روش تحقیق مطالعه موردی (قسمت آخر)
نوع دوم) مصاحبه نيمه استاندارديزه(نيمه باز): براي سؤالاتي كه مطرح ميشود معمولاً پاسخي از قبل در نظر گرفته نشده است. پژوهشگر و پاسخ گو آزاد هستند كه هر چه ميخواهند بگويند. پژوهشگر ميتواند متن سؤال را تغيير دهد يا پيرامون آن توضيح دهد. در صورت لزوم و براي كسب اطلاعات بيشتر، پژوهشگر ميتواند ترتيب سؤالات را تغيير دهد.
نوع سوم) مصاحبه استاندارديزه(بسته): پاسخ سؤالات از قبل پيش بيني شده است و پاسخگو فقط ميتواند از بين پاسخها يكي يا بيشتر را انتخاب كند. پژوهشگر و پاسخگو آزادي را كه در ساير انواع مصاحبه ذكر شد، ندارند. پژوهشگر مجاز نيست كه هيچ تغييري در ترتيب سؤالات ايجاد كند.(رفيع پور،1381، ص 307-304)
* استفاده از دستگاه ضبط صوت در موارد زير مجاز نميباشد:
1- مصاحبه شونده اجازه نميدهد يا در برابر آن احساس ناراحتي ميكند.
2- پژوهشگر برنامهاي براي پياده كردن مطالب ضبط شده و گوش دادن به آنها ندارد.
3- پژوهشگر مهارت لازم را براي استفاده از دستگاه ندارد و موجب ناراحتي هنگام مصاحبه ميشود.
4- پژوهشگر چنين ميپندارد كه در سراسر مصاحبه نوار ضبط صوت جايگزين «گوش دادن» شده است.(ك.ين،1376، ص 132) در طراحی و اجرای یک مصاحبه باید به نکات زیر توجه داشت که عبارتند از: دوم) تدوين پرسش هاي مناسب
طراحي پرسشهاي خوب و مناسب نيازمند آگاهي از پارهاي از قوانين اساسي و پايبندي به آنها است. پارهاي از قوانين اساسي در اينجا مطرح ميشود:
*آنچه را كه ميخواهيد بدانيد بپرسيد: از خود بپرسيد كه چه ميخواهيد نه اينكه ديگران چه ميخواهند بدانند. از طراحي پرسشهاي بيهوده كه نميتواند اطلاعات مورد نياز شما را تأمين كند بپرهيزيد.
*پرسشهاي ساده و كوتاه طراحي كنيد: هرچه پرسش طولانيتر و بلندتر باشد، پاسخ دادن به آن دشوار است و ممكن است وقتي پاسخ دهندگان به انتهاي آن ميرسند قسمت اول پرسش را فراموش كنند.
*در هر پرسش تنها از يك موضوع سؤال كنيد: پرسشهايي كه دو پرسش را در قالب يك پرسش مطرح ميكنند، پرسش دو منظوره ناميده ميشوند. موافقت يا مخالفت با چنين پرسشي، به معني موافقت يا مخالفت با هر دو قسمت آن تلقي ميشود. چنين پرسشي را بايد به دو يا بيش از دو پرسش تقسيم كرد. تا پژوهشگر بتواند اطلاعات دقيقتر و مفيدتري جمعآوري كند.
*از طرح پرسشهاي مبهم يا پيچيده خودداري كنيد: پرسش را نبايد از
برای تهیه مطلب کامل در محیط word لطفا اینجا را کلیک فرمایید.باتشکر
منظر پاسخگو دو پهلو و مبهم باشد. بايد همه پاسخگويان يك چيز را از پرسش بفهمند. پرسش مبهم باعث ميشود پاسخگو براي خود، پرسش را تفسير كند و براساس تفسير خود به پرسش پاسخ دهد و پژوهشگر به اطلاعات دقيق و صحيحي نرسد.
*استفاده از زبان مناسب: سطح كلمات و عبارات استفاده شده در يك پرسش بايد مناسب سطح دانش افرادي باشد كه پرسش را پاسخ ميدهند. اگر پرسشها براي يك گروه خاص و متخصص طراحي شده است، استفاده از واژههاي فني آن گروه قابل قبول است به شرط آنكه تمام پاسخ دهندگان با آن زبان فني آشنا باشند.
*پرسش بايد مشخص و دقيق باشد: پرسشهاي خاص بهتر از پرسشهاي كلي هستند. زيرا پاسخهاي خاص و دقيقتري را ميطلبند.
*از طرح پرسشهاي جهتدار بپرهيزيد: بسياري اوقات، عبارات و جملات پرسش به گونهاي است كه پاسخ دهندگان را به جهت خاصي هدايت ميكند. برخي مواقع پژوهشگر بدون آنكه بداند، از پرسشهاي جهتدار استفاده ميكند. از پيش آزمون ميتوان براي مشخص كردن پرسشهاي جهتدار استفاده كرد. بعضي مواقع نيز براي تأمين اهدافي مشخص، به عمد از پرسشهاي جهتدار استفاده ميشود و نتيجه تحقيق را آنطور كه ميخواهند به انجام ميرسانند.
*مراقب پرسشهاي حساسيت برانگيز باشيد: اگر واقعاً به پرسشهاي حساس نيازي نيست بايد اين پرسشها را حذف كرد. مثل پرسشهايي كه در رابطه با قوميت و نژاد است. مثلاً هنگامي كه درباره رفتارهاي شرمآور يا غيرقانوني سؤال ميكنيد بار منفي و حساسيت پرسش را به حداقل برسانيد تا پاسخگو راحتتر جواب بدهد. براي به حداقل رساندن آثار پرسشهاي حساس، يك راهحل اين است كه چنين پرسشهايي را در انتهاي مصاحبه قرار دهيد. راه حل ديگر اين است كه براي چنين پرسشهايي، پاسخ هاي چند انتخابي و كلي قرار دهيد. مثلاً هنگام پرسش درباره درآمد (موضوعي كه براي از بسياري از مردم حساس است) به جاي اينكه از پاسخگو بخواهيم درآمد ساليانه خود را به طور دقيق بگويد، از مجموعه پاسخهاي گسترده استفاده كنيم(مثلاً 5 تا 10 ميليون. 10 تا 15 ميليون و...) و بالاخره آنكه براي پاسخگو توضيح دهيم كه چرا چنين سؤالاتي مطرح ميكنيم، به پاسخگو اطمينان بدهيم كه از اطلاعات كسب شده عليه او استفاده نخواهد شد، محرمانه ماندن اطلاعات و...(ادواردز و تامس، 1379، ص57-59) سوم ) انواع پرسش
1- سوم: پرسشهاي بسته: پاسخ سؤالات از قبل مشخص شده و پاسخگو بايد از بين آنها دست به انتخاب يك مورد يا بيشتر بزند. اين نوع سؤالات آزادي پاسخگو را از بين ميبرد و او را مجبور ميكند در جهت خاصي پاسخ بدهد، از طرفي سرعت كار را نيز بالا ميبرد و استخراج آن نيز آسان است. كاربرد اين نوع سؤالات هنگامي است كه :
الف) هدف مصاحبه، بررسي امور عيني و رفتاري است. مانند: آيا شما اتومبيل شخصي داريد؟
ب) هنگامي كه موضوع مطالعه بررسي اعمال و نظرات است كه فقط دو جنبه مثبت و منفي دارند. مانند: آيا در انتخابات آينده رأي ميدهيد؟
در اين نوع سؤالات هدف بررسي عقايد قاطع پاسخ دهندگان است، نه تحقيق درباره علل ظريف و حساس موافقت يا مخالفت آنها.
