فراتحلیل مسئله ی خودکشی در جهان، ایران و مناطق کردنشین

اول- بین مفاهیم «آسیب اجتماعی»، «مسئله اجتماعی»، «پدیده اجتماعی» و «بحران اجتماعی» تفاوت وجود دارد. ابتدا بهتر است مشخص گردد که خودکشی و اقدام به خودکشی در کدام حوزه و حیطه قرار می گیرد؟ مختصر قابل اشاره است که آسیب اجتماعی شرایطی است که فرد نمی تواند نیازهای خودش را در جامعه مطابق استانداردها و به صورت متعادل برآورده سازد و در تعامل با دیگران دچار مشکل می شود یعنی هر نوع عمل فردی یا جمعی که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام جامعه قرار نمی‌گیرند مانند رعایت نکردن صف و نوبت. اما مسئله ی اجتماعی، جنبه و حالت حاد آسیب است. یعنی زمانی که دیگر آسیب به روش فردی و یا مشاوره ای قابل حل نباشد و از محدوده نهادی خارج شده و برای کنترل و رویارویی با آن نیاز به اتفاق نظر و اجماع در میان روان شناسان، جامعه شناسان، برنامه ریزان و مدیران اجتماعی باشد.«پایین بودن سرانه مطالعه، دروغگویی و چندچهره بازی، جنگ، مهاجرت،  قانون گریزی، ترافیک و سوانح رانندگی، فردگرایی و بی تفاوتی مدنی، جرایم سازمان یافته، فحشاء، فساد اداری، مصرف بالای الکل، افسردگی، طلاق، تبعیض قومی و گروهی، نژادپرستی، تروریسم، تکدی گری، سرقت مسلحانه،کشتار حیوانات، کمبود بهداشت و تخریب محیط زیست، کمبود و قحطی آب، کودکان کار، آزارجنسی، روزمرگی، بوروکراسی، ساختار سیاسی وسیاست زدگی، کمبود مسکن و دین گریزی و...» برخی از اهم مسائل اجتماعی اند. درخصوص پدیده اجتماعی باید گفت که اگر این مسئله ی اجتماعی، ویژگی خارجی بودن، جبری بودن، عمومیت داشتن توام با ایجاد نگرانی و احساس نامطلوبی را در جامعه دربرداشت تبدیل به پدیده اجتماعی شده است. مانند پدیده مدگرایی، الگوگزینی سبک زندگی غربی. اعمال جراحی زیبایی چندگانه. بحران اجتماعی، اگر مسئله و پدیده، به مرور زمان یا دفعتاً، فراگیر و خطرناک شود و ساختار کلی حاکم بر جامعه به چالش کشیده شود و هزینه های گزاف انسانی و مالی به جامعه و کشور تحمیل گردد تبدیل به بحران اجتماعی می شود. مانند بحران هویت، بحران اعتیاد. بحران بیکاری. به عبارت ساده تر هر مسئله ی اجتماعی (مانند خودکشی) و هر انحراف اجتماعی (مانند اقدام به خودکشی)، آسیب است. اما هر مسئله ای انحراف نیست (مانند فقر و تنگدستی). لازم به ذکر است که هم پوشانی ها و اختلاف نظرهایی نیز بین این واژگان وجود دارد اما غرض اصلی روشن شدن خواستگاه و حوزه مسئله خودکشی در ایران و مناطق کردنشین است.

دوم- توجه به تفاوت سبب شناسی (اتیولوژی) با آسیب شناسی (پاتولوژی) نیز حائز اهمیت. به این معنا که سبب شناسی به بحث درباره علت ها، دلایل، عوامل و ریشه های موثر در بروز مسئله می پردازد. مانند تاثیر ناکامی ها و اختلالات روانی در بروز خودکشی یا اقدام به آن. اما آسیب شناسی به بحث تاثیر مسئله در بروز مشکلات و تبعات آن می پردازد. مانند تاثیر خودکشی بر ازهم پاشیده شدن خانواده. به عبارت دیگر حضور سبب شناسی، پیش از مسئله و آسیب شناسی بعد از مسئله است. سبب شناسی نگاه غالب پیشگیرانه و آسیب شناسی نگاه غالب درمانی دارد. نکته اینجاست که بیشتر کارشناسان و دلسوزان جامعه، به تصور سبب شناسی و اقدامات و راهکارهای پیشگیرانه، بیشتر روی آسیب شناسی نظر داده و کار کرده اند. در امر خودکشی مناطق کردنشین، ضروری است که با نگاهی سبب شناسانه و پیشگیرانه، در راستای شناساندن این مسئله و بکارگرفتن راهکارهای عملیاتی، اقدامات جدی صورت گیرد.

