بسم الله الرحمن الرحیم

نامه ای سرگشاده به اتاق فکر دو نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی شهرستان بوکان

بسیاری از بزرگان و نخبگان، به وسیله مردم، به شهرت و مسئولیت و مقام می رسند و البته، سپس، بسیاری از آنها هم اولین کسانی که فراموش می کنند همان مردم اند. برای پاسخ به چرایی، دلایل و جوانب زیادی وجود دارد. اما پرواضح است که در سطح بالا، فرد، درون ساختار قدرت و روابط و مناسبات سیاسی، گاهی به محدودیت هایی و گاهی به آگاهی هایی می رسد که اقشار و سطوح پایین تر چندان قادر به هضم و درک آن نیستند. همین امر بهانه مودب مآبانه ای است که مردم به فراموشی سپرده شوند و برچسب ایده آل گرای خام بر پیشانی منتقدان دلسوز زده شود. مثال بارز، همین فرمایش مردم است که وقتی نامزد انتخاباتی در مراسمی یا جلسه ای نزد مردم می آید، پیش خود زمزمه می کنند که پس فلانی تاحالا کجا بود؟( آن‌وقت که جیک‌جیک مستانت بود، یاد زمستانت نبود؟)

شما آقایان اتاق فکر (چون هیچ خانمی، شرف حضور در اتاق فکر اصلی طرفین را نداشته اند!)، سالهاست اوضاع سیاسی کل کشور و فضای انتخاباتی شهرستان بوکان را دور و نزدیک، رصد می کنید. هردو طرف، همدیگر را به خوبی می شناسید. دغدغه اصلی بیشترین شما، خدمت به مردم و انزجار از اوضاع وخیم زندگی واقعی آنها بود. خودتان را صاحب فکر، وجدان مسئول، توانمندِ کار و فعالیت می دانستید. این را – نه من باب تحدی- عرض می کنم چون درخت پربار سنگ می خورد و إِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ.(ذاریات، 55) هر کدام از پایین تا بالا (سطح خرد و کلان)، دست و دوست و آشناهای فراوانی داشته اید. عزم را جزم کردید که طرحی نو دراندازید. به این اعتقاد داشته اید که أَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ. علاقمندِ به اخبار، پیگیر مباحث محافل و استقبال کننده ی نقدها بوده اید. دغدغه ها، دلبستگی ها، وابستگی های دوستی و قبیله ای، برنامه های زندگی و منافع خود را سبک سنگین کردید و هر کدام، جانب یکی از دو فرد بزرگوار نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی این دوره را گرفتید و اکنون، شبانه روز مشغول فعالیت هستید. هیچ کس منکر آن نیست که در کنار این فعالیت ها، حسب قیمت یا همّت، به نان و نوای مادی، اسم و رسم عامی، اجر و قرب معنوی یا ساز و کار اداری- شغلی هم برسید و صد البته منطقی است.

هر دو اتاق فکر را بخوبی می شناسم. ساختار و تشکیلات هر دو بزرگوار را بررسی کرده ام و لازم نیست برای آن که درد زایمان را احساس کنیم حتماً خود نیز بزاییم. در مقام مقایسه، نقاط قوت و ضعف هایی وجود دارد. (ئاسمان بی هه ور نابی، به نده ش بی عه یب نابی). انصافاً و واقعاً آدم های شریف، اصیل و بافرهنگ، باهوش و بسیار زیرک هستید که درد و بدبختی های این مردم را حتی بهتر از خودشان می بینید و درک می کنید. اما حرف اصلی من با شما این است که خودتان، وظیفه اتان، بیداری وجدانتان، استفاده درست از هوش و ذکاوت و انرژی دوستان و اطرافیانتان و مخصوصاً مردم شهر و روستایمان را به فراموشی و رکودی سیاه سپرده اید و به جای اتاق فکر، اتاق حیل، ساخته اید.

بیشتر شما در فکر آن هستید که چه حیله ای سوار کنیم، چه شبنامه ای پیاده کنیم، چه حقّه ای بزنیم و چه ترفندی بکار ببریم، چه آتویی رو کنیم، تا رقیب را خوار و خفیف و ذلیل و زبون و تخریب و نحیف کنیم؟ آیا هرکسی حیله گرتر باشد، به گمان شما، بافکرتر و باهوش تر است؟ شما تغذیه کننده و مکمل فکری یک نامزد انتخاباتی یا نماینده آتی مردم هستید. پس یا نامزد و نماینده به حرف شما و پیشنهادات شما – جز در مواردی که دیگر واقعاً کم می آورند- اهمیت نمی دهند و اهل شور و مشورت نیستند یا خود شما باعث و بانی این سبک، هستید و هر کدام خود را مبرّی و تیم رقیب را خاطی می نامید.« حکیم بری دوا میده. ملا بری دعا میده» آیا تخریب شخصیت با رد کردن گزارشاتی موهوم  و زبون منشانه و انداختن سنگ و سُم و چوب و گره، لای کار دیگری، شرافتمندانه و برازنده فرهنگ اصیل مردم ماست؟ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ...لاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(مائده، 2) شاید خود را مجاب کرده اید که همین چند روز، حسب وظیفه یا رفاقت، به این دو بزرگوار خدمت می کنید و فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ؟