2- سوم: پرسشهاي باز: پاسخگو با آزادي كامل هر آنچه را كه به ذهنش ميرسد بيان ميكند و پژوهشگر ميتواند عمق فكر پاسخگو را بررسي كند. استخراج سؤالات باز به سختي صورت ميگيرد و تحليل آماري آنها فوق العاده مشكل است.
3- سوم: پرسشهاي دام: جهت آزمايش صحت پاسخ، در مصاحبه ميآيد.
4- سوم: پرسشهاي چند جوابي: در برابر يك سؤال پاسخهاي متعددي قرار دارد و از پاسخگو درخواست مي شود هر كدام را كه درست ميداند، انتخاب كند. اين سؤالات، جواب را به پاسخگو تلقين ميكند و اين امكان را از پاسخگو سلب ميكند كه هر آنچه را كه به ذهنش ميرسد مطرح كند.
5- سوم: پرسشهاي غيرمستقيم: در مواقعي كه مبحث حساسي در مصاحبه مطرح ميشود، از اين نوع سؤالات استفاده ميشود. مثل مسائل قومي و نژادي و ...
6- سوم: پرسشهاي مدرج سببي: نه تنها علل مختلف يك عمل بلكه شدت و ضعف آن را نيز ميسنجد. پاسخگو اولويت عوامل را مثلاً با اعداد 1 تا 5 ميسنجد.
7- سوم: پرسشهاي اطلاعي: سؤالاتي كه در راه شناخت ميزان اطلاعات پاسخگو از موضوع مورد مطالعه به عمل ميآيد.
8- سوم: پرسشهاي شناسايي: درباره هويت پاسخگو مطرح ميشود. نظير جنس، تحصيل، شغل،وضعيت تأهل و...
9- سوم: پرسشهاي جهت بخش: سؤالاتي كه پاسخگو را در جهت خاصي هدايت ميكند. مانند: شما نيز موافقيد كه آقايx خدمات برجستهاي را در زمينه... ارائه كرده است؟. اين نوع پرسشها دستيابي به انديشه پاسخگو را ميسر نميسازد.
10- سوم: پرسشهاي تعيين صلاحيت: سؤالاتي كه امكان يا عدم امكان انجام مصاحبه را از جانب پاسخگويي خاص، معين ميكند. چنانچه مصاحبه با گروهي از معتادين صورت گيرد و تحقيق درباره معتادين به هروئين باشد، در آغاز سؤال ميشود: آيا شما به هروئين معتاد هستيد؟ چنانچه پاسخ منفي بود. ادامه مصاحبه منتفي خواهد بود.(ساروخاني،1383، ص 219-227)
چهارم ) طرز مصاحبه و رفتار مصاحبه كننده:
مصاحبه در واقع يك نوع كنش متقابل بين پرسشگر و پاسخگو است. عموماً پاسخگويان (به ويژه در آغاز) به پرسشگر بيشتر از سؤالات او توجه دارند و موافقت يا مخالفت آنها با انجام مصاحبه، در آغاز، بيشتر تابع آن است كه پژوهشگر تا چه حد بتواند نظر آنها را جلب كند و يا به عبارتي مصاحبه كننده تا چه حد با ارزشهاي آنها مطابقت دارد.
· اولين قضاوت درباره پرسشگر با قيافه ظاهري او شروع ميشود كه نميبايست با ارزشها و انتظارات پاسخگو مغايرت داشته باشد. لذا ايجاب ميكند كه محقق وضع ظاهري و لباس خود را هربار با شرايط خاص جامعه مورد مطالعه وفق دهد.
· گاه عامل جنس نيز ميتواند تعيين كننده باشد. در بيشتر موارد اگر پرسشگر همجنس باشد، ميتواند راحتتر از پاسخگو اطلاعاتي كسب كند. به خصوص وقتي سؤالات مربوط به مسائل شخصي و خصوصي باشد. از عوامل ظاهري ديگر ميتوان به رنگ پوست و چهره اشاره كرد.
· زبان و سخن گفتن پرسشگر نيز بايد با ارزشها و انتظارات پاسخگو موافق باشد. پنجم ) زمان و مكان مصاحبه
مصاحبه بايد در وقتي انجام گيرد كه پاسخگو با رضايت خاطر بتواند در مصاحبه شركت كند، بر روي سؤالات تمركز كند و حواسش در پي كارهاي ضروري ديگرش نباشد. مهمتر آنكه پرسشگر بتواند با پاسخگو تنها باشد تا شخص ديگري مستقيم يا غير مستقيم در مصاحبه شركت نكند.حضور ديگران در محل مصاحبه باعث ميشود كه آنها هم سعي كنند به سؤالات جواب بدهند و در مصاحبه شركت كنند در حاليكه براي محقق، فقط نظر اين پاسخگوي خاص اهميت دارد نه سايرين. گاه نيز پيش ميآيد كه شخص ديگري دائماً يا به تناوب در محل مصاحبه حاضر شود اما در مصاحبه شركت نكند. اين نوع شركت غيرمستقيم نيز به مصاحبه لطمه ميزند. پاسخگو هنگام پاسخ دادن، اغلب نگاهي به او مياندازد و انعكاس پاسخ خود را در چهره او جستجو ميكند، كه آيا پاسخهاي او مورد تأييد آن شخص است يا خير؟ و سعي ميكند مطالبي را بگويد كه احتمالاً مورد تأييد شخص ديگر هم باشد. ششم) طرز پرسش
لازم است كه پرسشگر قبل از مصاحبه به سؤالات كاملاً تسلط داشته باشد و آنها را تقريباً از حفظ كرده باشد. به طوريكه با نگاهي كوتاه به سؤالات، سؤال برايش تداعي شود. محقق نبايد سؤالات را با سرعت بيان كند، در اين صورت پاسخگو قسمت اول مطالب را درك نكرده كه قسمتهاي بعدي مطرح ميشود. لحن پرسش نيز بايد تا حدود زيادي كنترل شود. «جدي مطرح كردن سؤالات» و«لحن كاملاً دوستانه و محبتآميز» دو شيوهاي است كه به مصاحبه لطمه ميزند. لحن كاملاً جدي موجب فاصله زياد با پاسخگو و رفتار زياد محبتآميز سبب احساس نزديكي بيش از حد پاسخگو با پرسشگر ميشود و مانعي است براي طرح مسائل كاملاً جدي. لذا در هنگام مصاحبه سؤالات ميتوانند با لحن جدي (نه غضب آلود) بيان شوند اما در عين حال محقق، پاسخگو را تا حدي مشتاقانه و با تبسمي دوستانه نگاه كرده و اين رفتار را كم و بيش تا پايان مصاحبه حفظ كند. حتي اگر