سوم- خودکشی در جهان

میانگین جهانی نرخ خودکشی12 نفر در هر صدهزارنفر است. در سال 2014 خودکشی سیزدهمین علت مهم مرگ گزارش شده و سالانه حدود یک میلیون نفر در اثر این عمل فوت شده اند. این میزان تا کنون نیز روند صعودی داشته است. بیشترین نقاط در کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه (مانند بلاروس)، لیتوانی (حدود 3هزارنفردرسال از کل 3میلیون جمعیت)، جمهوری فدراتیو روسیه، سریلانکا، قزاقستان، لهستان، ژاپن(حدود 30هزارنفردرسال)، مجار واوکراین، شرق اروپا، گویان (حدود 45نفر در هرصدهزار)، کره شمالی (39نفردرهرصدهزار)و جنوبی(29نفردرهرصدهزار)، چین، هند، آفریقای جنوبی و کمترین خودکشی ها در خاورمیانه، شمال آفریقا و بخش هایی از غرب آمریکای جنوبی ثبت شده است. خودکشی دربین مسلمانان به شکل معناداری پایین تر است. ایالات متحده جزو آمار متوسط رو به بالای خودکشی هاست (حدود 36هزار نفردرسال). ایران در بین ۸۹ کشوری که اطلاعاتش گردآوری شده است در رتبه 69 و بنابه تعبیری 58 قرار دارد. ایران، مکزیک، ترکیه و ایتالیا با نرخ خودکشی زیر پنج نفر در زمره کشورهای با نرخ پایین خودکشی به شمار می‌روند.  در جهان، هر سال 3۰ تا ۶۰ ميليون نفر اقدام به خودكشي مي‌ کنند، اما تنها يك ميليون نفر از آنها در اقدام خود موفق مي‌شوند. به عبارت ساده تر در جهان، حدود هر 40ثانیه، یک نفر خودکشی می کند و می میرد. خودکشی در فصل زمستان کمتر از دیگر فصل های سال است و اوایل بهار بیشترین میزان خودکشی ها روی می دهد (منبع: سازمان بهداشت جهانیWHO).

چهارم- خودکشی در ایران

میانگین نرخ خودکشی در ایران، حدود 5-6 نفر در هر صدهزار نفر است. هر سال حدود 4000 نفر خودکشی موفق داشته اند. تعداد و میزان خودکشی در خاورمیانه و به ویژه ایران، کم و پایین است. براساس آمارهای موجود در سال های 1390 تا 1394 تهران، ایلام، لرستان، کرمانشاه و گیلان، بیشترین و استانهای خراسان جنوبی، آذربایجان شرقی و خراسان شمالی کمترین موارد مرگ ناشی از خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. به‌گزارش وب‌گاه‌آفتاب (۱۹ شهریور ۱۳۹۳) در ایران آمار خودکشی در مردان مجرد بیشتر از مردان متاهل و برخلاف آمارهای جهانی در زنان متاهل بیش از زنان مجرد است. بيشترين دليل خودکشي در نوجوانان ايجاد فاصله و فقدان رابطه مناسب بين فرزندان و والدين ذکر شده است. فاصله‌اي که موجب مي‌شود والدين درک صحيحي از وضعيت فرزندان خود نداشته باشند.

پنجم- خودکشی در مناطق کردنشین

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در زمینه خودکشی عنوان کرد که آمار خودکشی 1392 در کردستان 2 برابر شاخص کشوری است. بیشترین میزان افزایش تعداد خودکشی در جمعیت 20 تا 30سال گزارش شده است.  حلق‌آویزشدن شایع‌ترین روش به کار برده شده توسط مردان وخودسوزی برای زنان گزارش شده است. به تازگی استفاده از دارو و مسمومیت دارویی عامل مهم خودکشی در کشور محسوب می گردد. طبق آمار منتشر شده، انگيزه خودکشي در مطالعات انجام گرفته به ترتيب مربوط به ناآگاهی سنتی و مسايل ناموسي، اختلافات خانوادگي، شکست و ناکامی در تحصيل و ازدواج، شکست و نااميدي، فقر و تنگدستي، بيماري‌هاي رواني، استرس‌ها و فشارهاي رواني، تنهايي، عشق و تمايلات شديد عاطفي و اعتياد به مواد مخدر، مواد توهم‌زا و الکل بوده که در اين ميان سهم خودکشي با انگيزه‌ اختلافات خانوادگي با 41 درصد، بالاترين علت خودکشي ذکر شده و از لحاظ جنسيتي، اقدام به خودکشي در مردان 8 برابر زنان بوده است. سال 1384، حدود 5ممیز7 نفر دریکصدهزار نفر در کل کشور خودکشی کرده اند و در استان کردستان 6ممیز 2 نفر درصدهزار نفر مرتکب خودکشی شده اند. یعنی چندان بیشتر از میانگین کشوری نبوده است. در مجموع میزان خودکشی نوجوانان و جوانان کرد زیر30سال از میانگین کشوری بالاتر است. خودکشی زنان (70درصد خودسوزی) بیشتر از مردها بوده است اما اخیراً این روند هم کاهش یافته و هم کند شده است. در سردشت، سال 1393، نه نفر خودکشی کرده بودند اما در سه ماهه اول سال 94،  نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش 65 درصدی ثبت شده است. مهاباد در سال قبل، حدود 20 نفر خودکشی داشته و بوکان و اشنویه و ... وضعیت مشابهی داشته اند.

