نگاه جامعه شناختی و روان شناختی به حجاب
نگاه جامعه شناختی و روان شناختی به حجاب
اسرین ترابی
ارزش ها به عنوان عناصر اصلی سازمان فرهنگی جامعه در گذر زمان و در تقابل با جریانات نوین جهان معاصر به ویژه ظهور قدرت رسانه های جمعی، جهانی شدن، وجود شبکه های اجتماعی اینترنتی و... دستخوش تغییرات سریع می باشند و این بر اهمیت طبقه بندی ارزش ها حسب اولویت و صیانت کارشناسانه از اصول و رسوم مهم تر می افزاید. در هر جامعه ای نیک و بد ، زیبا و زشت ، شرافتمندانه و ننگ بار و به طور کلی ارزشها معلوم ومعین وجود دارد، ارزشهای اجتماعی به عوامل وعتاصری اطلاق می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار آن پی برده و به صورت واقعیات و اموری در آمده اندکه نیازهای مادی و معنوی افراد جامعه را برآورده می سازند. یکی از این اصول و ارزش ها در جامعه ی مسلمان ایرانی، حجاب است كه تاثيرات مختلفي در زندگي دارد مانند امنيت زنان، آرامش مردها، سلامت جامعه، حفظ ارزشها، كسب رضايت الهي و اجراي احكام ديني. اخيراً جامعه با مشكل بزرگي درين خصوص روبروست كه جوانان زن و مرد جامعه ما تمايل چندان قوي و مستدل به رعايت حجاب به مثابه وظيفه قانوني و ديني خود ندارند. این مسئله و رعایت یا عدم رعایت آن در کشور اسلامی ایران، با توجه به ابعاد وجوانب مختلف زندگی نوین عصر حاضر، تغییر و چرخش ارزش ها، جوان بودن کشور و کیفیت برنامه های ترویج حجاب و نهادهای مسئول و مرتبط، سبب شده تا در چند سال اخیر به یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی تبدیل شود.
در ورای ظاهر حجاب و پوشش، پدیده پیچیده تری وجود دارد که موجب می شود افراد بتوانند تغییر وضعیت پوشش زنان و تغییر سبک حجاب در بعد اجتماعی را بدون توجه به ابعاد معنوی و مفاهیم مذهبی مانند (ظاهر، باطن محرم، نامحرم خصوصی، عمومی و...) بررسی نمایند.کسانی که حجاب را صرفاً از بعد مذهبی مطالعه می کنند، نمی توانند عدم پذیرش حجاب نزد برخی دیگر را دریابند، در مقابل، زنانی که خود را مسلمان می دانند، ولی حجاب را امری نسبی می بینند، موضع «لاادری» خواهند داشت.
الگوی پوشش و کیفیت لباس در هر جامعه، بیش از آن که از شرایط اقلیمی، موقعیت تمدنی، اوضاع اقتصادی، نظام سیاسی، موقعیت سنی، جنسی و شغلی افراد، خواسته های شخصی و زیباشناختی افراد اثر بپذیرد، از ساختار باورها، ارزش ها، هنجارها، ایدئولوژی ها، الگوها، آداب و عادت ها و سلیقه های گروهی اثر می پذیرد. لباس، نشان دهنده ناخودآگاه فرهنگی جامعه است. لباسِ مناسب پوشیدن، نشانه اجتماعی بودن انسان است و مانند دیگر جنبه های اجتماعی بودن انسان بر اساس ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و انتظارات جمعی، شکل می یابد. به عنوان نمونه، تحقيقات پيشين نشان داده كه رعايت حجاب اسلامي با سن، آگاهي، تحصيلات، درآمد همسر، محل تولد، اصرار همسر و پدر، اعتقادات مذهبي والدين، روابط گرم و صميمانه والدين با يكديگر، سطح معلومات مادر و استفاده مادران از چادر رابطه مستقيم و معني داری داشته است.
در هر صورت، بعد از انقلاب اسلامی، حجاب، علاوه بر رنگ سنتي، آهنگ حکومتي هم به خود گرفته است و عمده ترين عوامل اجتماعي- فرهنگي مرتبط با حجاب گريزي عبارتند از همانند سازی و تشبه، جبران کمبودهای اجتماعی و جامعه ستيزي، پايگاه اقتصادي خانواده، جلوه گری و خودابرازي، انگیزه افزون طلبی جنسی، دگرگوني ارزشها، تنوع خواهی و مدگرایی.