جوابها و عكس العملهاي پاسخگو با انتظارات او وفق نكند. نكته آخر اينكه همانطور كه يك محقق تصور ميكند، پاسخگو نيز تأثير جوابهاي خود را بر چهره پرسشگر جستجو و مشاهده مينمايد و عموماً سعي دارد كه سخنان او مورد قبول محقق واقع شود و با در هم رفتن خطوط چهره محقق متوجه عدم تأييد از سوي او ميشود و لذا كوشش خواهد نمود كه خود را محقق وفق دهد و مطالبي را كه تصور ميكند مورد تأييد محقق نيست تصحيح كرده و بهتر جلوه دهد. در نتيجه مصاحبه كننده بايد توجه داشته باشد كه مطالب پاسخگو را به هيچ وجه تآييد يا تكذيب ننمايد و خصوصاً از سر تكان دادن پر احساس و يا در هم كشيدن چهره خودداري كند و تنها به عكس العملهاي خنثي اكتفا كند. هفتم ) مدت مصاحبه
در بسياري از مواقع، طولاني شدن زمان مصاحبه نه فقط موجب خستگي و بيحوصلگي محقق و اشتباهات ناشي از آن ميشود، بلكه علاوه بر آن تأثير مشابهي بر روي پاسخگو خواهدگذاشت. لذا توصيه ميشود محقق روزانه بيش از حدود چهار ساعت (وقت خالص) مصاحبه نكند. و بين مصاحبهها آنقدر فاصله بگذارد تا بتواند مصاحبههاي بعدي را با آمادگي، تمركز و اشتياق بيشتري انجام دهد. در مورد اينكه مدت هر مصاحبه چقدر باشد، تجربه نشان داده كه پاسخگويان ميتوانند حدود يك ساعت تا يك ساعت و نيم به طور فعال و مشتاقانه در مصاحبه شركت كنند، مشروط بر اينكه موضوع مورد مطالعه و يا سؤالات و محتواي آنها جالب و جاذب بوده و ساير عوامل (مكان و ...) بر پاسخگو تأثير منفي نداشته باشد. (رفيعپور،1381، ص) هشتم)توجه به برد مصاحبه
1- هشتم:نقاط قوت مصاحبه: مصاحبه در مقابل تكنيكهاي ديگر اين حسن را دارد كه از يك طرف ميزان اعتبار و روائي بيشتري دارد و از طرف ديگر امكان محاسبات پيچيده آماري را فراهم مي آورد. (رفيع پور،1382، ص 33) پژوهشگر ميتواند به سرعت مقدار زيادي داده به دستآورد. با مصاحبه ميتوان اطلاعات بسيار بيشتري از افراد به دست آورد. ميتوان به سرعت نتيجه را استخراج كرد. اگر مصاحبه با مشاهده همراه شود پژوهشگر ميتواند مقصودي را كه افراد از رفتارهاي روزانه دارند درك كند. (مارشال و راسمن،1381، ص112) از طريق مصاحبه ميتوان به كسب اطلاعاتي درمورد امور عيني، عقايد افراد، شناخت علل رفتار، استعدادها و تواناييهاي رواني افراد، انتظارات و آرزوهاي آنها كسب كرد. (ساروخاني،1383، ص212)
2- هشتم: نقاط ضعف مصاحبه: مهمترين محدوديت مصاحبه در مرحله اول همكاري پاسخگويان و در مرحله دوم مشاركت و رفتار پرسشگران است.
مشاركت و همكاري پاسخگويان به عوامل مختلفي بستگي دارد از جمله:
· تجربه قبلي پاسخگويان: تجربه ذهني پاسخگو و تجربه قبلي كه از يك گروه تحقيقاتي داشتهاند. معمولاً در وهله اول پاسخگويان مشكوك و بياعتماد هستند. و تمايل زيادي به انجام مصاحبه ندارند.
· رفتار محقق نيز در جلب نظر پاسخگويان مؤثر است. در اين زمينه قبلاً صحبت كرديم. قيافه ظاهري محقق (سن، جنس، پوشش و...) اطلاعات و تواناييهاي فكري و عملي محقق، توسط پاسخگو به شدت مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
· موضوع مورد بررسي: اگر موضوع مورد بررسي در مصاحبه با مسائل و دغدغههاي پاسخگويان متفاوت باشد، پاسخگو تمايل زيادي به ادامه مصاحبه ندارد. بين ديدگاه محقق و ديدگاه پاسخگو در مورد فايده موضوع مورد بررسي تفاوت زيادي وجود دارد.
· يك مشكل بزرگ دز مصاحبهها اين است كه معمولاً ثروتمندان وضعيت اقتصادي خود را كمتر از آنچه كه هست نشان ميدهند و فقرا وضعيت خود را بهتر از آنچه كه هست. (رفيع پور،1382، ص33-39)
· ممكن است مصاحبه كننده در بسياري از مواردگفتههاي پاسخگو را درك نكند. (مارشال و راسمن،1381، ص113)
· پاسخگو به دلايل متعدد از مطرح كردن واقعيت خودداري كند. مثلاً كارگزاران جامعه همواره مايلند تصوير خوبي از شهرشان ارائه كنند، يا ممكن است پاسخگويان انگيزه براي بيان حقايق به طور كامل و دقيق نداشته باشند، يا در اثر كمبود اطلاعات، پاسخهاي ناقص يا نادرست بدهند، يا اينكه پاسخگو بخواهد بهتر از آنچه هست در چشم محقق جلوه كند.(دلاور،1374، ص 157-166)
نهم ) مشاركت و رفتار پرسشگران:
· يكي از مهمترين موانع مصاحبه، يافتن پرسشگر مناسب است. فردي كه داراي انگيزه دروني كافي باشد همينطور تخصص لازم، انگيزه علمي، خلوص، صداقت و ... در بسياري از موارد ديده ميشود كه پرسشگر پس از انجام چند مصلحبه، دقت و حوصله خود را از ذست ميدهد.(رفيع پور،1382، ص 43)
· برخي از پرسشگران بعد از آنكه با چند پاسخگو مصاحبه كردند و از آنها پاسخهاي مشابهي را در مقابل سؤالاتي خاص شنيدند، به تدريج به آن متمايل ميشوند كه تا پاسخگو با جوابهاي مشابه ديگران آغاز كرد آنها شروع به نوشتن مطالبي ميكنند كه از پاسخگويان قبلي شنيده بودند. و اين يكي از مهمترين اشتباهات پرسشگران ميباشد.
