دیدبانی اجتماعی و فرهنگ پیگیری در مناطق کردنشین
دیده بانی اجتماعی و فرهنگ پیگیری در مناطق کردنشین
یکی از مشکلات اساسی فرهنگی در کشورهای درحال توسعه به طور عام و مناطق کردنشین به طور خاص، ضعف نظارتی و بازخواست اجتماعی است. به این معنی که ترس اسطوره ای ناشی از سلطنت خودکامه های طول تاریخ، که ریشه دوانده است هنوز در تفکرات، برخوردها و گفتارهایشان مشهود است و نسبت به مسئولان، دست اندرکاران، مدیران جامعه و نماینده هایشان، دید ارباب رعیتی دیده می شود. اسلام از بدو ظهور و صدورش و جمهوری اسلامی ایران از آغاز شکل گیری و توسعه اش بر این اصل استوار بوده که حق الناس مقدم بر حق الله بوده و کسانی که با تفویض قانون یا رای مردم یا انتصاب دیگران، مسئول شناخته می شوند در واقع خدمتگزار امور مردم هستند و به فرموده بجای تشنگان قدرت باید شیفتگان خدمت باشند. اما چرا بسیاری از طرح های شهری، امور فرهنگی و برنامه های مختلف سیاسی با مشکل مواجه می شوند؟ یا به اجرا در نمی آیند یا به فرجام نیک نمی رسند یا ناقص اجرا می شوند؟ چرا بسیاری از مسئولان از جمله اعضای شورای شهر، نماینده مجلس شورای اسلامی و بسیاری از مسئولان خدمت رسان مطابق برنامه ها و قول و قرارهایشان عمل نمی کنند؟چرا هر بار مردم با شور و شوق به دعوت رهبری ایران اسلامی لبیک گفته و مطابق وظایف شهروندی خود در انواع انتخابات شرکت کرده اند و پای صحبت و قول های نامزدها و مسئولین نشسته اند اما در آتیه ای نه چندان دور، از جانب همان مسئولان و منتخبانشان، خلاف آنچه که انتظار می رود، عمل می شود؟ و این چرخه و فرایند بارها تکرار می شود؟ حلقه مفقوده یا تمام کننده این دور باطل چیست؟ چرا وقتی مسئولی در کشوری توسعه یافته مرتکب خبط وخطایی می شود در مقابل مردم عذرخواهی و استعفا می کند؟ چرا شبکه ها، روزنامه نگاران، گزارشگران، مصاحبه کنندگان و متخصصان در کشورهای توسعه یافته دارای قدرت و نفوذ هستند؟
یکی از مهم ترین عامل هایی که پاسخ مشترک سوالات فوق می باشد مفهومی است به نام دیده بانی اجتماعی (Social Watch) و فرهنگ پیگیری (Follow-up Culture). این مفهوم یکی از انواع ابزارهای قدرت انضباطی در جامعه است که به صورت علمی و تئوریک، توسط میشل فوکو(Michel Foucault) مطرح گردید. وی در صدد بود که نشان دهد چگونه دانش، تکنولوژی های جدیدی را برای اعمال قدرت بوجود می آورد. در اصل، دیده بان مشرف به صحنه ساختاری است که به کارکنان زندان اجازه می دهد تا بزهکاران را کاملاً تحت نظر داشته باشند. این ممکن است به صورت برجی داخل یک زندان دایره ای شکل باشد. این نوع دیده بانی به زندانبان قدرت عظیمی می بخشد زیرا امکان مراقبت همه جانبه را فراهم می کند. همچنین زندانی ها نیز به دلیل اینکه می ترسند ممکن است توسط نگهبانی دیده شوند خودشان نیز بر خودشان اعمال نظارت می کنند. در بیشتر مناطق کردنشین، این ترس از بیشتر مسئولین – که در اصل همان خدمتگزاران مردم اند- وجود دارد و آنها را مطابق وظایف و قوانین و شرع مقدس اسلام، مورد بازخواست و پیگیری قرار نمی دهند. به عبارت ساده تر، به عنوان مثال، مردم مرحله اولِ مشارکت سیاسی- اجتماعی یعنی رای دادن را به خوبی به انجام می رسانند اما مرحله دوم که نظارت و پیگیری است را رها می کنند. بر همین اساس بوده که آموزش روزنامه نگاری نیز در کشور ما، بیشتر تکنیک محور بوده تا اینکه آموزش بدهند که روزنامه نگاری در جامعه باید نقد کند، دیده بان اجتماعی باشد. هنوز به آن مرحله نرسیده ایم که روزنامه نگار دو یا سه دیدگاه مختلف موجود در جامعه را مطرح کند و به صورت خِرد جمعی حرکت کند و نیاز دارد که فضای انتقاد در جامعه باشد که او هم بخشی از این نقد و دیده بانی اجتماعی باشد.(افخمی، 1388)