برای شناخت دقیق لازم است تعریفی از آن نیز ارائه گردد. حجاب براي زنان يعني پوشش كامل بدن بجز چهره و دست تا مچ، به صورتي كه پوشش وي تنگ و بدن نما و از نوع لباس مخصوص مردها نباشد. حکم وجوب پوشش بانوان در برابر مردان نامحرم، از احکامي است که مورد اتفاق و اجماع همه علماي اسلام است و حجاب زنان به چادر منحصر نمي شود؛ اما چادر بهترين نوع حجاب و نشانه ملي است و هيچ منافاتي با فعاليت هاي زنان مسلمان در مسايل سياسي، اجتماعي و فرهنگي ندارد.
از دیدگاه روان شناسی و جامعه شناختی معاصر، در جامعه بسته ای که بنا به دلایل اقتصادی و سیاسی، سن ازدواج و طلاق افزایش چشمگیری دارد و راهی برای ارضاء طبیعی و قانونی و اخلاقی جوانان نیست، بدحجابی به بی حیایی، بی حیایی به برهنگی و برهنگی به هرزه گی و لذت جویی و عشرت طلبی ختم می شود و در این میان بازنده بزرگ دختران و زنان ناآگاه و بی دفاعی هستندکه بسیار زود زیبایی و سلامت و طراوت و زندگی و هستی خود را خیلی ارزان و راحت و به خاطر هیچ از دست می دهند. بدحجابی اینک یک فرهنگ شده است، فرهنگی که قسمتی از حجاب را کنار گذاشته و به صورت نیمه پنهان و با جذابیت خاص وارد جامعه و بازار شده است. بدحجابی موجود امروز در جامعه، نوعی اعتراض شفاف و فریاد خاموشی علیه وعده ها و شعارهای تحقق نیافته شخصی و دولتی و حاصل اثرات رسانه های جمعی مانند ماهواره و اینترنت است اما اسلام با توجه به ساختار وجودي و فطري انسان، مهم ترين تضمين کننده شخصيت زن را حفظ پوشش و حجاب مي داند.
برخی از پيامدهاي اجتماعي حجاب گريزي عبارتند از بروز ناامني،برهم زدن نظم روابط جنسي و اختلالات جسماني و تزلزل بنيان خانواده که با رعایت آن می توان از اثرات این پیامدهای منفی کاست.
افراد مبتلا به اختلالات شخصيتي و هويتي، خواهان جلب توجه دیگران نسبت به خود در حد بسيار زيادي هستند. رفتارهای جلب توجه کننده و عواطف و هیجانات فزاینده ولی سطحی و کم عمقی بروز میدهند. این افراد به منظور جلب توجه، همیشه در حال «نقش بازی کردن» هستند. اعتقادات، عقاید و خلق و خوی ناپایدار و زودگذر دارند و همچنین خیلی تاثیرپذیر و دنباله روی هوی و هوس هستند.
پیشنهادها
بخش امور اجتماعي استانداری ها و فرمانداري شهرستان ها، با همكاري ديگر نهادهاي اجرايي و تاثيرگذار مانند آموزش و پرورش، سپاه پاسداران، نیروی انتظامی، دفاتر امام جمعه و نماينده شهرستان در مجلس شوراي اسلامي، گروهي متشكل از نخبگان، مجربان و مخصوصاً دلسوزان و متعهدان از چند رشته خاص (مخصوصاً جامعه شناسي، روان شناسي، مديريت، و...) تشكيل دهند و با در اختيار داشتن دفتر كار و بودجه اي هرچند محدود، تحت نظارت استانداری، به بررسي مسائل و آسيب هاي اجتماعي حجاب گریزی بپردازند.
- معرفي بيشتر الگوها و اسوه هاي اسلامي- ايراني با شيوه هاي نوين و جالب توجه به طوري كه براي مردم تكراري نباشد. فقط يك الگو نباشد. اين الگو صرفاً ديني نباشد. بلكه از راه تبليغ مساجد و منابر، صدا و سيما، اينترنت و وبلاگ ها و حتي موسيقي و هنر، الگوهاي بيشتر و به روزتري جهت رعايت و متعهد بودن به مسائل حجاب به جامعه معرفي گردند .
منبع
ترابی، اسرین(1395) نگاه جامعه شناختی و روان شناختی به حجاب، ئاویته، سال6، شماره 32، 74-75