً یکی از سرچشمه های مهم دغدغه ها در جامعه به ویژه در شرایط وجود تعارض ها باشد.درباره ی ساحر این سوءظن ها وجود دارد که سبب بیماری ها،مرگ، قحطی، ورشکستگی ،و بلعیدن روح دیگران مانندپدیده ی مردگان خون آشام، ناپدید شدن و مسخ کردن  مانند پدیده ی عمل معکوس و بدل می باشند.
معمولاً غیب گویانOracles   را کسانی می دانند که می توانند ساحران را تشخیص دهند و با راههایی نظیر شیفتگی Charme، طرد، جن گیریExorcism  به مقابله بپردازند. کلود ریویر، 199
-سحر با افسون Envoutement  نیز متفاوت است.افسون توسط افسونگر با استفاده از عناصر مادی انجام می شود.
-شامانگرایی  Ch/Shamanism به مجموعه ای از اعتقادات جادویی و پدیده های خلسه آور طلاق میشود که در نزد مردم سیبری و آسیای مرکزیو تبت و نزد اسکیموها، سرخپوستان و اقوامی از اندونزی و اقیانوسیه به چشم می خورد.
میرچا الیادهEllade  شامان ها را افرادی که خود را تحت تاثیر الهام و خلسه نشان می دهند و مدعی می شوند روحشان سفری استعلایی به جهان ماوراءالطبیعه انجام می دهد، معرفی میکنند.
این واژه را مردم شناسان روسی از قوم تونغوز در منطقه ی قطبی گرفته اند.شیوه ی انتخاب افراد به عنوان شمن متفاوت است.برخی ارثی اند،برخی داوطلبانه،برخی به خواست کلان است.شمن باید بتواند قابلیت عملی خود را در فرایند رازآموزی وجدآمیز مانندمناسک فرودبه دوزخ،خلسه... و ریاضت کشی  نظیر روزه داری،چله و عزلت در جنگل... نشان دهد رنجبر و ستوده ،1380 : 15
-فتیشیسم  Fetishism فیتش واژه ای است پرتغالی و به معنای شیء طلسم شده و جادو و افسون است که به اشیایی گفته می شودکه دارای قدرت مافوق طبیعی هستند.چیزی مانند سنگ صبور در ایران.
در آفریقا برای فتیش یک روح غیبی قایلند و آنها را مورد احترام و پرستش قرار می دهند.هدایایی تقدیم می کنند.بت پرستی.
-فرهنگ  Culture نخستین بار توسط تایلور در1871 به کار رفت.وی فرهنگ را مجموعه ی پیچیده ای می داند که شامل دانشها، باورها، هنر، قوانین، اخلاق، اداب و رسوم و دیگر قابلیت ها و عادتهایی می داند که انسان به عنوان عضو جامعه آنها را فرا می گیرد.
اوایل دهه 1950 آلفرد کرویرKroeber  و کلاید کلاکهون بیش از 100 تعریف از فرهنگ به دست دادند.
فرهنگ تنها یک رفتار قابل مشاهده نیست بکله مجموعه ای از ارزشها و باورهای مردمانی است که آن را برای تفسیر، تجزیه و زایش رفتار به کار می برند.
فرهنگ تقریباً هر صورتی از رفتار را که اکتسابی و غیر غریزی است در بر می گیرد.در واقع آنچه جامعه می آفریند و به انسان وامی گذارد.