برای به انجام رساندن دیده بانی اجتماعی، اجرای مسئولیت پذیری و فرهنگ پیگیری توسط مردم، می توان از ابزارهایی مانند نشریات، سایت های تحلیلی- خبری، صدا و سیما، وبلاگ ها، کرسی های آزاداندیشی، جلسات علنی مجلس شورای اسلامی، بازدیدهای عمومی مسئولان شهر، مساجد و مشورت با امامان جماعت و علمای عظام، نماز جمعه، سازمان های مردم نهاد و... استفاده کرد. چرا که فضاي بسته چيزي جز اختلاف، مطالبات بي پاسخ و علامت سئوال در برندارد .از كاركردهاي مهم این ابزارها و رسانه ها(مانند تلویزیون، اینترنت، نشریات و...) آموزش، اطلاع رساني، اقناع و اغناي افكار عمومي و ديده باني اجتماعي است و در صورت نبود سواد رسانه اي درجامعه، تحليل درستي از مسائل صورت نمي پذيرد. (شجاعی، 1391) چنانکه اخلاق و شخصیت دانش آموز در کلاس، تا حدود زیادی آینه فرهنگ خانواده اش در برابر معلم است، اخلاق و شخصیت مسئولان شهر نیز آینه فرهنگ شهروندانش می باشد و مشخص است که یکی از کارکردهای اصلی نهادهای مدنی، مسوولیت دیده بانی آنها درجامعه است. هر نهاد مدنی می تواند هم از نهادهای مدنی دیگر دفاع و هم برعملکرد آنها نظارت کند و سایر احزاب و گروه های سیاسی هم می توانند این نقش را ایفا کنند و نظارت، نقد و بررسی رفتار وعملکرد قدرت به قصد بهبود امور نیز دراین دیده بانی قرار می گیرد.(خلیل آبادی، 1390) بنابراین، ایران اسلامی، با تمام نقاط قوت و ضعف و افتخاراتش، متعلق به تمام مردم ایران است و هر یک از هم وطنان نسبت به مسائل خرد و کلان کشوری در حیطه اختیارات و قانون اساسی کشور، حق مشارکت، دخالت، بازخواست، پیگیری و مطالبه دارد.
نحوه اجرای این دیده بانی اجتماعی و پیگیری عمومی مطابق قانون و دین اسلام از این قرار است:
- نارضایتی از امر زشت و وضع نامطلوب: پیامبر (ص) فرمودند:« مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَکَرِهَهُ کَانَ کَمَنْ غَابَ عَنْهُ» (اگر کسی شاهد امری باشد و آن را زشت و ناپسند بداند، انگار در آنجا حضور نداشته است.) بدین معنی که تا زمانی مردم از قانون گریزی ها و نابحق کردن ها برنجند و وجدانشان آگاه و دردآشنا باشد می توان به امر پیگیری اجتماعی امیدوار بود.
- تذکر دادن و چهره خوش نشان ندادن: خداوند می فرماید: «فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَى»( پند و تذکّر بده اگر مفید و سودبخش باشد!) وقتی امر زشت و ناپسند و غیرقانونی رویت گردید، واجب است که تذکر توام با استدلال و ملایمت داده شود. بسیاری از افراد جامعه، شاهد اعمال غیرقانونی و غیراسلامی هستند و خود هم در آن شرکت نمی کنند اما در مواجهه با مرتکبان، بنابه هر دلیلی، به سادگی و گشادگی به رویشان می خندند و مانوس می شوند.« إِذَا لَقُوهُمْ ضَحِکُوا فِی وُجُوهِهِمْ وَ أَنِسُوا بِهِمْ»
- تنبیه اجتماعی: شعور مردم و وجدان جمعی دارای قدرت الهی است و با همبستگی می توانند فرد یا گروهی که مطابق قوانین و اخلاق انسانی- اسلامی و قول هایشان عمل نکرده اند را تنبیه نمایند. مثلاً بدین صورت که در جمع و جماعت ها مانند فاتحه خوانی ها، عروسی ها و اعیاد و... بدان ها مجال ندهند، در مراحل بعدی به آنها رای ندهند، به آنها اعتماد نکنند، فریب لبخندها، سوگندها و گریه هایشان را نخورند، از خطاهایشان گذشت نکنند، دچار رودربایستی، تعارف و خویشاوندگرایی نشوند و به جای روابط بر اساس ضوابط عمل نمایند تا این قسم از مسئولین و مدیران شهری دریابند که مردم هم مطابق خواسته ها، آگاهی سیاسی- اجتماعی و همبستگی شان در کنار صبور بودن و فرصت و میدان دادن، توبیخ و تنبیه هم می کنند. اجرای این اصل، ارتباط مستقیمی با انسجام هویت افراد و تجربه همبستگی و وحدت کلمه دارد.مراحل بعدی دیده بانی اجتماعی و پیگیری عمومی نیازمند شکل گیری احزاب، اصناف و سندیکاها، نهادهای مدنی و مردم نهاد هستند که در فضای عمومی، تجربه همزیستی مسالمت آمیز و انتقاد سازنده را داشته باشند و با کسب مجوزهای قانونی و اجازه حاکم شرع وارد عمل شوند و شاکی های خصوصی و عمومی شکل بگیرند.