· ديده ميشود كه پرسشگران از بين پاسخها مطالبي را بر ميگزينند و يادداشت ميكنند كه خود علاقه مند به شنيدن آن هستند و يا پاسخهاي كمي مبهم را به زعم خويش تعبير ميكنند.(رفيع پور،1381، ص 359-358 )
· جهتدهي پاسخگو توسط پرسشگر. مصاحبه كنندهها تا حدي تمايل دارند كه پاسخگو را در جهتي موافق عقايد خود هدايت كنند. علاوه بر نگرشهاي شخصي نژاد يا جنسيت، سن، مذهب، پايگاه اجتماعي و طبقاتي مصاحبه كننده نيز بر پاسخگويان و پاسخهاي آنها تأثير دارد و محقق را از حقيقت دور ميكند.(دلاور،1374، ص166)
گرچه روش مصاحبه يكي از متداولترين و قابل اعتمادترين روشها است اما به آن معني نيست كه بتوان با آن به كليه خصوصيات پاسخگو و افكار و انديشههاي او پي برد. مصاحبه، خصوصاً به طور بسته پرسشگر و پاسخگو را در شرايطي بسيار غيرطبيعي قرار ميدهد و از شكافتن مطالب و بررسي عمق مسائل جلوگيري ميكند. از طرفي صحت گفتههاي پاسخگويان مسئله بسيار مهمي است. در مورد اينكه برخي پاسخگويان به طور عمد و آگاهانه از دادن پاسخهاي صحيح خودداري ميكنند ميتوان با استفاده از روشهاي «طرح سؤال»، «ساخت پرسشنامه»، «سؤالات كنترل كننده»، «محاسبه همبستگي بين سؤالات» و رعايت اصول اين روشها، تا حد زيادي از امكان دروغگويي پاسخگويان كاست.(رفيعپور،1381، ص 364-366) 2-15-1-2- مشاهده
مشاهده از مهمترين، طبيعيترين و پركاربردترين شيوهها و ابزار تحقيق است. به تعبير وب تمامي تحقيقات اجتماعي با مشاهده آغاز ميشوند و با آن نيز پايان ميپذيرند.(ساروخاني،1383، ص174) اول) تعريف مشاهده
آقاي رنهكيونيگ مينويسد كه « رابطه ما با جهان به وسيله حواس پنجگانه به وجود ميآيد و ما با كمك آن حواس، تجربيات خود را ميآموزيم. بدين معنا، «مشاهده» نوعي كسب تجربه از جهان است كه از طرق ساده، تا طرق علمي به وسيله جلا دادن و تيز كردن حساب شده ادراك و حواس انجام ميگيرد.» عبارت ديگر در تكنيك مشاهده، شناخت از طريق حواس پنجگانه آغاز ميشود.(رفيعپور،1382، ص 58) لازم به ذكر است كه مشاهده وقتي از طريق علمي با محتوا خواهد بود كه بر پايه يك تئوري، به دنبال هدفهاي مشخصي كاوش نمايد. اما چنين اقامت در محل تحقيق براي مشاهدهگر دو چيز را امكان پذير ميكند: تحقيق و درك شرايط اجتماعي جديد (مشاهده با هدف كسب تجربه)، مواجه شدن مشاهدهگر با مسائل عملي كه به او در تهيه فرضيات جديد كمك مي كند. (رفيعپور،1382، ص56)
دوم ) انواع مشاهده
1-دوم : مشاهده سيستماتيك و غيرسيستماتيك: منظور از مشاهده غيرسيستماتيك آن است كه ما بدون هيچ برنامه و زمينه تئوريكي، مشاهداتي را انجام دهيم. مثل مشاهده گدايان يا طلا فروشان. اما براي يك مشاهده سيستماتيك ما ميبايست براساس يك برنامه مشخص پيش برويم: يعني ما يك مسئله داريم، چارچوب تئوريكي، فرضيهها، و براين اساس ميدانيم كه بايد به دنبال چه باشيم. مثلاً اگر بخواهيم ميزان آنومي يا آشفتگي اجتماعي را بسنجيم معرفهاي زيادي چون صداي دزدگيرها، حصار نيزه مانند خانهها و قفل ماشينها و ... همه حكايت از فقدان كنترل و امنيت اجتماعي دارد.
2-دوم : مشاهده با ساخت و بدون ساخت: مشاهده بدون ساخت نظير مصاحبه باز است. معمولاً در تحقيقات مقدماتي به كار گرفته ميشود و محقق به دنبال كسب اطلاعات كلي و يافتن معرفهاي مناسب براي سنجش موضوع مورد مطالعه خود است. و ميخواهد با مشاهده بدون ساخت اطلاعات مقدماتي لازم را به دست آورد. از مشاهده باساخت زماني استفاده ميشود كه تحقيقات مقدماتي صورت گرفته است. در مشاهده با ساخت ما ديگر به دنبال اطلاعات كلي نيستيم، بلكه ميخواهيم فرضيهها، متغيرها و معرفهاي مشخص خود را بررسي كنيم و حتيالمقدور به صورت كمي بسنجيم. لذا بايد طبقات مشاهده مشخص شده باشند.
3-دوم : مشاهده مشاركتي و غيرمشاركتي: ملاك تفكيك اين دو از هم، مشاركت محقق در نحوه و رويه زندگي و شغل افراد مورد مطالعه است. از آنجا كه مشاهده مشاركتي در بسياري از موارد امكان پذير نيست يعني محقق نميتواند همانند افراد مورد مطالعه همان شغل، رويه زندگي و رفتار افراد را داشته باشد، لذا در بيشتر مواقع از روش غيرمشاركتي استفاده ميشود. در مشاهده غيرمشاركتي ما داراي يك مسئله، چارچوب تئوريكي، فرضيهها هستيم و به جاي پرسشنامه، ما يك مشاهدهنامه داريم. در اين مشاهدهنامه ما اقلام مشاهده را آماده ميكنيم يعني مشخص ميكنيم كه چه چيزها و رويدادهايي را ميخواهيم مشاهده كنيم، آخرين وجزئيترين مرحله و نكته مورد مشاهده درباره رفتار را «واحد مشاهده » مينامند. مثلاً مشاهده لوازم منزل را در نظر بگيريد، هر يك از وسايل منزل يك واحد مشاهده است، كليه وسايل منزل يك طبقه مشاهده و وضعيت اقتصادي يك قلم مشاهده است.