فرهنگ از دو بخش مادی شامل فنون، فناوری، تکنولوژی، وسایل، ابزارآلات، دستگاهها،...و غیرمادی  شامل سنت ها، رسوم، ارزشها، هنجارها، نمادها، ... است. رنجبر و ستوده ،1380 : 46و اگ برن و نیم کوف، 1375 ، 133و رنجبر و ستوده ،1380 : 50
فولکلور  Folklore از ریشه ی انگلیسی قدیمی ترکیبی است از دو واژه Folk به معنی مردم و  Lore به معنی شناخت.این واژه در قرن19 برای جایگزینی واژه یEthnology   که ریشه ی یونانی داشت ساخته شد.اما سپس معنای خاص خود را پیدا کرد و به مطالعه و گردآوری دانش ها،ادبیات و هنرهای مردمی به ویژه اعتقادات وخرافات عامه، افسانه ها، حکایت ها، ضرب المثل ها، موسیقی،رقص،ترانه و آثار و صنایع دستی و شیوه های رفتاری مانند نحوه ی غذاخوردن،لباس دوختن و پوشیدن، آداب و رسوم کفن و دفن، مراسمات عروسی و... اطلاق شد.این واژه را در فارسی گاه به «شناخت فرهنگ عامه» ترجمه کرده اند.گرایش فولکلوریستی با حوزه ی ابتدایی مطالعات مردم شناسی تقریباً انطباق داشت . روح الامینی،1369: 15
وان ژنپVan Geneepمردم شناس فرانسوی پنج ویژگی برای فولکلور برمی شمارد:فولکلور به مجموعه ی آداب و رسوم ، باورها و رفتارهای مراسمی و گروهی گفته می شود که در بین توده ی مردم رواج دارد.این عمل ها و رفتارها بنابر عادت و رسم ، تکرار می شود و استمرار میابد.نقش مهمی در مجموعه ی فعالیتها و روند زندگی اجتماعی بر عهده دارد.پدید آورنده و زمان شروع آن معلوم نیست. برخی رفتارها و عملهای فولکلوریک دور از ادب و نزاکت است و معمولاً در محافل رسمی، اشرافی و روشنفکری بیان نمی شود یا به عمل در نمی آید
-قوم عموماً به یک گروه جمعیتی اطلاق می شود که دارای یک نام (Ethnyme) باشند، خود را ازیک اصل دانسته و از سنت فرهنگی مشترکی سرچشمه گرفته باشند.فرهنگی که مدعی تعلق به یک زبان،یک سرزمین و یک تاریخ واحد باشد. کلود ریویر،1384: 25
-کلن  Clan به عده ای از افراد اطلاق می شود که یکدیگر را به علت داشتن نیای واحد، خویش و قوم هم میشناسند.این نیای واحد یک شخصیت افسانه ای است که می تواند انسان یا حیوان واقعی یا افسانه ای باشد فاستر،1378 :  28
-لالایی: آوازی است که مادران و دایگان و خواهران برای خواباندن کودک شیرخواره می خوانند.نخستین ارتباط کلامی وهم سخنی نوباوه ی آدمی با مادر یا خواهر است.کودک ، گرمی احساس،صدای گیرا و نوازشگر، تن و بوی جان پرور مادر، ضربان قلب و زبان موزون لالایی را با روح و جان زمزمه می کندو می آمیزد.
لالا،لالا گل نارُم..زغم های تو بیمارم…تو ره دارُم چه غم دارم..هزار شکرش بجا آرم...آهنگ لالاها مهربان،نرم،احساساتی ومضمون آنها ساده،روشن،بی پیرایه و عاشقانه است که با حرکت موزون ننوگهواره گره می خورد.لالا،لالا گل گندم…برت گهواره می بندم…اگر امر خداباشد…که گهواره طلا باشد… رنجبر و ستوده ،1380 : 120
-ماشین نوشته ها(ادبیات ماشینی): رانندگان با وسیله ی نقلیه ی خود زندگی می کنند.به آن دلبستگی دارند.می آرایندش.چشم زخم می بندش.گاهی راز دلشان را با نوشتن جمله ای بر آن بیان می کنند که برخی نشانه ی علاقه به شخصی خاص است مانند سلطان غم، مادر- فقط افسانه- پشتم شکست برادر- برخی دلبستگی و وفاداری راننده به وسیله اش یا هشدار است مانند سوته دل- مهاجر – شبگرد تنها- شکم مو-آرام! برخی شکوه از بدعهدی روزگار و نامردی و بی اعتباری دنیا و رنج های انسان است مانند:
هرکس به طریقی دل ما میشکند…بیگانه جدا،دوست جدا می شکند
اگر صد سال دربیابانها سرگردان شوی … بهتر است اندر وطن محتاج نامردان شوی
-متل و مثل: مَتَل قصه ی کوتاهی است با مضمونی لطیف و سرگرم کننده و آموزنده که همه یا قسمتی معمولاً به شعر یا نثری آهنگین یا در بحر طویل است.با محتواهای گوناگون اخلاقی، اجتماعی، تربیتی و همراه با طنز وکنایه.
