تحلیل مسائل اجتماعی

نظردادن (comment, opinion) با تحلیل کردن (analysis)، توصیف نمودن (description)، تبیین  و تفسیر (explanation) یا ارائه نظریه (theory)، متفاوت است. خیلی از افراد نظر می دهند و به این معنا نیست تحلیل می کنند. خیلی از افراد هستند که پرحرفی می کنند، با انرژی و حق به جانبی بحث می کنند اما به این معنی نیست که بیراهه نمی روند و گزافه نمی گویند.

تحلیل کردن مسائل نیاز به حداقل 5 فاکتور اصلی زیر دارد:

1- مهارت در شناخت وضع موجود (خوب دیدن)

2- داشتن آگاهی و اطلاعات کافی و درست (بمثابه مصالح برای ساختمان)

3- شمّ به هم ارتباط دادن مفاهیم و مقوله ها (بمثابه کاموابافی ماهر)

4- رعایت انصاف و حق در بیان (موضع گیری)

5- شفاف سازی مسئله و ارائه راهکار

بنابراین می توان گفت که در هر تحلیلی، نظری و یا نظرهایی هست اما هر نظری، تحلیل نیست.

مسئله ی اجتماعی (Social problem) نیز با اشتباه (wrong)، آسیب (patho)، مشکل شخصی و پدیده (phenomena) متفاوت است. یک مسئله ی اجتماعی نیاز به حداقل 4 ویژگی زیر دارد:

1- درک عمومی از مشکلی منفی که عینی و محسوس باشد، وجود داشته باشد (یعنی مشکل شخصی که روانی- ذهنی باشد، مسئله اجتماعی نیست).

2- دشواری و جدی بودن مشکل برای عده زیادی از مردم (یعنی مشکل یک یا دو نفر یا خانواده یا یک مدرسه و اداره، مسئله اجتماعی نیست).

3- نسبتی از خوش بینی و امکان کنترل و تغییر در آن وجود داشته باشد (یعنی مرگ، مسئله ی اجتماعی نیست).

4- باید و الزاماً آن را تغییر داد و تغییر هم منطقی است (یعنی نمی توان از آن غافل شد و بی خیالش بود).

بنابراین تحلیل مسائل اجتماعی به این سادگی و در توان هر کسی نیست و نیاز به کارشناس و متخصص این وادی و واحی دارد.

مهم ترین مسائل اجتماعی که درگیر و گریبان گیر یک کشور، شهر یا منطقه ای است از طریق میزان جرائم و آمارهای ثبت شده و گزارش های رسمی و غیررسمی، طی برهه ای از زمان، به دست می آیند و اولویت بندی می گردند که باید مورد توجه برنامه ریزان کشور، مسئولان شهر، مجلس شورای اسلامی، صدا و سیما، خانواده ها و برخی نهادهای متولی امور اجتماعی قرار گیرند. به عنوان مثال می توان از مهم ترین آسیب های اجتماعی به مشکلات خانوادگی (مانند طلاق، مشاجره و خیانت عاطفی) اعتیاد، بیکاری و... اشاره کرد.

اهمیت و ضرورت تحلیل مسائل اجتماعی در آن است که شناخت دقیق و مفیدی از مشکل جمعی و معضلات جامعه ارائه می دهد.

 

انواع مسائل اجتماعی

- دسته ای مسائل بصورت عینی و واقعی، فراگیر و حاد که قابل تغییر و اصلاح اند وجود دارد و ممکن است در یک جامعه (مثل ایران، آذربایجان غربی، ارومیه) مطرح باشد و نیازمند پیگیری و حل و فصل اما ممکن است در جامعه ای دیگر (مثل گرجستان، ایروان) مطرح نباشد. مانند حجاب گریزی.

-دسته ای که واقعیت خارجی و بیرونی و عینی ندارند و «به طرق مختلف (از جمله سازه‌گرايي) در بستر آگاهي مردم جاي مي‌گيرند و غالب مردم جامعه نسبت به حل و فصل، تغيير و يا بهبود و اصلاح آن، دغدغه دارند و در انديشه خود نياز به چاره‌جويي احساس مي‌كنند و به دلايل مختلف و شايد مطامع خاص به ضرب تكنولوژي هاي ارتباطي و رسانه‌ها، بي‌آنكه واقعيت داشته باشند به عنوان يك معضل هولناك به باور قشرهاي وسيعي از مردمان جامعه، به طرز ماهرانه‌اي گنجانده شده‌اند».

- دسته ای مسائل اجتماعی، پنهان و غیرآشکار هستند. یعنی «مضلات عيني و واقعي است كه در بيرون از ذهن مردمان جامعه، پيكر اجتماعي آنان را آزار مي‌دهد، بي آنكه غالب افراد جامعه از آن آگاه باشند يعني مسأله واقعاً وجود دارد بي‌آنكه اجتماعي شده باشد يا بي‌انكه افكار عمومي جامعه نسبت به آن آگاهي و اطلاع پيدا كند. می توان گفت اين بخش از «معضلات اجتماعي نشده» نظير «شكاف طبقاتي» «نابرابريهاي اجتماعي» «ضعف و نارسائيهاي فرهنگي به ويژه فرهنگ كار و توليد» «ساختار جمعيتي و عدم تناسب آن با قدرت اقتصادي» «پايين بودن مهارت نيروي كار» «شبكه‌هاي قاچاق»، «نارسائيهاي مزمن نظام آموزش و پرورش» و... غالباً در بستر آگاهي مردمان جوامع به اصطلاح جهان سوم قرار نمي‌گيرد».

برای شناخت دقیق جامعه و ارائه تحلیلی کارا از مسائل اجتماعی، توجه به این آگاهی بخشی، انواع مسائل، نوع نگرش و انجام تحلیل بجای مفاهیم مرتبط دیگر، لازم و ضروری می نماید که امید است مورد توجه قلم فرسایان و دغدغه مندان حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد.

 منبع

- شیخی، غفور (1393) تحلیل مسائل اجتماعی، نشریه سراسری صدای آشنا، سال 9، شماره 103، ص2

 لینک مستقیم دانلود این مطلب