بویش آلودگی هوای بوکان
بویش آلودگی هوای بوکان و اثرات اجتماعی آن
غفور شیخی
یکی از محاسن جامعه شناسی و انتقاد اجتماعی این است که به زور هم شده به تمامی مسائل و جزئیات جامعه هر یک به نوعی و نحوی ورود و ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم پیدا می کند چرا که هدف از تمام این تلاش ها دستیازی به «آرامش» در زندگی عمومی جامعه است و هر چیزی از جمله آسیب ها، معضلات، نقاط ضعف و... این فرایند را مختل سازد مورد بحث و نقد و جرح قرار می گیرد. مبحث «آلودگی هوا و مزاحمت بوی گند و نامطبوع» یکی از مواردی است که بیشتر از جانب مردم به صورت شفاهی مورد گلایه واقع شده و دست اندرکاران و زحمتکشان حوزه بهداشت به قدر توان و امکانات، فعالیت نموده اند اما به دلیل فراگیر شدن و عواقب بیماری زا و مشکل آفرین این مسئله در اینجا مورد مداقه قرار می گیرد. این بوهای نامطبوع و گند هنگامی بیشتر ملموس و محسوس اند که شبهای تابستان، نسیمی اندک در حال ورزش باشد. بو نشان دهنده وجود آلودگی میکروبی در محیط است. هاگ ها، میکروارگانیسم ها، باکتریها، قارچ ها و اسپورهای منتشر شونده از طریق هوا و باکتری های منتشر شونده توسط هسته قطره، همراه با مولکول های بوزا به اطراف پراکنده می شوند. مضافا اینکه مضرات بو حتی در غلظت های پایین نیز در انسان منجر به تنش های روانی خواهد شد. بوهای ناخوشایند باعث کم اشتهایی، مصرف کمتر آب در بدن، اختلال در تنفس، تهوع و استفراغ و آشفتگی ذهنی می شوند، لذا با توجه به مشکلات عدیده، اهمیت کنترل و بوزدایی از محیط زندگی و جامعه مشخص می گردد.
1-حاشیه رودخانه سیمینه رود، منطقه کشتارگاه و تصفیه خانه شهرستان
این مناطق به طول حدودی 7کیلومتر و عرض 1کیلومتر که شامل مناطق ساحلی، کشتارگاه، تصفیه خانه شهرستان و حواشی آنها می باشد درگیر بوی گند ناشی از پسماندهای رودخانه، تصفیه خانه و به تبع آن مزاحمت برخی حشرات مانند پشه ها و سوسک ها هستند. به عنوان یک نمونه، این یک گزارش مردمی است: ما اهالی روستای امیراباد مدت چند سالی از بوی بد و همچنین چهره زشت بند آب انبار که از وسط روستا گذر می کند رنج می بریم. آب این بند همان فاضلاب تصفیه خانه بوکان است که وارد آن می شود. این آب به حدی کثیف است که حتی قورباغه ها هم توان زیست در آن را ندارند. بوی بد فاضلاب و جلبک قطور روی آن عامل اصلی بیماری است. آیا سهم روستاییان زحمت کش و کشاورزان این است؟ به جای آب سد، فاضلاب در بنداب ریخته اید؟ اداره آبیاری روز به روز بنداب را عمیق تر کرده که خطر سقوط، کودکان را تهدید می کند. همچنین بابت استفاده از این آب برای کشاورزی مبلغ زیادی از کشاورزان دریافت می شود و سالانه چندین خودرو به داخل بنداب سقوط می کنند. حواصل لایه روبی چهره کنار جاده را زشت کرده و حریمی برای گذر حیوانات نمانده است. تا الان ده ها رأس گوسفند تلف شده اند. آب فاظلاب برای کشاورزی مناسب نیست و دارای باکتری های خطرناک است. ما نه بنداب می خواهیم و نه فاضلاب. خواهشمندیم فاضلاب را به جای دیگری هدایت کنید یا کانال را لوله گذاری کنید و...». به قول شاعر «چنان از آب میزد بوی ناخوش ...که قطران را کسی سوزد بر آتش». اهالی این مناطق، اذعان داشته اند که بارها شکوه و گلایه خود را کتبی و شفاهی به اطلاع مسئولین محترم در دولت سابق و حاضر رسانده اند اما اقداماتی جدّی و کارساز انجام نشده است.