قهرمانان متل ها اغلب دیوان و پریان و جانوران اند.سرشار از تحرک و پویایی اند.هرکنشی واکنشی مناسب و سزاوار می بیند.مثل نیز چکیده ی ناب تفکری است که از شعری یا متنی گرفته شده و اغلب تلمیحی به داستانی یا جریانی دارد.از هفت خوان امتحان و بوته ی آزمایش درآمده اند و اغلب به آن معتقدند و در حکم ختم کلام اند. انجوی شیرازی،1371 : 214و رنجبر و ستوده ،1380 : 117
-مردم شناسی کاربردی  Applied Anthropology به استفاده از دانش و روشهای مردم شناسی برای حل عملی مسایل جامعه، مردم شناسی کاربردی گفته می شود. رنجبر و ستوده ،1380 :15
 
 
 
منابع و مآخذ فصل
-          اشتراوس، کلود اوی (2536 )، دیدگاه مردم شناسی ،ترجمه نعت الله تقوی ، انتشارات دنیا ،تهران ،چاپ دوم
-          اشتراوس ، لوی (1358) ،  نزاد و تاریخ ، ترجمه ی ابوالحسن نجفی ، پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه ایران،چاپ اول
-          اگ برن و نیم کوف ( 1353) ، زمینه ی جامعه شناسی، اقتباس امیرحسین آریان پور، (تهران، نشرامیرکبیر، چاپ هفتم)
-          افشار نادری، نادر(1356)،مردم شناسی فرهنگی ، (تهران ،انتشارات دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران )
-          ادیبی ،حسین (1353) ، زمینه ی انسان شناسی ، (تهران ، انتشارات پیام ، چاپ اول)
-          انجوی شیرازی،سید ابولقاسم(1371)، گذری و نظری در فرهنگ مردم ( تهران، نشر اسپرک ،چلپ اول)
-          اونو،موریو( 1376)، خیرآباد نامه، ترجمه ی هاشم رجب زاده، (تهران،نشر دانشگاه تهران،چاپ اول)
-          اسپردلی،جیمز و مک کوردی،دیوید( 1372) ، مردم نگاری در جوامع پیچیده، ترجمه بیوک محمدی( تهران، موسسه ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی ،چاپ اول)
-          بیرو،آلن (1366)، فرهنگ علوم اجتماعی،ترجمه ی باقر ساروخانی ، (تهران،نشر کیهان،چاپ اول)
-          بتیس،دانیل و پلاگ،فرد ( 1375) ،انسان شناسی فرهنگی، ترجمه محسن ثلاثی،(تهران،نشر علمی،چاپ اول)
-          بسینیه،پیر (1340)، روش مردم شناسی ، ترجمه علی محمد کاردان، (تهران،نشر موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران)
-          پواریه،ژان (1370)، تاریخ مردم شناسی، ترجمه پرویز امینی، ( تهران ، نشر خردمند، چاپ اول)
-          پانوف،میشل و پرن، میشل( 1368) ، فرهنگ مردم شناسی، ترجمه اصغر عسکری خانقاه (تهران،نشر ویس ، چاپ اول)
-          داگلاس،الیور (1352)، مقدمه ای بر مردم شناسی، ترجمه علی برزگر ( تهران، نشر چاپخش، چاپ اول)
-          روح الامینی،محمود (1365) ، زمینه فرهنگ شناسی، ( تهران ، نشر عطا، چاپ اول)
-          روح الامینی، محمود(1368) ، مبانی انسان شناسی(گرد شهر باچراغ)، (تهران، نشر پاژنگ، چاپ اول)
-          روح الامینی، محمود(1370) ، مردم شناسی جوامع ابتدایی،عشایر ( تهران، نشرعلمی و فرهنگی،کتاب نهم)
-          ریویر،کلود (1379) و(1384) ،درآمدی بر انسان شناسی، ترجمه ناصر فکوهی، (تهران،نشرنی،چاپ اول)