با این اوصاف، به نظر می رسد، عیب سنگین و نقص فنی کار ناشی از حداقل، سه مورد زیر باشد:

اول) تقصیر مردم است که ناآکاهانه یا بزرگوارانه، نسبت به بیشتر مسائل این شهر، بی خیال و سربزیر و ساکت اند و شاید فکر می کنند که «به مرغشان کیش نمی‌شه گفت.»

دوم) تقصیر دو فرد اصلی انتخابات بوکان است که به خود و اتاق فکرشان اجازه داده اند کمترین دغدغه اشان، مشکلات مردم باشد. بیشتر هزینه های انتخاباتی اشان در راستای جذب رای است نه تسکین درد و یافتن راه حل و ارائه طرح و برنامه.

سوم)  تقصیر برخی نهادهای مسئول قانونی است که می دانند و می بینند اما به دیده اغماض می نگرند.

البته، درون این دو اتاق فکر اصلی (اول، یک، خودی، کارگروه، نزدیکان یا هر اسمی که داشته باشد) هم افرادی هستند که بوی تعفن پوسیدگی اندیشه، تزلزل شخصیتی، ننگینی پیشینه زیستی و عمق جیب سر و ته سوراخشان، تهوع آور است و با پوششی متین منشانه و زبان بوقلمونیِ زهرمالیده ، خود را سنگین و رنگین، نشان می دهند که بخاطر آبرو، می ترسم بیش ازین پا بر دمشان بگذارم.

این سبک عملیاتی برای انتخاباتی اسلامی، نه درست است، نه کارساز است، نه اخلاقی است، نه انسانی است و نه باعث جلب و جذب مشارکت مردم می شود. این سبک باعث شده دیگران بگویند: از شما عباسی، از ما رقاصی!

آقایان نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شهرستان بوکان، به فکر مردم شهر و روستایمان باشید. درحد توان. طرح و برنامه کاری برای خدمت به خلق خدا را داشته باشید. در حد حرفه ای. واقعیت ها را بیان کنید و دوش سنگین و روح مردم را با حرّافی و وعد و وعید و تخریبِ رقیب، نیازارید. « خدا دیرگیره، اما سخت‌گیره» در آنصورت مردم با تمام وجود، زیر پرچم مقدس کشور عزیزشان، پای صندوق های رای می آیند و مردم، قطعاً جز رفاه شهر و روستا، داشتن شهرداریِ پاک، شورای شهر متخصص، مسئولان و مدیران متدین و مردمی و دلسوز، ترافیک کمتر، توسعه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، مبارزه با بیکاری و نداری و اعتیاد و فساد (اگر موجود باشد)، چیز دیگری نمی خواهند. به حال مردم شهر و روستایمان، ، مفید باشیم. کسی که برای خدا و خلق خدا کار کند مطمئن باشید در سایه حفاظت همان دادرس، از اکیاد اغیار مصون می ماند. إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا(اسراء، 7) و لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ الْحُسْنَى وَزِيَادَةٌ وَلاَ يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلاَ ذِلَّةٌ(یونس، 26)

به گفته قدیمیان (ئه‌ر مرخ ئه‌را خا كردن نه‌و، سيه‌قلا ده بان فره‌س ) اگر مرغ براي تخم گذاشتن نباشد كلاغ سياه در آسمان فراوان است یعنی ارزش افراد به هنر و منفعت رساني آنهاست وگرنه افراد بي هنر فراوانند.

و ما توفیقی الا بالله العلی العظیم

غفور شیخی

(دانشجوی دکتری جامعه شناسی)

zhanezhin2004@yahoo.com

برای بیان نظر، زیر همین عکس، قسمت نظر را کلیک فرمایید.

لطفا وقتی نظرتان را گذاشتید قبل از ارسال، متن پیامتان را کپی کنید تا اگر مشکلی در ارسال پیش آمد بخاطر دوباره نویسی، به زحمت نیفتید.