در مشاهده مشاركتي، مشاهدهگر در جريان رويدادهاي اجتماعي مورد مطالعه شخصاً مشاركت دارد. مشاهدهگر در آن گروه نقشي به عهده خواهد داشت و از جانب اعضاي گروه به عنوان عضوي از گروه ديده ميشود. بنابراين مشاهدهگر در اين تكنيك دو نقش را به عهده دارد. يكي محقق و ديگر عضو گروه. در اين حالت محقق گروه را نه به صورت مصنوعي در يك لابراتوار. بلكه در يك محيط واقعي و طبيعي مطالعه ميكند. اين تكنيك عموماً براي مطالعه موضوعاتي به كار گرفته ميشود كه اطلاعات قبلي درباره آن بسيار كم است مثلاً در مورد سرزمينها و فرهنگهاي ديگريا گروههاي ناشناخته. محقق ميتواند موضوع را از ساير افراد گروه پنهان كند يا به آنها بگويد، مشروط بر آنكه اعضاي گروه، محقق را، به عنوان جزئي از گروه بپذيرند. همانند مشاهده غيرمشاركتي، محقق داراي مشاهدهنامه است كه براساس مسئله و چارچوب تئوريكي تحقيق، طراحي شده است. سوالات از مشاهدهگر پرسيده ميشود و او را وا ميدارد تا مسايل خاصي را مشاهده نمايد.(رفيع پور،1382، ص 90-55)
4- دوم : مشاهده نامرئي: استفاده از آيينههايي كه محقق پشت آن قرار ميگيرد و افراد مورد تحقيق را ميبيند كه سايرين او را نميبينند.
5- دوم : مشاهده فعال: محقق دست به دستكاري متغيرها ميزند و شرايط ويژهاي را پديد ميآورد.
6- دوم : مشاهده ناپيوسته: محقق نسلي را در يك زمان (t)مطالعه ميكند. سپس در فاصله زماني معيني مطالعه تكرار ميشود.
7- دوم : مشاهده كانوني: هدف تمركز مشاهده بر روي بعدي خاص از رفتار يا واحد و يا فردي خاص است. سوم ) برد مشاهده
1- سوم : نقاط قوت مشاهده:
· مهمترين جنبه مثبت مشاهده اين است كه به طور مستقيم پديده را بررسي ميكند و اين امكان را فراهم ميكند كه رفتار آنطور كه واقع ميشود مشاهده شود.
· هنگامي كه پديدههاي اجتماعي مخصوصاً در سطح جامعهشناسي كلان و جامعهشناسي ميانه جاي دارند و امكان دستكاري دادهها نيست، مشاهده تنها راه حل مسئله ما است.
· هنگامي كه موضوع مورد مطالعه به گونهاي است كه براي محقق امكان مصاحبه وجود ندارد (مطالعاتي كه روي كودكان صورت ميگيرد) و امكان استفاده از روش ديگري نيز وجود ندارد نظير زماني كه با مشكل زبان مواجه هستيم، تحقيق درباره قبايل ابتدايي يا جوامع دور دست، امتناع پاسخگو از دادن پاسخهاي صحيح و ... مشاهده بسيار مؤثر است. (ساروخاني،1383، )
· در مواقعي كه يك محقق ميخواهد درباره مسائلي تحقيق كند كه تا كنون اطلاعات كافي در آن باره وجود ندارد (تحقيقات اكتشافي) عموماً از تكنيك مشاهده استفاده ميشود.
· هنگامي كه افراد مورد مطالعه به دلايلي نظير كمحوصلگي، نداشتن وقت، تجربيات بد، ترس از ضررهايي چون توبيخ ارباب و ... ميل به مصاحبه نشان نميدهند و از آن سر باز ميزنند، مشاهده راهحل مؤثري است.
· هنگامي كه از هيچ تكنيكي نميتوان استفاده كرد، مشاهده همواره راهگشاي ما خواهد بود. (رفيع پور،1382، ص55-75)
2- سوم : نقاط ضعف تكنيك مشاهده:
· ادراك نادرست: از تعريف مشاهده بر ميآيد كه ما شناخت را از طريق حواس پنجگانه خود برداشت و ادراك ميكنيم. و به گفته پوپر: «ادراك خالص اصلاً وجود ندارد» و شناخت ما محصولي است از ادراك و چيزهايي كه ما از تخيل خود به آن اضافه ميكنيم. در واقع ما همه واقعيتها را نميتوانيم مشاهده كنيم و همينطور نميتوانيم بسياري از پديدهها را با حواس پنجگانه ضعيف خود ادراك نماييم. گذشته از محدوديتهاي ادراك، ما به هر آنچه كه با حواس پنجگانه خود مشاهده مينماييم، چيزهايي نيز اضافه و كم ميكنيم. يك واقعيت اجتماعي از سوي يك محقق ثروتمند، يك محقق خارجي و يك محقق يراني به گونههاي متفاوت مشاهده و ادراك ميشود، در واقع محققان با زمينههاي مختلف، واقعيتهاي اجتماعي را به گونههاي متفاوت مشاهده ميكنند.
· مشاهدهگران عموماً تمايل دارند مطالبي را مشاهده كنند كه به آن علاقه مندند يا مايلند مشاهده كنند.
· مشاهداتشان را به گونهاي تعبير كنند كه مؤيد تئوري و فرضيههاي مورد بررسي آنها است.
· گاه به مطالبي كه در درون خود اصلاً معني ندارند، از بيرون معني دلخواه بدهند.
· گاه مطالبي را كه داراي يك رابطه علي هستند بر اساس فرضيات ديگر تعبير كنند.
· مطالبي را كه بهتر ميفهمند، بهتر جلوه دهند . مطالبي را كه نميفهمند حذف نمايند.
· نكتهاي كه در تكنيك مشاهده (به شكل مشاركتي) مشكلآفرين است آن است كه محقق از يك جانب نقش يك عضو گروه را به عهده دارد و از جانب ديگر نقش يك محقق و مشاهدهگر را و محقق در ايفاي اين دو نقش دچار تضاد و تعارض ميشود.
· نكته مهم ديگر آن است كه مشاهده محدود است. مشاهدهگر فقط بخشهايي از روابط اجتماعي را مشاهده ميكند مثلاً در جايي غضب پدر نسبت به بچه را مشاهده ميكند و در جايي ديگر محبتهاي او را نميبيند. (رفيع پور،1382، ص 95-103) 2-15-1-3- اسناد
روشهاي اسنادي يكي از مهمترين ابزارهاي تحقيق، به ويژه تحقيق موردي محسوب ميشوند. روشهاي اسنادي در زمره روشها يا سنجههاي غيرمزاحم و غير واكنشي به شمار ميآيد زيرا با مشكل جمعآوري اطلاعات مواجه نيستيم و اطلاعات از قبل موجود هستند. اغلب استفاده از سند مستلزم به كارگيري روش خاصي است كه آنرا تحليل محتوا مينامند. تحليل محتوا مستلزم بررسي منظم اشكال ارتباطي با الگوهاي مستند به صورت عيني است.روش مزبور از ساير روشهاي كيفي عينيتر است. اول ) انواع اسناد
· نامه، بخشنامه. دستور العمل و ساير يادداشتهاي كتبي.