-          رنجبر،محمد رضا( 1371) ، کاربرد مصاحبه و گزارش نویسی در مددکاری اجتماعی، ( تهران،نشرآوای نور)
-          ساروخانی، باقر( 1370) ، دایره المعارف علوم اجتماعی، ( تهران ، نشر کیهان، چاپ اول)
-          ستوده ،هدایه الله( 1378)، جامعه شناسی در ادبیات فارسی، ( تهران، نشر آوای نور، چاپ اول)
-          طبیبی، حشمت الله (1371) ، مبانی جامعه شناسی و مردم شناسی ( تهران ، نشر دانشگاه تهران)
-          طبیبی، حشمت الله (1367) ، مبانی انسان شناسی ، ( تهران ، نشر دانشکده علوم اجتماعی،چاپ اول)
-          کولمن،سایمون و واتسون،هلن (1372) ، درآمدی بر انسان شناسی،ترجمه محسن ثلاثی، ( تهران، نشر سیمرغ ، چاپ اول)
-          گولد،جولیوس و کولب،ویلیام( 1376) ،فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه محمدجوادزاهدی مازندرانی( تهران، نشر مازیار ، چاپ اول)
 
 
[1]- Ethnography
[2] - Ethnology
[3] - Anthropology
[4] - علامت عبارت است از چیزی که برای عده ای از افراد جای چیز مشخصی بنشیند. (تقوی ، 2536 :18)
[5] - جوامع ابتدایی اختلاف زیادی با جوامع متمدن دارند.این جوامع که آنها را اصطلاحاً جوامع سرد می نامیم ( زیرا از نظر روابط با همسایگان و محیط داخلی درجه ی حرارت تاریخی آنها صفر است.) از لحاظ نیروی انسانی محدود و شیوه ی کارکرد مکانیکی خود از جوامع به اصطلاح گرم متمایزند. (تقوی ، 2536 :51)
[6]- Frazer (1941-1851)مردم شناس انگلیسی و مولف کتابهای "شاخه ی زرین" و "توتمیسم و برون همسری"
[7]- Boas  (1942-1859) مردم شناس آمریکایی و مولف کتاب های "اندیشه ی انسان ابتدایی" و "مردم شناسی همگانی " و" نژاد،زبان،فرهنگ"آممر
[8]- Durkheim  (1917-1858) جامعه شناس فرانسوی و مولف کتاب های " قواعد روش جامعه شناسی" و "صور حیات ابتدایی" و "خودکشی" و " تقسیم کار"
[9]- Mauss (1950-1872) جامعه شناس و مردم شناس فرانسوی و مولف کتاب های "مبانی مردم شناسی" و"جامعه شناسی و مردم شناسی"
[10]- Malinowski (1942-1884) مردم شناس لهستانی الاصل انگلیسی و نویسنده ی کتابهای "آرگوناتهای غرب اقیانوس آرام" "اسطوره و روانشناسی""جنسیت و سرخوردگی در جوامع وحشی" " نظریه ی علمی فرهنگ "
[11]-Dilthey (1911-1833) فیلسوف پندارگرای آلمانی
[12]- Spengler (1936-1880) فیلسوف پندارگرای آلمانی
[13] - De Sausure
[14]- Radcliff- Brown (1955-1881) مردم شناس انگلیسی و مولف کتا بهای "بومیان جزایر آندامان" و "ساخت و کارکرد در جوامع ابتدایی" و " علم طبیعی جامعه" او با الهام از آراء مونتسکیوMontesquieu  و اسپنسرSpencer  مفهوم ساخت را وارد مردم شناسی کرد.
[15]- Lewis Henry Morgan  (1881-1818) که سال1877 کتاب جامعه ی باستانAncient Society  را نوشت و به سه دوره ی توحش، بربریت و تمدن اشاره کرد.
[16]- به نظر تایلر جان گراییAnimism و باور به همزاد در منشا تمامی ادیان قرار دارد و این ادیان سپس از مراحل مانیسم، بت پرستی، چند خدایی و تک خدایی می گذرند.به باور وی دین از نوعی جادوی نخستین ریشه می گیرد و علم آن را اصلاح میکند.
[17]- Royal Anthropological Institute