ششم- جمع بندی

1-خودکشی در سطح جهان یکی از ده عامل اصلی مرگ و میر است.

2- ایران، بلحاظ میزان و تعداد خودکشی، کشوری در حد پایین و کم است.

3- مجموع مناطق کردنشین (کرمانشاه، ایلام، لرستان، کردستان، آذربایجان غربی و...) به نسبت میانگین کشوری، در سطح بالاتری قرار دارند.

4- عمده ترین سبب های خودکشی در مناطق کردنشین عبارت اند از ناآگاهی سنتی و مسايل ناموسي، اختلافات خانوادگي، شکست در تحصيل و ازدواج، افسردگی و نااميدي، احساس محرومیت و فقر و تبعیض، بیماری ها و استرس‌ها، تنهايي و انزوا، عشق و تمايلات شديد عاطفي و اعتياد به مواد مخدر و توهم‌زا و الکل.

5- تعداد و میزان خودکشی در مناطق کردنشین، کاهش یافته و روش های خودکشی نیز از خودسوزی و حلق آویزی به مسمومیت دارویی تغییر یافته اند.

6- خودکشی در جهان، یک بحران و در ایران و مناطق کردنشین یک مسئله اجتماعی است که هم باید سبب شناسی و هم آسیب شناسی بیشتری صورت گیرد.

هفتم- راهکارها

عمده ترین راهکارهای عملیاتی برای پیشگیری و کاهش خودکشی و اقدام به خودکشی از این منظر عبارت اند از:

1-ایجاد صمیمت و احترام متقابل در کانون مستحکم خانواده به ویژه روابط بین والدین و فرزندان.

2- آموزش دینداری و التزام به رعایت مسائل دینی و بکارگیری مهارت های اجتماعی در زندگی روزمره.

3- ایجاد انگیزه و تقویت اراده و پخش امید و تولید شادی جمعی و گسترش انرژی مثبت و استفاده از تشویق و فرصت جبران در مسائل از طرف دولت، مساجد، خانواده، آموزش و پرورش، صداو سیما و سایر نهادهای مرتبط.

4- کنترل و نظارت بر شبکه های ماهواره ای و سبک زندگی غربی و کاهش شکاف نسلی و تعارض های موجود به ویژه برای جوانان.

5- ایجاد اشتغال.

در پایان ذکر 2 نکته لازم است:

1- راهکارهای عملیاتی و موفق، باید متناسب با طبقه سنی و الگوی جنسیتی و بستر فرهنگی تنظیم گردند. شناسایی و اولویت بندی سبب های خودکشی، ساده ترین و مستقیم ترین راهکارها را نیز نشان می دهند.

2- به امید روزی که میزان خودکشی در کشور ایران و به ویژه مناطق کردنشین به حداقل ممکن برسد و از مسئله ی اجتماعی به حداقلِ یک آسیب اجتماعی کاهش و تنزل یابد. چرا که بار گناهی و معنایی و ارزشی و خبری خودکشی در جامعه کردمسلمان، سنگین و عمیق و کبیر است و می تواند تعداد کم آن نیز اثرات مخربی بر جامعه وارد سازد. از این رو تصور می شود که جامعه در وضعیت خطرناک و اسفباری است که خوشبختانه چنین نیست و انشاءالله در آینده نیز شاهد بهتر شدن اوضاع و کاهش خودکشی ها باشیم.

این مطلب جمع بندی شده مصاحبه آقای رسول گلباخی (سایت موکریان) با بنده است. منبع اصلی