· دستور جلسه، اعلان تشكيل جلسه و ساير گزارشهاي كتبي در مورد رويدادها.
· اسناد اداري مثل پيشنهادها. گزارش پيشرفت و ساير اسناد داخلي سازمان.
· روزنامهها، كتب، مجلات و نشريات ادواري، مقالههايي كه از مطبوعات و رسانههاي گروهي گرفته ميشود و اسناد ديگر. (ك.ين،1376، ص124)
دوم ) زمينهها
استفاده از اسناد و مدارك زماني صورت ميگيرد كه يا تحقيقي تاريخي در دست انجام باشد، يا آنكه تحقيق مربوط به پديدههاي موجود بوده ولي محقق در صدد شناسايي تحقيقات قبلي در مورد آن موضوع بر آمده باشد يا آنكه پژوهش نياز به استفاده از اسناد و مدارك را ايجاب نمايد. به عنوان مثال زماني كه محقق در صدد شناخت خانواده در عصر صفوي يا قاجار بر ميآيد، گفته ميشود تحقيقي تاريخي صورت پذيرفته است.بايد توجه داشت كه اصالت يك تحقيق اسنادي به منابع حائز اهميتي است كه از آن استفاده ميشود. همانطور كه اصالت و درستي يك تحقيق ميداني به روشهاي درست و نمونهگيري معتبر آن است. به عنوان مثال چنانچه تحقيقي در زمينه خانواده در عصر قاجار از ديدگاه جامعه شناسي صورت گيرد، بايد در آن از تمامي منابع معتبر استفاده شود، اگر منبع مهمي باشد و مؤلف از آن سود نجسته باشد، به يقين از اعتبار تحقيق كاسته خواهد شد. سندهايي كه پديدههاي اجتماعي بر رويشان اثرهايي باقي ميگذارد، بسيار فراوان و گوناگوناند: بايگانيها، شمارشهاي آماري، مطبوعات، اسناد شخصي، آلات و ابزار، تصاوير، عكسها، فيلمها، صفحههاي گرامافون، نوارهاي ضبط صوت و...
بنابراين هر محقق براي ارتقاي سطح شناخت و اثبات يا رد فرضيههايش ميتواند از اسنادي وسيع و گوناگون استفاده كند. ابزارها و كالاهاي دورانهاي مختلف نيز نه تنها شاخص دوراناند، بلكه هر دگرگوني در آنها ميتواند به عنوان سندي معتبر در راه ارتقاء شناخت به كار آيد. علي رغم تعدد منابع، شاخصها و علائم، كتب و مراجع مكتوب مهمترين منبع در راه شناخت اجتماعي است.
سوم ) ارزیابی روش اسنادی
1- سوم : نقاط قوت روش اسنادي:
· اين روش از مشكلات بزرگي كه در تحقيقات آزمايشي و مصاحبه پيش ميآيد مبري است. بعضي از اين مشكلات بدين قرارند: فرايند سنجش در تحقيقات آزمايشي ميتواند بر نتايج تحقيق اثر گذارد، پاسخگويان در شرايط آزمايشي، از طبيعت، جريان طبيعي رفتار و انديشه (واقعيت) فاصيه ميگيرند، در بسياري از موارد سنجش خود موجبات دگرگوني در انديشه و رفتار را فراهم ميسازد و موجب حساسيت پاسخگو در موضوع تحقيق ميشود، نوع سؤالها، نحوه تنظيم و رده بندي آنها، زمان و مكان مصاحبه و ... همگي بر روند كسب اطلاعات تأثير دارند و ميتوانند موجب تحريف واقعيتها شوند. در حالي كه در روش اسنادي هيچ يك از اين مسائل و مشكلات وجود ندارد.
· روش اسنادي معمولاً از وضوح و روشني والايي برخوردار است. محقق ميتواند با ديدي فراگير و جامع كل واقعه . عوامل مؤثر در آن را مورد بررسي قرار دهد.
· به عنوان مثال هنگامي كه محقق در نظر دارد، به شناخت نيازهاي جوانان در جامعه امروز ايران دست بزند، لزوماً بايد تحقيقات پيشين و نتايج آن را باز شناسد، تا از تكرار اجتناب ورزد و تحقيق را با پژوهشهاي پيشين پيوند دهد. به همين ترتيب تداوم تحقيقات چه در زمينههاي انساني، چه در زمينه پديدههاي طبيعي و فيزيكي صورت پذيرد. بنابراين در چنين تحقيقاتي نيز استفاده از روش اسنادي ضروري و يك امتياز محسوب ميشود. (ساروخاني،1383، ص254-261)
· در سايه وجود تكنيك اسنادي ميتوان به ساير منايع پي برد و كار جمعآوري دادهها را با آن شروع كرد. وجود اسناد و مدارك متناقض، پژوهشگر را با جوانب مختلف موضوع روبرو ميكند.
· اسناد به سبب ارزش كلي و عمدهاي كه دارند در فرايند جمعآوري دادهها نقش مهمي را ايفا ميكنند و محقق بايد پيوسته در جمعآوري اين اسناد در جريان تحقيق كوشا باشد. يكي از اين نوع اسناد، پروندهها و سوابق بايگاني است. كه ميتوان در تحقيق موردي از آن استفاده كرد. البته در هر تحقيق موردي پروندهاي خاص مورد توجه قرار ميگيرد. محقق با استفاده از آنها ميتواند از وضع و شرايطي كه اين پروندهها به وجود آورده آگاه شود(ك.ين،1376، ص125-128)
2- سوم : نقاط ضعف روش اسنادي:
· ما در بررسي اسناد با حوادث و پيامدهايي مواجه هستيم كه مربوط به گذشته دور يا نزديكاند. از اين رو، درك و فهم مستقيم آنها ممكن نيست، و همواره به طور با واسطه مطالعه و ارزيابي ميشوند.
· محقق بايد ضريب انحرافي خاصي را در ارزيابي خود بپذيرد. زيرا اسناد مربوط به گذشته تاريخي است (دور يا نزديك) كه هرگز قابل تكرار نيست و مورخ خواه ناخواه با معيارهاي جامعه زمان خود با گذشته مواجه ميشود.