2- میراوا (امیرآباد) و زمین ها و روستاهای اطراف شیخلر
امحای زباله که به عنوان طلای کثیف در جهان شناخته شده است، روش های مختلفی دارد که از بدترین شیوه در آب ریختن و آتش زدن و زیرخاک چال کردن گرفته تا مناسب ترین شیوه بازیافت و کسب درآمد و تبدیل به سرمایه ای ماندگار می توان نام برد. بین روستای شیخلر و شهرک میراوا، سال هاست که منطقه ای برای دفع و دفن زباله شهرستان در نظر گرفته شده که به سهولت بوی نامطبوع آن دامنه منطقه وسیعی از فضای آسمان زلال روستاهای اطراف و شهرک میراوا را به صورت شبانه روز فرا گرفته است. جدای از ضربات جدی که به کیفیت سکونت و زمین های کشاورزی و باغداری و معامله املاک این مناطق زده شده نسیمی ملایم این دود و بوی نامطبوع و ذرات معلق کثیف فراوان(هَبَاءً مَنْثُورًا) را به سهولت پخش می کند. اهالی این مناطق، اذعان داشته اند که بارها شکوه و گلایه خود را کتبی و شفاهی به اطلاع مسئولین محترم در دولت سابق و حاضر رسانده اند اما اقداماتی جدّی و کارساز انجام نشده است.
3- میدان دواب و مناطق اسلام آباد و کمربندی
دهکده دامداران و میدان دواب (بازار) در وضعیت بهداشتی نامناسبی قرار دارد. بوهای نامطبوع و طبعاً لاجرم این مناطق که شامل فضولات حیوانی، سوزاندن کاه و کلش های غیرقابل استفاده و برخی ته مانده های طویله ها و غیره است به قسمت های زیادی از خود میدان دواب، مناطق اسلام آباد، کمربندی کنونی و ساکنان مشرف به پشت کوه «نالشکینه» می رسد و موجبات ناراحتی و آزردگی و سلب آسایش ساکنان و مهمانان آنان گشته است. بروز برخی بیماری ها –مانند تب برفکی و...- نیز بر حساسیت مسئله افزوده است. این امر به ویژه به هنگام وزش باد مخالف و بعد از شنبه بازار و شب های تابستان بیشتر محسوس بوده است. در همین راستا فرمانداری در سال 93 طی جلساتی به سامان دهی بهداشتی و تفکیک بازار دواب از مجتمع دامداران توصیه نمود.
وضعیت نابسامان بهداشتی، شیوه های نادرست و ناقص دفع زباله، شیرابه های برجای مانده، گرمای تابستان، رشد و فزونی حشرات و برخی حیوانات (مانند مار و سگ های ولگرد و گربه های سرگردان و...)، کمبود آب و شستشوی مناطق، سم نپاشی درخت ها، جریان نداشتن آب کافی در رودخانه سیمینه، نزدیکی تصفیه خانه و یا نقص در تصفیه هوا و سرنپوشیدگی و برخی مشکلات مرتبط دیگر دست به دست هم داده اند تا بوکان که شهری طولی و دراز است از سه طرف (دفع زباله شیخلر از سمت مهاباد، تصفیه خانه از سمت میاندوآب، میدان دواب از سمت شاهین دژ) مورد هجوم وزش و گسترش بوهای گند و نامطبوع قرار بگیرد. این درحالی است که برخی موارد دیگر هم که مولد بوهای نامطبوع اند وجود دارند اما از گستردگی برخوردار نیستند مانند بوی نامطبوع شهرک صنعتی.
اثرات اجتماعی
برخی از اثرات اجتماعی این بوهای نامطبوع و گند بر جامعه علاوه بر مسائل بهداشتی و زیست محیطی، عمدتاً شامل این مواردند:
1-بروز تاسف عمومی و آزردگی خاطر ساکنان این مناطق به خاطر هدررفتن بودجه و مالیات و عوارض فراوانی که در نتیجه مدیریت ضعیف و ناکارامد و ناهماهنگ شهرستان که می توانست برای رفع و دفع این مشکلات، کارساز باشد و شهر زیبا و جای افتخار بوکان را بیش از پیش، مطبوع و خوشایند نمایند که متاسفانه چنین نبوده و نیست.