از عمده ترین فواید دیده بانی اجتماعی و توسعه فرهنگ پیگیری می توان به نظارت مردمی بر اجرای امور، ارتقای آگاهی وآشنایی با حقوق شهروندی و قوانین کشوری، پیشگیری از انحراف مسئولان و بروز آسیب ها و آفت های اداری، کمتر شدن تکرار اشتباهات و در نتیجه سوق دادن جامعه به سوی پیشرفت و عدالت اجتماعی اشاره داشت. لازم به ذکر است که دیده بانی اجتماعی و فرهنگ پیگیری مختص به ارتباط بین مردم و مسئولین نیست بلکه شامل نظارت مردم بر مردم هم می شود و یکی از علل گران فروشی ها در بازار همین عدم نظارت و پیگیری مردم نیز می باشد.
در مناطق کردنشین، دیده بانی اجتماعی و پیگیری امور عمومی و بازخواست برخی مسئولین و دست اندرکاران به نسبت پایتخت و شهرهای بزرگ تر و توسعه یافته تر کشورمان، کمرنگ و مسکوت است. این می تواند دلایل مختلف و توامانی داشته باشد مانند:
- در طول تاریخ، سلطه سلاطین، شاه ها، ارباب ها و مستبدها بر این خطه، به زور شمشیر و گسترش ترس و ارعاب بوده که من به آن «ترس اسطوره ای» می گویم و تجربه مشارکت مدنی، آزادی اسلامی و حقوق شهروندی را نداشته اند و از پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی این فرایند در حال شکل گیری بوده و هنوز زمان زیادی لازم دارد.
- جاانداخته شدن روابط به جای ضوابط در قبال انجام مسئولیت ها. این یکی از آفت های اداری و اجرایی بسیاری از جوامع و کشورهای جهان است که کار به کاردان سپرده نشده و دلبخواهی های فرد، جای بند و تبصره های قانونی را گرفته اند و همه این ها در هاله ای از تعارفات و تهدیدها و پیوندهای پشت پرده به هم گره خورده اند. در حالی که مردم در وضعیت شفاف و قانونمند، بهتر می توانند تصمیم بگیرند و عمل نمایند.
- نگاه سیاسی به مناطق کردنشین و کردها. در حالی که امام انقلاب می گفتند کردها مرزداران شجاع کشورند و طبعاً مرز به منزله درب ورودی و حریم خانه است و آن را به معتمد می سپارند اما همواره سم پاشی های بیگانگان به ویژه انگلیس و آمریکا، موجب ایجاد بدبینی های داخلی توهمی بوده و همین امر سبب شده تا مردم، مسئولان را فرزندان دلسوز خود ندانند و مسئولان نیز بجای کمرهمت به خدمت بستن و آبادانی و اشتغال زایی، در فکر مهار وکنترل باشند. این شکاف ناشی از سیاسی دیدن تمام مسائل مناطق کردنشین به ویژه در دهه های قبل، سبب شده تا مردم نسبت به برخی جریان ها و مسئولین و تعهدهایشان، به دیده اغماض و اهمال بنگرند.
جمع بندی
دیده بانی اجتماعی و فرهنگ پیگیری به معنای نظارت مردمی بر عملکرد مسئولان و مدیران شهری از طریق بحث و گفتگوها، سایت ها، نشریات، مساجد و... است. دارای مراحلی است که از ابراز نارضایتی از امر زشت، تذکر دادن و چهره خوش نشان ندادن به خاطیان و سپس تنبیه اجتماعی شروع شده و تا وارد عمل شدن براساس مجوز قانونی و اجازه حاکم شرع ادامه می یابد. مردم در چنین جامعه ای به فکر پیشرفت کل کشور هستند و می خواهند بجای روابط، بر اساس ضوابط قانونی عمل شود. نقد اجتماعی شکل بگیرد و کسانی که واقعاً خدمت می کنند مورد قدردانی جمعی قرار بگیرند و تشویق و ترغیبی باشد برای نسل های آینده که صلاح و مصلحت جمعی را قلبا و قویاً بر نفع و فایده شخصی ترجیح دهند. بسیاری از آفت های اداری و اجرایی ناشی از بی تفاوتی مردم و احساس بی قدرتی آنهاست چرا که فرزند صالح در نتیجه توجه و اهتمام والدین صبور و آگاه به بار می آید و مدیران و مسئولان شایسته و دلسوز (مانند شورای شهر، نماینده مجلس و...) برآیند و انعکاس شخصیت و فرهنگ جامعه هستند. برخی از مسئولین نیز که عزل ونصب شان در حیطه اختیار مردمی نیست در قبال خرد جمعی و وحدت کلمه مردم و قانون قرآن و کشور اسلامی باید پاسخگو و متعهد باشند.
منبع:
شیخی، غفور (1392) دیدبان اجتماعی و فرهنگ پیگیری در مناطق کردنشین، دوهفته نامه سراسری جامعه کردستان، سال دوم، شماره چهارم