· مجموعه تاريخي هرگز تماماً در اسناد و مدارك جاي نميگيرد و مورخ ناچار است از روشهاي استنتاجي جهت تكميل خلاء استفاده كند كه طبيعتاً عنصري تازه بر واقعيت تاريخي ميافزايد. (ساروخاني،1383، ص258)
· ممكن است محقق هنگام بررسي اسناد دچار لغزش شود و به اشتباه چنين تصور كند كه اين اسناد انكار ناپذير است. حال آن كه حتي اسناد نيز به طور كامل درست و دقيق نيستند و امكان رد و انكار آنها وجود دارد. (ك.ين،1376، ص127)
2-15-1-4- فيلم و عكس
علاوه بر استفاده از ابزارهاي اصلي جمعآوري دادهها، در تحقيق موردي ميتوان از شيوههاي تكميلي جمعآوري دادهها نيز استفاده كرد. يكي از اين ابزارهاي تكميلي عكس و فيلم است. فيلم و عكس در رشته انسانشناسي سابقه طولاني دارد. فيلم پروندهاي قابل ديدن از رويدادهاي زندگي ميدهد و به عنوان يك منبع هميشگي مورد استفاده قرار ميگيرد. يكي از ابزارهاي قدرتمند براي بررسي رويدادهاي گذشته است. داراي نوعي توانايي منحصربهفرد است كه ميتواند ظاهراً پديدهاي را به صورت عيني به تصوير بكشد، ولي اين تصوير از نگاه فيلم ساز است.
روش شناسي فيلم تحقيقاتي مستلزم مستند نمودن زمان، مكان و موضوعي است كه فيلم از آن تهيه شده است. تهيه فيلم داراي سه نوع نمونه گيري است: اتفاقي، برنامه ريزي شده، منحرف شونده. در نمونه گيري اتفاقي، با استفاده از فرصت استثنايي پيش آمده و شكار لحظهها، اسناد و مداركي تهيه ميشود كه غير منتظره است. نمونهگيري برنامهريزي شده شامل فيلم گرفتن از موضوعي است كه طبق برنامهريزي قبلي انجام ميشود، يعني درباره اينكه از چه چيز، در كجا و در چه زمان بايد فيلم گرفت از قبل برنامهريزي شده است. اين نمونهگيري بر پايه چارچوب نظري موضوع تحقيق قرار دارد. نمونهگيري منحرف شونده از حد مسائل روشن و آشكار فراتر ميرود و دامنه آن به مكانها و رويدادهايي ميرسد كه از شناخت عموم خارج است.
فيلم داراي نقاط قوت زيادي است. از طريق فيلم بر ارزش هر مدركي افزوده ميشود. از طريق فيلم ميتوان بحرانهاي زندگي، جشنها، انتقال رويدادهاي فرهنگي به نسل بعدي، مستند نمودن تضادها و برخوردهاي اجتماعي در دادگاه، مجلس و نشستهاي مجلس قانونگذاري و از اين قبيل را مستند كرد. ميتوان هر نوع فعاليت و تغيير را در شكل اصلي خود حفظ كرد. حفظ و مطالعه رويدادهاي غيرتكراري، نادر و به سرعت محو شونده.بديهي است فيلم كاستيها و محدوديتهايي نيز دارد. هميشه پرسشهاي اصولي مطرح بوده است: ماهيت واقعيت چيست؟ آيا فيلم ميتواند واقعيت را مخدوش نمايد؟ در مورد تعصب و يكسونگري حرفهاي فيلمبرداري سؤالاتي مطرح است. از ديدگاه عملي فيلم پرهزينه است و معمولاً بودجه تحقيق چندان زياد نيست. فرايند توليد مسئلهساز است. محقق تجربه فني لازم را براي اين كار ندارد. به هنگام فيلم گرفتن احتمالاً مجبور ميشوند صحنه و رويدادي را تغيير دهند. نميتوان فيلم را همانند يك كتاب، مجله يا پاياننامه منتشر كرد. و سرانجام درباره رعايت اصول اخلاقي به هنگام تهيه فيلم در زمينه مردمنگاري، مسائل شديد اخلاقي مطرح است. (ك.ين،1376، ص126-129) 2-15-2- تواناييها و مهارتهاي يك پژوهشگر
واقعيت اين است كه اگر شخصي بخواهد تحقيق موردي انجام بدهد بايد از نظر هوش، فراست و احساسات در سطح بسيار بالايي باشد. و اين بدان سبب است كه شيوه جمعآوري دادهها مشخص نيست و مسيري معين و تكراري ندارد. هنگام جمعآوري دادهها تنها يك پژوهشگر با تجربه و خبره قادر خواهد بود تا از فرصتهاي غيرمنتظره سود جويد و هنگام مواجه با اين فرصتها مستأصل نشود.
· شخص بايد بتواند پرسشهاي خوبي مطرح كند: هنگام جمعآوري دادهها از جمله پيش شرطهاي عمده، داشتن يك مغز مبتكر و پژوهنده است. اگر محقق كسي باشد كه يك پاسخ، وي را به مجموعهاي از پرسشهاي جديد رهنمون شود، و اين پرسشها در مجموع، به تحقيق مهم درباره چگونگي يا علت انجام امور بينجامد، ميتوان گفت وي از اين نظر از توانايي والايي برخوردار است.
· شخص بايد شنونده خوبي باشد، نه اينكه در دام ايدئولوژي و پنداشتهاي خود بيفتد: گوش دادن شامل مشاهده و احساس كردن است. شنونده خوب كسي است كه بتواند مقدار زيادي اطلاعات جديد و دست اول (بدون تعصب) در هم بياميزد و تلفيق و هضم كند. يك شنونده ضعيف احياناً نميتواند اطلاعاتي را كه در گفتهها نهفته است درك كند و به آن پي ببرد.
· شخص بايد سازگار و انعطافپذير باشد: به ندرت امكان دارد كه يك تحقيقموردي درست بدانگونه كه برنامهريزي شده پايان يابد. بر حسب اجبار، پژوهشگر بايد تغييرات زيادي در تحقيق خود بدهد، كه دامنه اين تغييرات از به اجرا درآوردن يك « تحقيق» جديد تا دنبال كردن مسيرها يا راههاي غيرمنتظره كشيده ميشود. معمولاً محقق بدون توجه به طرح تحقيق نخستين ، مسير خود را تغيير دهد و به اين موضوع توجه نميكند كه طرح تحقيق او شايسته تجديد نظر نبوده است، در نتيجه بين آنچه در حال انجام شدن است و آنچه بايد انجام شود، فاصله پديد ميآيد و تعصبات زيادي صرف ميشود.