2- بروز احساس حقارت و شرمندگی در قبال مهمانان و شب نشینی ها و رفت و آمدهای معمول که ساکنان این مناطق در قبال اعتراض مهمانان به این بوی بد پاسخ قانع کننده ای جز فرافکنی به عملنکرد برخی مسئولین نمی یابند.
3- بروز احساس ترس و ناامنی روانی ساکنان به ویژه به نسبت بیماران، کودکان و کهنسالان بخاطر استنشاق هوای آلوده و نامطبوع این مناطق که ممکن است موجب شکل گیری و گسترش برخی بیماری ها –مانند آسم، تب برفکی و...- گزش حشرات و اجبار به بستن دروپنجره ها و استفاده از کولر و... شده است. بنابراین افرادی که در معرض آلودگی هوا هستند در معرض انواع بیماری ها و نارسائی هایی که ریشه در تنفس دارند، قرار می گیرند.
می توان به برخی اثرات فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی این بوهای نامطبوع و گند نیز اشاره داشت که مجال دیگری می طلبد. در نقطه مقابل این احساس های ناخوشایند، اگر مشکل بوهای نامطبوع مرتفع گردد، احساس خوشایندی، رضایت و تحسین مدیران و مسئولین مربوطه را در پی خواهد داشت.
راهکارها و پیشنهادها
علل یابی شکل گیری بوهای نامطبوع، عیان ساختن راهکارها را به دنبال خواهد داشت.
1-ایجاد سیستم بازیافت زباله. لازم به یاداوری نیست که زباله ی یک شهرستان، چقدر می تواند سودآور باشد و با همت و همکاری نهادهای مرتبط مانند شهرداری و سرمایه گذارها می توان کارخانه بازیافت زباله ایجاد نمود که پردازش، بازیافت و تفکیک و تولید از پسماندهای شهر و مناطق همجوار را به انجام برساند. این امر با خود ده ها مورد فرهنگی از سبک زندگی جامعه را نیز تغییر می دهد.
2-جاری ساختن مداوم آب در رودخانه سیمینه و تبدیل آن به سایت گردشگری. رودخانه سیمینه با وجود آب بندهای مختلف در مناطق بالاتر این امکان را دارد که به صورت مستمر قسمتی از آب جریان داشته باشد اما قبل از آن باید بستر و حاشیه رودخانه ساماندهی شود تا از ورود زباله و برخی پسماندها جلوگیری شود. یک طرح جامع و حساب شده نیز می تواند این مناطق را تبدیل به سایتی گردشگری جهت استفاده بازدیدکنندگان داخلی و خارجی کند.
3- بکارگیری اکسیژن فعال یا ازن جهت اکسیداسیون در تصفیه خانه که علاوه بر قابلیت بوزدایی یک ضد عفونی کننده قوی نیز می باشد، می تواند با احتساب هزینه ها و امکانات موجود در کنار سایر راهکارهای متخصصان این حوزه، مطرح گردد.
4- ارتقای آگاهی های بهداشتی به ساکنین میدان دواب و اعطای تسهیلات در راستای صنعتی و مکانیزه نمودن دامداری و انبار علوفه و دفع فضولات و غیره و همچینن تفکیک بازار دواب از مجتمع دامداران.
امید است که بتوان با بهره گیری از گروه های کارشناسان و متخصصان دلسوز، مدیریتی مقتدر و هماهنگ، اخذ بودجه و اعتباراتی هرچند کم، گام هایی موثر در راستای پاکسازی وضعیت و کیفیت هوای شهرستان برداشته شود که این امر مستلزم آگاهی مردم و همکاری و مساعدت و به ویژه پیگیری آنها نیز می باشد.
منبع
شیخی، غفور (1395) بویش آلودگی هوای بوکان و اثرات اجتماعی آن، نشریه زیره ک، سال دوم، شماره چهارم، شهریورماه، ص3
بازنشر مطلب در پایگاه خبری تحلیلی هاناخبر