· شخص بايد بتواند به مسائل مورد تحقيق دسترسي كامل داشته و بر آنها مسلط باشد: زيرا به هنگام جمعآوري دادهها شخص پژوهشگر بايد در مواردي قضاوت بكند، پس بايد در اين زمينه هشياري به خرج بدهد. و بتواند پس از جمعآوري دادهها آنها را تفسير و بلافاصله مشخص سازد كه آيا برخي از اطلاعات مخالف نظر و ديدگاه تحقيق هستند يا خير و اين كه آيا بايد مدارك ديگر را جمعآوري كند؟
· شخص نبايد يكسونگر باشد: پژوهشگران تحقيق موردي بايد همواره توجه اين مسئله باشند. يكي از بهترين روشهاي كنترل يكسونگري اين است كه شخص پژوهشگر پذيراي دستاوردها يا نتايجي باشد كه مخالف نظر او است. (ك.ين،1376، ص85-89) 2-16- پايايي(Reliability)
يكي ازمسائلي كه در زمينه تحقيق موردي وجود دارد، منحصربهفرد بودن موضوع تحقيق در بسياري از موارد است. اين مسئله عملاً مانع از تكرار تحقيق ميشود. موضوعات نادر بنا بر نوع ماهيتي كه دارند عملاً تكرارپذير نيستند زيرا امكان فراهم كردن آن شرايط و عوامل ديگر وجود ندارد. و زماني هم كه امكان تكرار نباشد نميتوان به گزارشهاي حاصل از تحقيق موردي به طور كامل اعتماد كرد. از طرفي ديگر تحقيق موردي وقت و هزينه زيادي به محقق تحميل ميكند كه تكرار آن نيز مشكلاتي را به همراه خواهد داشت كما اينكه ايجاد و حفظ شرايطي كه در تحقيق اوليه بوده (مصاحبه شوندگان، موارد مشاهده و ...) به همان شكل اوليه معمولاً امكان پذير نيست و محقق براي تكرار يك تحيق موردي معمولاً با مشكلات زيادي مواجه است.
يكي از مسائل مهم در رابطه با تحقيق موردي جدي نبودن پژوهشي است كه به صورت تحقيق موردي انجام ميشود. در بسياري از وقتها پژوهشگري كه تحقيق موردي انجام ميدهد موضوع را جدي نميگيرد و با ديدگاهي يكسونگر و با تعصبي خاص مسير تحقيق و در نتيجه دستاوردها و نتايج را به ميل خود تغيير ميدهد در نتيجه اين مسئله تا حد زيادي پايايي اين نوع تحقيق را زير سؤال ميبرد. مسئله ديگر در زمينه تحقيق موردي آن است كه نميتوان نتايج اين نوع تحقيق را تغيير داد. در واقع بناي واقعيتهاي علمي به ندرت بر يك تحقيق منحصربه فرد گذاشته ميشود. از اين رو تحليلگران همواره به هنگام كوشش براي گزينش يك تحقيق « به عنوان نمونه» با مشكل روبرو هستند(ك.ين،1376، ص15-17) به جهات دشوار بودن انجام مجدد تحيق موردي پژوهشگر بايد سعي كند كه خود ميزان پايايي تحقيقش را بالا ببرد . به اين منظور سه آزمون يا شاخص وجود دارد كه محقق ميتواند در حين انجام تحقيق با اعمال آنها، تحقيق خود را قابل اعتماد سازد.
2-16-1-قابل اعتماد بودن از نظر ساختاري: بايد براي آنچه مورد آزمايش قرار ميگيرد شاخصهاي عملي مناسب ارائه كرد.
2-16-2-قابل اعتماد بودن از نظر عوامل داخلي (تنها براي تحقيقات علي يا تبييني): رابطه علي به وجود آوريد تا بدان وسيله نشان دهيد كه شرايط خاصي به شرايط ديگري تبديل شدهاند.
2-16-3-قابل اعتماد بودن طرح از نظر عوامل خارجي: حوزه يا قلمروي به وجود آوريد تا بتوانيد دستاوردهاي تحقيقات را در آن حوزه تعميم دهيد.0(ك.ين،1376، ص59)
در چه مرحله اي از تحقيق
شيوه اجراي تحقيق موردي
آزمايش
به هنگام جمعآوري دادهها
به هنگام جمعآوري دادهها
به هنگام تهيه گزارش
بايد از چند منبع مدرك جمعآْوري كرد.
بايد زنجيرهاي از مدارك به وجود آورد.
بايد از دستاندر كاران و عوامل آگاهي دهنده خواست تا گزارش تحقيق موردي را بازنگري و ويرايش كنند.
قابل اعتماد بودن طرح تحقيق از نظر ساختاري
به هنگام تجزيه و تحليل دادهها.
به هنگام تجزيه و تحليل دادهها.
به هنگام تجزيه و تحليل دادهها.
بايد از مقايسه الگوها استفاده كرد.
بايد رابطه علي را مشخص كرد.
بايد از روش مبتني بر تجزيه و تحليل دادهها استفاده كرد.
قابل اعتماد بودن طرح تحقيق از نظر عوامل داخلي
به هنگام طرحريزي تحقيق
در تحقيقات چند موردي بايد منطق و اصول كار را بر اساس تكرار تحقيق چند موردي گذاشت.
قابل اعتماد بودن طرح از نظر عوامل خارجي
2-17-اعتبارValidity
مطالعات موردي وقتيكه در يك مقطع زماني و براي يك بار صورت ميگيرد، فاقد اعتبار دروني است. از اينرو روابط علي را مورد شناخت و تحليل قرار نميدهد. از اين رو بسياري از محققان آن را براي مراحل ماقبل تجربي تحقيق مفيد مي دانند. تا در خلال آن فرضيهها روشنتر شوند و مقولهها بهتر منظم شوند.(ساروخاني،1383، ص307)
* منابع
- مارشال،كاترين و راسمن،گرچن ب. پارسائيان، علي و اعرابي، سيد محمد(مترجمان)(1381). روش تحقيق كيفي(چاپ دوم)تهران:دفتر پژوهشهاي فرهنگي.
- ك.ين،رابرت. پارسائيان، علي و اعرابي،سيد محمد(مترجمان)(1376).روش تحقيق موردي. تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي.
- رفيع پور، فرامرز.(1382).تكنيك هاي خاص تحقيق در علوم اجتماعي(چاپ اول). تهران: شركت سهامي انتشار.
- ادواردز،جك ئي و تامس، ماري دي و رزن فلد،پل و بوث-كيولي،ايتفاني. اعرابي، سيد محمد و ايزدي،داوود(مترجمان)(1379). تحقيق پيمايشي. تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي.
- دلاور، علي(1374).مباني نظري و عملي پژوهش در علوم انساني. تهران انتشارات رشد.
- ساروخاني،باقر(1383).روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي،جلد اول. اصول و مباني (چاپ نهم). تهران: پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
- رفيع پور، فرامرز(1381). كندوكاوها و پنداشته ها(چاپ دوازدهم)تهران:شركت انتشار.
- فرشادگهر،ناصروضيايي بيگدلي،محمد تقي(1380).پژوهش مشاركتي.تهران پژوهشكده اقتصادي.
- فوت وايت،ويليام. رفيعي،محمدعلي(1378).پژوهش عملي مشاركتي. تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي.